29 اسفند 1402 / ۰۹ رمضان ۱۴۴۵
شناسه خبر : 77027
شنبه 25 مرداد 1399 , 10:10
شنبه 25 مرداد 1399 , 10:10
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
بهارِ دوستی، خانه ای درخورد دیجیتالیسم
سید مهدی حسینی
نکاتی پیرامون قبل و بعد از انتخابات
امانالله دهقان فرد
بازگشت قدرت به صحن منَشاء تحولات بزرگ
سیدمحمدرضا میرشمسی
منافع ملی، بزرگی و مجازی سازی
سید مهدی حسینی
همراهی با مردم یا همکاری با دشمن؟!
حسین شریعتمداری
تاوانی که شیعیان عربستان برای اعتقادات خود می پردازند
مطالعات خلیج فارس
سخنی برای بعد از این
سید محمدرضا میرشمسی
ادبیات ایثار و شهادت
گزارش و گفت و گو
یه کیسه برنج برای یک رزمنده!
سلطانی - من شوهرم یک سال و چند ماه جبهه دارد. هیچ درآمدی نداریم.
این دولت فکری به حال ما نمی کند. به خدا در دوران جنگ از ناحیه سر ضربه خورده. نه مدرکی دارد نه کسی به دادمان می رسد.
با 750 هزار کرایه خانه بدیم یا دارو و دکتر بدیم. به خدا دیگر خسته ایم. با یک پسر مریض. کمکم کنید به خاطر خدا.
مهریه سلطانی سیاب همسر رزمنده غریب. به خدا پول یه کیسه برنج نداریم.
00
پاسخ
سرکار خانم سلطانی سلام ممنون از حضور شما لطفا شماره تماس و آدرس خود را برای سایت ارسال کنید
باعرض سلام وخسته نباشید خدمت مسئولین محترم فاش نیوز بدینوسیله خدمت شما عزیزان عرض میکنم اینجانب عبدالله اسکندری درتاریخ 1365/4/18 بعنوان پاسداروظیفه به منطقه جنوب ولشکر 41 ثارالله اعزام وبمدت 28 ماه یعنی تا تاریخ 1367/8/18 درگردان رزمی عملیاتی 419 على ابن ابیطالب تیپ امام حسين به لطف خدا مشغول دفاع ازخاک مقدس میهن اسلامیمان بود که دراین بین در عملیات های کربلای چهاروکربلای پنج تک شلمچه وعملیات بیت المقدس هفت همچنین چندماه ازخط مقدم پدافند ی حضورداشته ام که درتاریخ 65/10/19 درعملیات کربلای پنج به علت عصابت گلوله ازناحیهء کتف راست وشکستگی استخوان ترقوه ودرتاریخ 65/10/12 درخط پدافندی شلمچه با عصابت ترکش از ناحیهء کتف چپ ودرتاریخ 67/3/23 درعملیات بیت المقدس هفت باعصابت ترکش از ناحیهء دوپا دست راست وپهلو مجروح گردیده گردیده ام صرف نظر از مشکلات اعصاب وروان ناشی لز موج انفجار یا مشکلات ریوی که تنفس را برایم مشکل ساخته وبعلت نداشتن مدرک بالینی باسه مرحله مجروحیت تیروترکش دارای 20 درصد جانباز ی هستم که با لطفی که مسئولین مربوطه به حانبازان زیر25 درصد دارند باسه فرزندم که پسربزرگم شانزده ساله وپسرکوچکم یازده ساله وکی دختر یک ونیم ساله حتی از داشتن یک سر پناه محروم هستیم وداخل یک اتاق بیست وچهار پنج متری بلوکی باسقف چوبی ودیوارهای پوسیده وترک خورده قدیمی متعلق به بچه های خاله ام که حتی مدتی برای نگه داری گوسفندان خودزا ان استفاده می کرده اند با اجاره ماهیانه صدهزارتومان بسر می بریم که به علت نداشتن هرگونه کاروشغل این رنج به خانواده ام بیش از هفت سال است که تهمیل گردیده که خصوصا با شرایط اقتصادی فعلی ودریافت کمک معیشت هفتصد هشتصد هزارتومانی که با یارانه وغیره محدودی میلیون تومان دریافتی ماهیانه نیاز به توضیح بیشتری نباشد وکلی بدهکاری ناشی از وضع موجود شرمنده همسر وفرزندان زندگی خودراسپری می کنیم و هیچگونه حمایتی نه لز سپاه کنه از بنیاد دریافت نمی کنیم لذا خواهشمندم برای رضای خداوند این مشکلات بنده را دررسانه خود منتشر فرمایید شاید !!شاید مسئولین مربوطه قدری متوجه عملکرد خود بشوند و واگر شیطان اجازه دادند حتی یک درصد هم که شده به فردای قیامت هم چنانچه زره ای اعتقاد دارند بیندیشند واین همه درراه خدمت به جانبازان ایثارگران خودرا به زحمت نیندازند یا لااقل اگر اندکی به خدا وروز قیامت ایمان واعتقادی دارند این جماعت را مسخره نکنند البته شاید شما هم این مطالب را باور نکنید اما خدا وقران مجید وخون شهدارا شاهد می گیرم که این ها فقط بخشی از مشکلات بنده بعنوان یک جانباز است که نود درصد از مسئولین هم افتخار خدمت به جانبازان وایثارگران را دارند ،،،،، باتشکر عبدالله اسكندري جانبازجنگ تهمیلی از شهرستان كهنوج استان کرمان
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
مثل گندم درویمان کردند
علی کرمی
روایتی از فوتبال پیرمردها مقابل دشمن بعثی
محمدعلی نوریان
روزی که فرمانده ارتش به پای پدرش افتاد
خواهر شهید
وقتی سربازان بعثی به ایرانیها التماس کردند
کتاب خاکریزوخاطره
معرفی کتاب