شناسه خبر : 76248
شنبه 21 تير 1399 , 16:10
اشتراک گذاری در :
عکس روز

به مناسبت سالگرد شهادت شهید حججی ؛

بوی عنبر، خنجر روی حنجر؛ و کووید ۱۹

پرتوافکنی بر منطق درونی و منطق نظری مهم‌ترین رویدادهایی که قرن چهاردهم هجری‌شمسی را که اکنون رو به پایان است شکل دادند مثال بسیار جالب توجهی را پدیدار می‌کند که...

فاش نیوز - با نام و یاد خدا؛ یکی از ویژگی‌های انسان که او را سرور موجودات قرارداده، جوهر عقل و توانایی تولید نماد و نشانه است. این امر چنان مهم پنداشته شده که ارنست کاسیرر، فیلسوف آلمانی، انسان را موجودی نمادساز توصیف می کند. تولید نشانه و نماد گویی آدمی را از اضطرابِ نیستی رهانیده و با ثبتِ حضور وی در فراسوی زمان، او را جاودانه کرده است.

 بنابر مطالعات شاخه‌ای از دانش با عنوان مردم‌شناسی نمادین؛ هر انسان خود یک نشانه است و آنچه در اطراف او جریان دارد نیز نشانه است. او هم نشانه است و هم نشانه‌ساز؛ ولی برای درک این نشانه‌ی دوگانه باید مجهز به علمی باشد تا انسان را در وادیِ درک این نشانه‌ها کمک کند و نشانه را صرفا بدیهیات روزمره تلقی نکند.

در این جستار می‌کوشیم با جمع‌آوری نشانه‌هایی که از میراثِ اوایلِ قرن جاری به ما رسیده ...  و یک مورد گنجینه‌ای که دقیقا سه سال پیش معنیِ «»رسیدنِ قصّه به سر«»  را با قامتی افراشته در جهان مدرن تأویل و تفسیر نمود، به‌صورتی مستند و معتبر، بی آنکه به دام نفرت بیجا و یا ستایش و اسطوره‌سازی فروافتیم، در مقابل دیدگان اهل تمیز و انصاف... که اولا «»در حال بسر بردن در تعطیل تاریخ«» نباشند، و ثانیا دیده‌ی عیب‌ساز را سرمه‌ی پرده‌پوشی کشیده‌باشند، به نمایش در آوردیم.

از حیث زمانی، جامعه‌ی ایران درحالی به قرن جاری پای نهاد که سایه‌ی جنگ جهانی اول بر جهان گسترده شده‌بود، و مکان و زمان به‌مثابه بنیان‌های مادی تجربه‌ی انسانی، تحت تأثیر آن قرار داشت... در این الّاکلنک زمان و مکان، به قول فردید «غرب که برخاست؛ ما نشستیم».

یحیی دولت آبادی می نویسد که رضاشاه در حضور خود وی گفته است که انگلیسی‌ها او را به قدرت رسانده‌اند. بی‌تردید نداشتن مشروعیت قانونی، یکی از مهمترین عواملی بود که باعث شد مردم در بحرانی‌ترین مراحل از تاریخ سیاسی به حمایت از او نپردازند.

ضایعات جنگ، بسیاری از ایرانیان را درمورد ضرورت وجود یک حکومت قوی و مستقل بیدارکرد؛ از جمله قیام جنگل در استان زرخیز گیلان که به لحاظ اقتصادی اهمیت قابل‌توجهی برای دولت مرکزی داشت و به رهبری میرزا کوچک‌خان(سال 1296) شکل گرفت.

جنگلی‌ها که خواهان حکومت آزاد و مساوات‌طلب بودند، در 1297 کنترل استان گیلان و بخش‌هایی از استان‌های مجاور را بدست داشتند. با  دستگیری کنسول و مدیر بانک شاهنشاهی و یکی از افسران اطلاعاتی انگلیس، قدرت جنگلی‌ها بر گیلان به ثبوت رسید. هدف‌های نهضت در روزنامه‌ی جنگل چاپ می‌شد. (در اوایل دهه‌ی پنجاه نیز روزنامه‌ای با همین عنوان از سوی سازمانی با اهداف و عملکردی کاملا مغایر منتشر می شد.)

 سر انجام، ارتش انگلیس قوای نظامی کوچک‌خان را منهدم کرد. چنانکه زونیس نگاشته، او در نظر داشت همه‌ی قدرت‌های بیگانه را از ایران بیرون براند... به قوای انگلیس در شمال ایران حمله برد. توپخانه‌ی انگلیسی‌ها قوای او را درهم شکست. شکست میرزا به تهدیدی که متوجه انگلیسی‌ها بود پایان داد.

فرجام طلبه‌ی مدرسه‌ی جامع رشت که شعارش«وَ مَن یَتَوکل علی‌الله فَهو حَسبه» بود، قرار گرفتن «خنجر بر حنجر» در اولین سال از قرن جاری 11/9/1300و ماندگاری در تمام تاریخ آینده‌ی یک ملت سربلند بود. در امتداد همین راه، جهانیان شاهد چشم‌هایی بودند که اصلاً ترس در آن چشم‌ها نبود؛ همه‌اش شجاعت و دلیری بود؛ محسن مثل کوه با صلابت ایستاده بود...

شعار مردم در استقبال از پدر محسن حججی که سرو رعنایش آبرو و اعتبار بیشتر برای اندیشه‌ی دینی و غرور ملی آورده‌بود این بود: ای پدر شهید سر بریده، محسنِ تو حماسه آفریده...

پرتوافکنی بر منطق درونی و منطق نظری مهم‌ترین رویدادهایی که قرن چهاردهم هجری‌شمسی را که اکنون رو به پایان است شکل دادند مثال بسیار جالب توجهی را پدیدار می‌کند که هرکدام به‌تنهایی مانند رمان مشهور جیمز جویس، بیداری فینگان‌ها، نمونه‌ی تمام‌عیار یک ابرمتن هستند که علی‌رغم برخورداری از حداعلای تداعی‌گری و حتی غیرخطی، تاروپود آن به خوبی درهم تنیده و همه‌ی عناصر آن چون« امواجِ ساختاری درهم شکسته» به خود باز می‌گردند.

باتأکید باید گفت که همواره پرتوافکنی بر سر‌چشمه‌ی عشق و اراده، به منظور انتقال ارزش‌ها به نسلِ نوظهورِ جامعه‌ی ایرانی امری مهم  است؛ در همین رابطه یکی از پیشکسوتان جهاد و شهادت پیشنهاد کرده‌بود که روز شهادت شهید حججی به‌عنوان روز شهدای مدافع حرم نامگذاری شود.

نتیجه گیری

ارباب تحقیق هماره تأکید دارند که حقیقتا تاریخ تکرار می شود  و «زیر گنبد کبود هیچ حادثه‌ای تازگی ندارد»؛ ولی هیچکدام نمی‌توانند دقیقا به ما بگویند که تاریخ چگونه تکرار می شود و ترتیب این تکرار چیست. اهل نظر می‌دانند که تاریخ اندیشه، تاریخی پیچیده و بغرنج است؛ زیرا زمانِ تحولِ مفاهیم در آن زمانِ کند و درازآهنگ است. علاوه براین، تاریخ اندیشه به‌طور اساسی، تاریخِ مفهومی است و بدون مفهوم‌سازی نمی‌توان به آن پرداخت. به‌قول هایدگر، همان شاعری که بیت زیر را از او شنیدیم:

       اما هرجا خطر هست

      نیروی منجی نیز می‌بالد

به ما می‌گوید:

... آدمی شاعرانه بر این زمین سکنی می گزیند

 بدیهی است که روند باز‌اندیشی در عرصه‌ی اندیشه و اجتماع، علاوه بر سعه‌ی صدر و تدبیر و تأمل بسیار، نیاز به ذهن‌های چندجانبه‌نگر و پویا دارد. این تلاش، همان آمادگی هوشیارانه‌ای است که به ما اجازه می‌دهد پیش از دمیدن صبح، از فرا رسیدن آن شگفت زده شویم.

نکته‌ی مهم این است که هنوز گردوغبار کووید- 19 خیال فرو نشستن ندارد و در پاسخ به بسیاری از ذهن‌های پویا که در جستجوی سیاسی بودن و یا سرمنشأ آن هستند، باید گفت چنانکه در عرف‌سیاسی مرسوم است، سه‌چهار دهه بعد اگر اسناد معتبری در این زمینه وجود داشته‌باشد افشا می‌شود.

واقعیت امر این است که موجودی شبح‌وار و نامرئی، مانع از چرخش پاندول زمان شده و با حبس و حصر فراگیر در خانه، جهان شناخته‌شده‌ی پیشین را به شرایطی پرتاب کرده‌است که هایدگر «دچارشدن به بدحالی» توصیف می‌کرد. یعنی همان جهانی که با فراموشی راز هستی، انگار درآن معنای زندگی گم شده‌بود و انسان به سودای گذران اوقات فراغت و عمر، دل‌خوشی و حتی کمال‌یابی را از فضای مجازی انتظار داشت.

  از یک منظر، کووید- 19 پلید و منحوس، یک خوبی‌هایی هم داشته و آن اینکه حداقل برای نسل نوظهور، با حذف حصار فیزیکی مراکز تعلیمی و تربیتی و مسائل رفت و آمد و ترافیک... فرصت مطالعه‌ی غیردرسی را به بهترین وجه فراهم‌کرد.

نگارنده براین باور است یکی از مهم‌ترین نکاتی را که مطالعه و تأمل تئوریک در تاریخ قرن جاری پدیدار می‌کند این است که هرگاه و به هر دلیلی امتزاج آلیاژگونه‌ی باورهای دینی و ملی مورد هجوم واقع شود و به‌اصطلاح «قصّه‌ی ما به سر» برسد، صف‌های طولانی از سرو و صنوبرهایی که مغرورانه جان خویش را بر کف گرفته‌اند و به‌سوی آسمان قد برافراشته‌اند و آماده‌ی اهداء سرِ خویش هستند، تشکیل خواهدشد. این خیل عظیم که به بیان شهید آوینی در مقاله‌ی مبشّر صبح «معنای ولایت» را به خوبی آموخته‌اند از 57 سال پیش تاکنون در صفِ «انقلابی شرافتمندانه و از روی مهر و معرفت و صادقانه و بدون روی و ریا » در حال مشق هستند.

دکتر سید مهدی حسینی

اینستاگرام
سلام،تشکر از مقاله پر محتوا,با نثری ساده ولی بیدار کننده جناب دکتر حسینی.
سلام و رحمت الله جناب پوریان عزیز ، ممنون از لطف حضرتعالی
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi