یکشنبه 16 شهريور 1399 , 16:29
یک عمر مبارزه تا شهادت
شهید عباس پارسایی در شش خرداد سال 1342 در روستای کلیکک در خانوادهای مؤمن و متعهد به اسلام دیده به جهان گشود. با تلاش پدر و مادر و علیرغم وجود مشکلات فراوان روستاها در زمان طاغوت بزرگ شد و خانواده در تربیت اسلامی او از هیچ کوششی فرو گذار ننمود. از همان کودکی که به دستورات اسلام آشنا میشد آثار مذهبی فداکاری و شجاعت در حرکاتش هویدا بود. با تحمل رنج و مشقت فراوان به شش سالگی رسید. به علت محرومیت روستایی ایشان از دبستان برای رفتن به مدرسه به روستای همجوار رفت و از همان سنین کودکی علیرغم نیاز شدید کودک به پدر و مادر و ترک وابستگیها و تعلقات خانوادگی را تجربه نمود. همین امر بعدها او را فردی صبور ، استوار و با شجاعت بار آورد. شهید پارسائی دوره دبستان را تا کلاس چهارم در روستاهای اطراف گذراند و سال پنجم ابتدایی که پایان دوره ابتدایی نیز بود را در روستائی به نام لودیان به اتمام رسانید. خانواده شهید پارسایی در این زمان به علت فقر شدید و نیز در جستجوی محل سکونت بهتری برای زندگی به شیراز مهاجرت نمود و در محلی به نام حلبیآباد که محلهای بسیار فقیرنشین و در جنوب شهر واقع بود سکنی گزید. پس از مدتی، شهید از روستای محل تحصیلش به نزد پدر و مادر به شیراز آمد و با خانهای که از حلبی ساخته شده بود پدر و مادر و دیگر اعضاء خانواده در آن سکونت داشت مواجه گردید. شهید پارسائی علیرغم فقر شدید خانواده و مشکلات زیادی که در راه تحصیلش وجود داشت و با پشتکار و علاقهای خاص، تحصیلات راهنمایی را در مدرسه راهنمایی «کریم فاطمی سابق» شروع نمود. چندی پس از ورودش به مدرسه راهنمایی نهضت اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی اوج میگیرد و تظاهرات و راهپیمایی در سراسر شهرها بر علیه رژیم خودکامه طاغوت برگزار میگردد و شهید پارسایی نیز چون دیگر جوانان مسلمان در این تظاهرات و راهپیماییها فعالانه شرکت میکرد.
عباس در راهپیماییهایی که در سراسر شهر بر علیه رژیم خودکامه طاغوت برگزار میشد شرکت فعالانهای داشت چرا که معتقد بود و همواره میگفت: باعث همه بدبختیهایی که ما به آن مبتلاییم همین رژیم طاغوت است. در یکی از تظاهراتها یکی از همکلاسیهایش به نام ابوذر فیروزی شهید شد. او تحت تاثیر قرار گرفت و در تظاهرات عباس همیشه نفر اول بود. با پیروزی خون بر شمشیر به رهبری روح خدا و تشکیل انجمنهای اسلامی، وی نیز به عضویت انجمن اسلامی در آمد. دوره دبیرستان او که مقارن با جنگ تحمیلی بود. او نیز چون دیگر جوانان متعهد، به عضویت گروه مقاومت مسجد علیبنالحسین(ع) درآمد و پس از کسب آموزشهای نظامی لازم و جلب رضایت خانواده، عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل گردید. عباس در طول فعالیتش در جبهه نبرد در مناطق عین خوش، پل کرخه، دشت عباس و عملیات آزاد سازی فکه شرکت داشت. پس از چندی مجددا رضایت خانواده را برای رفتن به جبهه جلب نموده عازم جبهههای نبرد گردید. این بار در جبهه داغ جنوب در تیپ امامسجاد(ع) مسئولیت امدادگری را برعهده گرفت و در عملیات آزادسازی خونین شهر شرکت نمود، پس از عملیات آزادسازی خرمشهر به مرخصی کوتاهی رفت و سپس به جبهه بازگشت. این بار در عملیات رمضان شرکت میکند و سپس در ادامه عملیات محرم به همراه گروهی از برادران به محاصره دشمن در میآیند. خانوادهاش برای مدتی از او خبری نداشتند و تصور میکردند عباس به اسارت دشمن درآمده است اما با یاری خدای تعالی محاصره دشمن شکسته شد و از مهلکه جان سالم بدر بردند و پس از مدتی سالم به خانه بازگشتند. پاسدار شهید «عباس پارسایی»، سال 1342 در روستای کلینک بخش «مشایخ دشمن زیاری» فارس متولد شد و در سوم اسفند 1362 در عملیات خیبر (در منطقه طلائیه) بر اثر اصابت ترکش راکت هواپیما به سینهاش به شهادت رسید.