سه شنبه 21 مرداد 1399 , 10:20
دستیاران شیطان در میان مسئولان را چگونه بشناسیم؟!
یک سالک طریق و فرد انقلابی باید برای تشکیل خانواده فرصت را از دست ندهد و در گزینش همسر که اساس خانواده است مراقبت لازم را داشته باشد...
فاش نیوز - جهاد کامل همیشه خانوادگی است: ۲۵ ذی الحجّه روز « یطعمون الطّعام » و روز درخشش خانوادهای نمونه که سه روز روزهداری خود را بی افطار گذراندند تا مسکین و یتیم و اسیری را از درگه خود ناامید نرانند و...
اساساً حرکتهای ماندگار انبیا و اؤلیای بزرگ خدا در محفل مبارک خانوادهای صبور شکل گرفته است.
در هجرت ابراهیم از مکّه و ماندن خانوادهی تنهایش در سرزمین غیر زراعی مکّه تا مأموریت بنای بیتاللهالحرام و امتحان قربانی و... همه رسالتی خانوادگی بود.
اوّلین مؤمنان پیامبر نیز خانوادهاش یعنی همسر و علی علیهالسلام بودند که ایشان نخستین جماعت مسلمین را تشکیل دادند و نخستین دعوت نیز از خاندان ایشان صورت گرفت.
مباهلهای که نزاعی توحیدی و سرنوشتساز بر سر حقّانیّت اسلام با بزرگترین دین تحریف شدهی قبل از خود بود نیز بر پایهی مقدّسترین خانواده شکل گرفت و سرانجام حسین علیهالسّلام با خاندان خود وارد حماسهی ماندگار عاشورا شد و...
همهی این موارد گویای نقش اساسی خانواده در حرکت دینی و رسالت انسانی ماست و بهازای اهمیّت این اساس مقدّس، شیاطین نیز برای نابودی آن در تلاشند.
بنابراین ازدواج امری مقدس است و یک سالک طریق و فرد انقلابی باید برای تشکیل خانواده فرصت را از دست ندهد و در گزینش همسر که اساس خانواده است مراقبت لازم را داشته باشد.
شیطان در طول تاریخ اغوای خود، با ترویج بیبندوباریهای جنسی و بلای قوم لوط، بهدنبال سست کردن بنای خانواده بوده است؛ که اخیرا با مدد شبکههای تلویزیونی و تولیدات تصویری و به رسمیّت شناختن همجنسگرایی و ازدواجهای به اصطلاح سفید، به دنبال هدم خانواده میباشد. بنابراین افتخار امثال اوباما در بهرسمیّت شناختن همجنسگرایی، خود بهترین شاهد شیطان بزرگ بودن دولت پنهان کاخ سفید میباشد.
البته در جامعهی ما برای انهدام اساس خانواده درس خواندگان مکتب انگلیس خبیث با سخت کردن مقدّمات ازدواج و ایجاد موانع مسکن و اشتغال و تسهیلات ازدواج، عملاً مانع شکلگیری این اساس مقدس به نفع مفسدههای زیادی میشوند و با مزخرف خواندن حرکتهای مثبت، مانند مسکن ارزانقیمت مهر دولت سابق و تعطیلی آن، عملاً با حذف سرپناه خانواده، شکلگیری این اساس ربّانی را با مانع جدّی مواجه میکنند.
بنابراین بهترین راه سنجش صداقت دولتها و مکاتب مدعی سعادت بشر، میزان اهتمام آنان به آسانسازی ازدواج و ترویج آن و سهل کردن دسترسی به مسکن و تسهیلات ازدواج و اشتغال میباشد که اگر اینگونه نبودند باید آنان را دستیار شیطان بدانیم.
محمدرضا سابقی
بنابراین بهترین راه سنجش صداقت دولتها و مکاتب مدعی سعادت بشر، میزان اهتمام آنان به آسانسازی ازدواج و ترویج آن و سهل کردن دسترسی به مسکن و تسهیلات ازدواج و اشتغال میباشد..
موید باشید
و بی توجهی به انسان و جوامع بشری نشانه غلبه هوای نفس و تسلیم در برابر دعوت شیطان است.
موارد مورد اشاره شما صحیح و درست بوده و از شما سپاسگزارم.
استاد بگو به قرآن ...واقعا تو هم معتقدی اینا دستیاران شیطانند !
حالا مکاتب و دولتها را ولش کن
ربونت گاز بگیر !
یعنی شما می گی
آیت الله برزخ بین هم !
رزمنده که جانش را برای سعادت مردم فدا می کرد هم !
هیئت امنای مسجد هم !
جانباز که آدم برای فرار از دست ظلم بی حد عده ای بهش پناه میاره هم !
اون مسئول فرهنگی وقیح گردانی که فرمانده اش دختر معلول داشت هم !
ببین دم اذان چی دیدما ؟
همه و همه دستیار شیطانند .. نگووووووو !
راستی اون کامنت بزار مودبت کجاست فاش ؟
وقتی بود و زمانی، در عصر پهلوی، و شریعتی و مانند او، از امام علی می گفت، با جذابیتی خاص، با عباراتی شگفت و اشتیاق برانگیز. همه دوست داشتیم مثل علی باشیم، و جامعه ای را بطلبیم که علی می خواست. با معیارها او... اما حالا پس از گذشت سالها، آن آرزو، دست نایافتنی شده است. برای حل مشکل، فراوان دست به توجیه زدیم. این که زمان امام علی هم اوضاع چندان خوب نبود، این که انبیاء هم مشکل داشتند. و هر بار گفتیم، زمان لازم است و به زودی به آن نقطه خواهیم رسید اما مع الاسف نرسیدیم که دورتر شدیم. شاید از اول انتظار بیهوده داشتیم. به هر دلیل. لیاقتش را نداشتیم. مقدماتش را نداشتیم. اصلا شاید بد فهمیده بودیم. مثلا نمی دانستیم سیاست چیست و چه لوازمی دارد. یک وقتی هم گفتیم: حفظ اصل حکومت واجب است و این جزئیات مهم نیست. انگار قدیمترها این طور نبود، جزئیات هم مهم بود و از کشیدن خلخال از پای یهودیه هم بحث می شد. گفتند همین که در کل، مسیر درست باشد، بقیه خودش درست می شود. این اواخر گفتند، همین که در عصری زندگی می کنیم که عنوانش حکومت اسلامی است، در سعادت ما کافی است. حالا از علی گفتن خیلی سخت شده است. وقتی نهج البلاغه می خوانیم، خطبه ها را مرور می کنیم حس می کنیم خیلی فاصله داریم. البته برخی روشی را دوست دارند، و اسمش را روش عمار می گذارند، و دوست دارند مثل عماری باشند که خودشان می شناسند، و کاری به بقیه جامعه ندارند و آنها را طلحه و زبیر می دانند. شاید در فکرشان این است که بقیه بی خود هستند، مگر حقوقی هم دارند؟ همین که عده ای خاص، راضی باشند، کافی است. حالا از امام علی گفتن سخت شده است. این همه فساد و اختلاس که نشان از فسادهای ریشه ای و عمیق دارد. خداوند ما را از شر این فسادها نجات دهد. نمی دانم، شاید ما، یک امام علی برای دلمان ساخته بودیم، اختصاصی خودمان؛ بعد نتوانستیم روش او را چنان که خودمان ساخته بودیم، محقق کنیم. آن وقت ها و حالا یک عادت بد هم داشتیم. هرچه در تواریخ می خواندیم درست می انگاشتیم و می خواستیم همان را محقق کنیم. به جای فقه، تاریخ را گذاشته بودیم. به جای این که فقیهان اصیل نظر بدهند، منبری ها رشته امور را در دست داشتند. خلاصه این روزها سخن گفتن از امام علی سخت شده است. کدام امام علی؟ کدام روش؟ کدام سبک زندگی؟ شاید بهتر بود، امام علی را به آسمان می بردیم و اعلام می کردیم که او دور از دسترس است. او را با زندگی روزمره نیامیزید. مثل مداحها، او را به عرش و بالاتر ببرید و دیگر کاری به تحقق روش های او در زندگی نداشته باشید. بنده، اعتقادم این است که با این همه کتابهایی که در سال امام علی و قبل و بعدش منتشر شد، حتی یک کتاب زندگینامه ای دقیق برای حضرت منتشر نشده است. ما هنوز امام علی را نمی شناسیم و بیش از هر چیز خواسته ها و علائق خود را به جای واقعیات زندگی او گذاشته ایم. نه روش علمی در بررسی متون داریم، و نه تاریخ درستی می دانیم. ما تاریخ را از چشم منبر و سخنرانی می شناسیم. ما تاریخ را برای آمال و آرزوهای خودمان تفسیر می کنیم و تغییر می دهیم و معرفی می کنیم. مدام این و آن را طلحه و زبیر می خوانیم، و هیچ وقت حس نمی کنیم، شاید خودمان مثل دشمنان علی شده ایم. مسلما و مسلما ما امام علی را نمی شناسیم. از خدا بخواهیم امام علی را به ما بشناساند...