شناسه خبر : 76668
شنبه 11 مرداد 1399 , 11:50
اشتراک گذاری در :
عکس روز

با رفتنتان صداقت هم رفت

رضا امیریان - سلام پدرخوب و ارزشی ام. ســــلامی به پاکی قلب مهربانت. سلامی خالصانه در ابتدای یک روز از زندگی فرزندت، تقدیم به روح پاک و ملکوتی ات.

پدر خوبم خدا را گواه می‌گیرم در راه اهدافت و اهداف هم‌نوعانت تابه امروز تعللی نکرده و کوتاهی نکردم. اگر گفته های بزرگان دینی ما صحیح ودرست باشدکه شک ندارم همینطور است، می گویند از دنیا رفتگـــان، بخصوص روح مطهر شهدا گاهی به سرکشی خانواده می آیند که این مهم رامی توان این گونه هم تشریح نمود.

گاهی سعادت پیدا می کنیم و به خواب مان می آیید، تمنا دارم این ارتباط را بیشتر کنید چون امروز با دیروزی که در معیت شما بودیم خیلی تفاوت دارد. دیروزنمی دانستیم پدر کیست؟ ولی امروز خود پدر هستیم و می دانیم چه معنا و مسئولیتی دارد، آن هم پدری که شهیدشده باشد برای امنیت جامعه اش.

صادقانه بگویم، گلایه زیاد داریم، ولی همانطور که در طول شانزده سال زندگی در کنار شما آموختم که اهل گلایه نباشم، ناگزیر شمه ای از آنچه خلاف جهت شما ویاران مهاجر و مظلومت در جریان است را می گویم.

دیروزکه شما و یارانتان جانبازی می کردید و امام راحل مرشد این جانبازی ها بود بنای کار این نبود، بنابراین بود که شما حسینی عمل کنید، از چیزی دریغ نورزید، چشم داشتی نداشته باشید و درخون بیفتید و نهایتا" با شهادتتان بروید تاجامعه و مردمان جامعه بمانند و زندگی کنند و مقتدرانه پیام رسان شماها هم باشند.

 اما این گونه نشد و من به‌عنوان فرزند شما که در کنار شما زندگی کردم و حرف‌ها و حدیث های زندگی ات را می دیدم و می شنیدم با امروز که مقایسه اش می کنم می بینم در همه ابعاد کار موفق بوده اید و به آنچه می‌خواستید رسیده اید. فقط در یک بعد به شما خیانت شد که دردش از همه خیانت های جهانی هم بیشتراست، و آن این که مجموعه قوانین و مجتمع هایی که براساس ایثار شما توانستند پای برجا بمانند و به کار ادامه بدهند، شدند سد راه نشر فرهنگتان! امروز در کمتر اداره ای می‌بینیم از شماها نامی باشد و یا به وصیت نامه هایتان عمل کنند.

اگر بخواهم حقایق را بگویم و یا با منطق و مرام شما سخن بگویم، با رفتنتان صداقت هم از این سرزمین رفت. با رفتنتان گوش های رجال مملکت شد یکی در و دیگری دروازه! آقای من، دلنوشته من این نیست که می نویسم.

یادتان هست وقتی ازفرط گرسنگی کارتن بیسکویت گرجی را بازکرده بودم و چهارپنج عددش راخورده بودم چقدرناراحت شدید وفرمودید اگرپسر من بودی دست نمی زدی به کارتن بیسکویت، چون بیت المال است.

یادتان هست وقتی در روستای طارم بازفت درمغازه های مرحوم محمدشاه کاظمی آرد و روغن و برنج ازامور عشایری استان توسط کامیون ها می آمد و شما رایگان بین عشایر توزیع می کردید من براساس ندانم کاری وحس ترحم یک روغن به برادر مادرم دادم و چقدر ناراحتی کردید!

ســــــالار من پدرجان امروز نیستی ببینی چه خبرشده؟ اگر مردم سرزمینت یک روزازخواب بیدار بشوندو در رسانه ها سخنی ازاختلاس و ارتشاء نشنوند،حالشان خراب می شود.

نیستی ببینی کسی که بیست سال درحساس ترین نقطه عملیاتی دستگاه قضا معاونت داشته امروز با دستبند و لباس زندان در یک خودرو محافظت شده به دادگاه می آید. خوب شدکه نیستی حرف هایش را بشنوی که می گفت من اگربگویم لواسان را می خواهم دریک دقیقه همه لواسان را بمن می دهند.

پدرجان چقدرجنس دوستی هاورفاقت هاعوض شده. رفاقت شما با جانبازمرحوم دهکردی کجا و رفاقت طبری و دولتمردان فعلی کجا؟

آقای من خیلی خوشحالم که نیستی وبهترین برد را درزندگیت کردی. و آنهم نتیجه التماسهایت بخدای تبارک وتعالی بودکه به درخواستت عمل نمودو آنروزسخت درآن بیابان بی پناه معامله ایی زیبا و ماندنی با خدایت انجام دادی.

آقای من نیستی ببینی دردانه های نازناز شهیدان بعضا درگرمای چهل درجه پشت تنورنان می پزند فقط برای اینکه امرار معاش کنندو درآمد این تلاش از ابتدا تا انتهایش می شود پنجاه هزارتومان. درحالی که با دلار بیست و پنج هزارتومانی، فلان معاونت فلان دستگاه رقمی اختلاس نموده که ماشین حساب ماقادربه محاسبه اش نیست!

 شایدشب هایی وروزهای زیادی دلتنگت می شوم وگلایه ای بخدای سبحان می کنم که چرا من یتیم شدم؟ چرا خواهران وبرادرانم تنها مدیر زندگیشان را ازدست دادند؟

اماازیک طرف خیلی خیلی خوشحال وخرسندم که شهادت، این متاع نادر و کمیاب راخدای منان نصیبت شما نمود. چون قطع به یقین اگر می بودی با این شرایطی که در جامعه حاکم است نمی توانستی لحظه ای زندگی کنی. 

بابای خوبم چه زیبا بردی داشتی وچه زیبا ابدی شدی. ازخدای بزرگ عاجزانه درخواست می کنم که به باقی مانده هم رزمانت هم این موهبت غیرقابل توصیف را عنایت داشته باشد و شهادت راکه آرزوی دیرینه شان است نصیبشان بگرداند.

والسلام من اتبع الهدی

رضاامیریان

اینستاگرام
بسیار عالی ممنون از نوشته زیباتون
مطلبتون خیلی زیبا بود از نوشتتون لذت بردم و بسیار فکرم را مشغول کرد که چقدر شرمنده شهدا و فرزندانشونیم
بسار زیبا ما شرمنده شهدا و فرزندان شهدایم
سلام وعرض ادب به مخاطبان که مطالبی را فرموده ولی کاش وایکاش احساسی نباشدچرا که یکی از هزاران فرزند شهید حقانیت شهداء ی والامقاممان را خیلی روان وزیبا بیان کردند آیا میدانید به اصطلاح دولتمردان مان روی هر نامردی را سفید، مابقی نگاشتن سطرها باشماها..... سرخط
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi