شناسه خبر : 77389
سه شنبه 18 شهريور 1399 , 11:15
اشتراک گذاری در :
عکس روز

محرم و صفر؛ پدیداری عاشقی و سیاست

پدیده‌ها با توجه به زمینه‌ی فرهنگی‌شان فهمیدنی می‌شوند. چنان‌که کاستلز خاطر نشان کرده، «ضرورت ایثار در راه فراخوان الهی، در کل اسلام وجود دارد...

فاش نیوز - با نام و یاد خدا زیر شمشیر غمش رقص‌کنان باید رفت    آن که شد کشته‌ی او، نیک سرانجام افتاد.

از منظرپدیدار شناسی، هر پدیده بیانگر و توضیح‌دهنده‌ی حقیقت است؛ یعنی پدیده از خودش سخن می‌گوید. به بیان دیگر، وظیفه‌ی ما تنها این است که آماده‌ی شنیدن باشیم و نور یا درخشندگی را ببینیم.

چنان‌که تریاندیس در کتاب «فرهنگ و رفتار اجتماعی» خاطرنشان ساخته، بسیاری از پژو هش‌ها، بر نظریه‌ی داروین مبنی بر این‌که انسان‌ها  عواطف اولیه همچون عشق و ترس را به روش‌های مشابهی بیان می‌کنند! مُهر تأیید می‌زنند.  

اساساً مفاهیمی چون  عشق و ترس، ارادت و احترام، شأن و شرف، آدمیت و تکلیف، حقوق بشر و انسان‌دوستی، حیثیت و منزلت و...  همواره در یک زنجیره‌ی هم‌ارزی مَفصَل‌بندی می‌شوند.

 این عناصر صرفا براحساسات طبیعیِ مهربانی، خیرخواهی و نوع‌دوستی و مهر و عشق مبتنی هستند و بخشی از انسانیت آدمی را  که نمی‌توان و نباید از آن چشم پوشید پدیدار می‌کنند.

مفروض این مقاله‌ی کوتاه عبارت است از:

اگر از چشم انداز فرهنگی محرم و صفر به پیام زنجیره‌ی هم‌ارزی بنگریم، می‌آموزیم که بهترین خصال نیکو و دست آورد رفتار بشری را، صرف نظر از اینکه به کدام فرهنگ تعلق دارند، احترام کنیم؛ زیرا هر کس به امر زنده بودن و حق بشر برای زندگی عشق بورزد، از حیث اندیشه و اندیشه‌ورزی، شهروند جهان و جهان وطن به شمار می‌آید.

از منظر رابیندرانات تاگور «درمیان تولیدات انسانی، آنچه درک می‌کنیم و از آن لذت می‌بریم مال ما می‌شود، صرف‌نظر از این‌که خاستگاه این تولیدات کجا باشد. من به انسان بودن خود افتخار می‌کنم... و با کمال میل احساس می‌کنم همه‌ی شکوه و افتخارات بشر متعلق به من است.»

پیوستگی یک پیام، به عناصری مهم بستگی دارد... ؛ درواقع  اشاره‌ی شاعر پر آوازه‌ی هندی به «سرمستی‌ای که در همه‌ی زبان‌ها  و بی زبان‌ها‌ی جهان، عشق خوانده می‌شود» و خصلت چندفرهنگی آن است.

هر چند عصر جدید حاوی صورت دانایی مخصوص به خودش است، و دیجیتالیسم با مصادره‌ی مفهوم چندفرهنگی، می‌کوشد ساختارهای مسئله‌ساز مدرنیته را در زندگی اجتماعی گسترش دهد. اما همین جهان مدرن نیز چندی پیش شاهد زیباترین نمایش عشق توسط یکی از فرزندانِ خصالِ محرم و صفر، در هنگامه‌ی «دوباره به سر رسیدن قصه» بود؛ این امر نیاز به توضیح بیشتری دارد.

چنان‌که متفکران پدیدارشناس گفته‌اند، هدفِ این رهیافت و روش، و مؤثرترین فنون پژوهش، مطالعه‌ی چگونگیِ به وجود آمدن معنی، از طریق تجربه‌ی زیسته‌ی مردم است. به تعبیر ارسطو، صرفاً سامان سیاسیِ خوب، می‌تواند امکان زندگی خوب را برای انسان یعنی جاندار کاملا سیاسی، فراهم سازد.

در جهان کنونی حقیقت‌هایی وجود دارد که فراتر از فهم مدرنیسم است؛ این امورِ واقع با برخورداری از بالاترین شأن و شرف انسانی، به‌صورتی بالفعل و با عناوینی چون عشق و وجدان و احساس و... غالباً با مخاطره‌ی حیثیت و شأن انسانی، غصب‌ها، مبارزه‌ها و... ظهور می‌یابند.

مدرنیزاسیون، جامعه شناسی مخصوص به خود را می‌طلبد، گاه‌شمار قدسی محرم و صفر، این حقیقت غیر قابل انکار را نیز به جهان مدرن یادآوری می‌کند که نمایش‌خانه‌ی تاریخ، تنها برای یک نمایش‌نامه ساخته نشده، و صدالبته همه‌ی نمایش‌نامه‌های نمایش‌خانه، نیز هنوز نوشته نشده است.  

همواره فرهنگ اسلامی، اندیشه و اندیشه‌ورزی را با دسته‌ای از ویژگی‌های دائمی آدمیّت و تکلیف آشنا می‌کند که در چارچوب معنایی «‌کلِّ یوم عاشورا و کلِّ ارض کربلا » صورت‌بندی شده؛ و به طرز موفقیت‌آمیزی تکلیف  عشق را در زندگانی همگانی روشن می‌کند.

در پدیده‌ی  تازه‌تر عشق، عنصری که باعث شد تا «شهید حججی، حجت خداوند در مقابل چشمان همگان» توصیف شود؛ بی تردید نتیجه‌ی مشقِ عالی، و خوب درس‌پس‌دادن در مدرسه‌ی محرم و صفر به بزرگترین آموزگار دین و عاشقی و سیاست در عصر حاضر است.

پرتو‌افکنی بر این پدیده جنبه‌های مهمی از عاشقی و سیاست را آشکار می‌سازد، ازجمله:

الف: چنان‌که در شبکه‌های اجتماعی دیدیم، در لحظه‌ی وداع با خانواده، بعد از عبور از زیر قرآن که در دست مادر است، با احترام خم می‌شود و پا‌های والدین را می‌بوسد...

ب: هنگام به اسارت برده شدن، در چشمان زیبای این مظهر غیرت دینی، کوچک‌ترین اثری از ترس دیده نمی‌شود... بالاترین رنج مدرنیزاسیون، ناتوانی آن در فهم هدف کلی زندگی و جهان است...

ج: دقایق پایانی فیلم شهادت، به‌راستی تداعی‌گر لحظه‌ای از روز واقعه است...

 د: اهتزاز دو پرچم سبز با عبارت زیبای یاحسین(ع) و یا مهدی(عج) بر روی خاکریزی که به تصرف داعش درآمده، پژواک عاشقی و سیاست را اتفاقا! توسط لنز دوربین دیجیتالیسم، در منظر جهانیان قرار می‌دهد...

ه: کلوخ‌پرانی داعشی! یادآور حکایتی دیگر است...

و: مهم‌ترین نکته‌ی پدیدار شده، صف طولانی عاشقان و شیفتگان آل‌ طاها می‌باشد که با هدف دفع خطر ازحرم تشکیل شده است؛ زیرا در جامعه‌ی ایران، مذهب شیعه بنیاد اساسی آگاهی ملی را می‌سازد...

اکنون سلطه‌ی تکنوامپراتور از رهگذر صفحه‌ی صاف وبی، نه‌تنها امکان گسترش مجموعه هنجارهای عشق‌آفرین را مشکل کرده، بلکه در بسیاری از موارد، لذایذ غیرانسانی جایگزین روابط مطلوب انسانی شده است.

مدیران رسانه‌های آمریکایی، به‌صورتی دل‌بخواهانه پیام‌هایی تولید می‌کنند که ارتباطی با واقعیت‌ها ندارند؛ پیام‌هایی که مفهوم غلطی از واقعیت ارائه کرده و دستکاری شده‌اند... آنها تعمّدا نوعی هوشیاری غیر قابل درک خلق می‌کنند تا افراد  موقعیت‌های واقعی زندگی شخصی یا اجتماعی را رد کنند.

 

نتیجه گیری:

مقصود پدیدار شناسی از پرتو‌افکنی بر عاشقی و سیاست، جستجوی پاسخ این پرسش است که حوزه‌ی عشق و سیاست‌ورزی را چگونه باید فهم کرد، و چرا به موازات تصور فرهیختگی بیشترِ انسان، شیوه‌ی اندیشه، ارتباط، زندگی، جنگ، عاشقی، سیاست‌ورزی و... به‌کلی دگرگون شد.

 پدیده‌ها با توجه به زمینه‌ی فرهنگی‌شان فهمیدنی می‌شوند. چنان‌که کاستلز خاطر نشان کرده، «ضرورت ایثار در راه فراخوان الهی، در کل اسلام وجود دارد... قرآن قانون ماست، پیامبر (ص) راهنمای ماست و مرگ برای تعظیم‌الله بزرگ‌ترین آرزوی ماست.»

از حیث تئوریک، فرهنگ، انسان را به زندگی عاطفی مجهز می‌کند؛ و به هیچ روی نباید نقش این رزم‌گاهِ دیرپا و عنصر سمبلیک را در مطالعه‌ی عشق و سیاست نادیده گرفت. در رابطه با امر عظیم محرم و صفر، پرتو‌افکنی بر نقش فرهنگ در سامان عاشقی و سیاست، حداقل سه نکته را پدیدار می‌کند:

 الف: فرهنگ به‌منزله‌ی عامل اصلی زنده‌ماندن سنت‌های کهن در زندگی روزمره، عنصر بنیادین شورآفرینی و عشق و ارادت به آموزه‌های دینی است.

 ب: مقوله‌ی فرهنگ به پدیده‌های سیاسیِ مقاومت‌محور معنا می‌بخشد. «فرهنگ دو قطب را می‌آفریند؛ نه فقط جنایتکار را در یکسو و معترض را در سوی دیگر، بل پیشرفت از دیدگاه جنایتکار را، و ایستادن و اندیشیدن معترض را.»

ج: در عرصه‌ی فرهنگی، اسطوره به‌منزله‌ی شبکه‌ی قدرتمند نمادین، شیوه‌ی تفسیر جهان را پیشنهاد می‌کند.

اکنون سیاست به درون رسانه‌های نوپدید کوچ کرده است. با آب‌رفتن دنیا و کوچکتر شدن جهان... این میدان‌داران روابط انسانی؛ فرایند تسلیم فرهنگ به دیجیتالیسم را شتاب می‌بخشند. در نتیجه‌ی رواج خانواده‌ی گسترده‌ی الکترونیکی، امر عاشقی و سیاست، بیشترین تأثیر را می‌پذیرند.

سخن آخر این‌که، به‌لحاظ تاریخی، ردّ trace»» امر عاشقی و سیاست را می‌توان در رساله‌‌ی اخلاق ناصری در خصوص امر سیاسی و بحث عشق که افراط در محبت است... و از فرط طلب خیر برمی‌خیزد، نیز جستجو کرد. پیوند عشق و سیاست در جامعه‌ی ایران در 57 سال اخیر حداقل در دو مقطع مهم پیروزی انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس، امر معنویت را به بالاترین حد قابل تصور رساند؛ که البته پژوهشی مستقل می‌طلبد.

دکتر سید مهدی حسینی

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi