شناسه خبر : 77696
شنبه 29 شهريور 1399 , 10:12
اشتراک گذاری در :
عکس روز

گزارشی احساسی از مراسم اولین سالگرد شهید محسن امیدی/تصاویر

مراسم اولین سالگرد شهید محسن امیدی و یاران با وفایش و همچنین رونمایی از کتاب "هما" در نهاوند برگزار شد.

فاش نیوز - مراسم اولین سالگرد شهید محسن امیدی و یاران با وفایش و همچنین رونمایی از کتاب "هما" در نهاوند برگزار شد.

این دلنوشته در باب برگزاری این مراسم نوشته شده است:


وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ ۚ وَحَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقًا

و آنان که اطاعت خدا و رسول کنند، البته با کسانی که خدا به آن‌ها لطف فرموده یعنی با پیغمبران و صدّیقان و شهیدان و نیکوکاران محشور خواهند شد، و اینان نیکو رفیقانی هستند.

رفاقت با شهید، عنایت خاص الهی است که می تواند در همین دنیا هم نصیب ماشود.

من آمده ام تا در این محفل نورانی بی واسطه حدیث کرامات شهدا بگویم، از او که فرزند شجاع نهاوند بود و داماد غیور و با غیرت خوزستان !

او آمد، از بلندای بام عشق.

خلعت سرخ بهشتی، پاداش صداقتش بود در صف مجاهدان فی سبیل الله. 

قصه او این بود: یکی بود که هیچ کس مثل او نبود. او کسی بود که در چنین روزی (20 شهریور سال 1365) وقتی از آسمان خاک تفتیده جنوب (مجنون) گداخته های آتش می بارید، بعد از شهادت یاران با وفای عاشورایی اش که تا آخرین لحظه سرود مقاومت سر دادند، او تک و تنها ماند، ایستاده در مجنون!

و تو چه می دانی از معجزه رفاقت های قرآنی؟

ای مردم. ای جوانان. ای دختران. ای زنان. ای مردان. ای پیشکسوتان

او آمد و شمیم معطر بهار آکنده شد در کلبه احزان من... تا مصداق واقعی باشم برای دلسوخته های متوسل به دامان شهدا که کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور...

کتاب هما، با هدف و نیت خاصی به خط چاپ رسید که سندی واضح باشد در دستگیری شهدا از متمسکین به آنها.

 جانباز جمشید طالبی، سه سال تمام با هدایتی بینظیر همه جمعه های مرا "محسن" کرد و دلم را به نور کمک های "محسن" در راه پاسداری از ارزش های الهی، از جانب خدا "امیدی" بخشید که با ایمان کامل تر برایت بخوانم معنی "وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ" را.

 کتاب هما بیان شورانگیز زندگی شهیدی است که از زبان همسرش (هما شالباف زاده) بیان شد که او رسالتِ زندگی زینبی را به من می آموخت. شهیدی که خداوند متعال او را به مقام و منزلت رفیق قرآنی ترفیع داده است. کتاب هما، بیان شخصیت هایی است که "فی الارض مجهولون" و "فی الارض معروفون" هستند.

جانباز نخاعی (دکتر) بهروز ساقی که مرا بر سر سفره شهدا نشاند، در تبیین کمالات این شهید که از فرماندهان لشکر انصارالحسین همدان بود و در سخت ترین مرحله جنگ به راحتی از اسم و عنوان های دنیایی (رییس ستاد لشکر انصار الحسین همدان) دست کشید و فرمانده گردان شهادت شد، چنین سروده است:

از معبر دنیا به آسانی گذشتی

جانانه با نفس خودت پیکار کردی

خط زمین و آسمان را که شکستی

حق را عزیز و دشمنان را خوار کردی

بعد از خودت که تا لقاء الله رفتی

ما را هم از خواب زمین بیدار کردی

ما تا ابد مدیون رفتار تو هستیم

ای آنکه جان خویش را ایثار کردی

کتاب هما آنقدر خاص است که خود شهید به صورت جداگانه در خواب نویسندگان آن متجلی شد و برای ادامه راه قوت قلب داده است.

آن فرمانده والا مقام، پسر بابا جواد و مامان طیبه بود. مامان طیبه مادر صبور و مقاوم شهیدان بود. شهیده نوشین و شهید محسن امیدی. امروز جای این مادر که در دامن خود ارواح مطهری تربیت کرد در بین ما خالی است اما من یقین دارم او همراه عزیزان خود در گوشه ای از این محفل نورانی که با تلاش های شبانه روزی خیل عظیمی از خادمان شهدا، بسیجیان و پاسداران و سرداران و علاقمندان به نشر یاد و نام شهدا برپا شده، حضور دارد.

به آیه های عفاف و شکوه و صبر و ثبات

به مادران شهیدان راه حق صلوات 

| جعفری

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi