پنجشنبه 03 مهر 1399 , 11:06
دل نوشتهی همراه با افشاگری دکترنمکی به سردار دلها
دکترسعید نمکی، وزیر بهداشت در صفحه شخصی خود در اینستاگرام دل نوشته ای را برای سردار دلها نوشته است:
به نام خدا
دل نوشته ای به سردار دلها
در چهلمین سالروز دفاع مقدس همه بودند، چشمهایم دنبالت می گشت. عکست همه جا بود یادت در همه ذهنها و قلبها جریان داشت، تو نبودی ولی چشمهائی برایت می گریست سردار ...
وقتی رفتی ویروس منحوس گرفتارمان کرد. بشیوه روزهای دفاع مقدس سنگر آرائی کردیم، گردهم آمدیم مدافع حریم و حرم و سلامت همه باهم بر آن تاختیم. بعضی از آنها که در کنارت بودند را صدا کردیم، ولی جایت خالی بود، می دانستم که اگر بودی حمایت هایت درون و بیرون از مرزها چقدر بکار می آمد! با آنکه دنیا ناجوانمردانه راهها را بر ما بسته بود مدافعین سلامت افتخار آفریدند تن بر آتش زدند، بیمار و ناتوان شدند، به شهادت رسیدند ولی از پا ننشستند.
یک بار دیگر جهان باور کرد که قهرمانان این سرزمین در فشار و تحریم و بحران نمی مانند، آنها در روزهای سخت دفاع مقدس آموخته اند که با تمسک به شیوه جهادی و بسیجی در مقابل هیچ دشمنی زانو نزنند. اما امروز دلم گرفته بود، بعنوان سربازی که فرماندهی این جنگ نفس گیر را بعهده دارم، احساس تنهائی عجیبی کردم. امروز معنی آن بغض جانگدازت را در خلوت سازمان برنامه با همه وجودم دریافتم.
حدود ۸ ماه خودم و یارانم در سراسر کشور یک روز آرام نداریم. هرچه می گوئیم همه گیری را نمی شود با التماس و تمنا متوقف کرد بی فایده است هرچه التماس و تمنا و فریاد می کنیم که کرونا را نمی شود بدون کمک های ویژه مهار کرد کسی باور نمی کند. ولی یادت هست گفتی اگر نتوانی پشتیبانی نیروهایت را فراهم کنی می مانیم؟ من امروز از سربازانم در جبهه سلامت شرمسارم. مطالباتشان معوق مانده، انبارهایم از سلاح خالی می شود.
پائیز سنگینی فرا می رسد. موج حمله جدیدی شکل گرفته، یک میلیارد دلاری که رهبری از صندوق توسعه موافقت کردند ماههاست به جز سهم کوچکی نگرفته ام. نمی دانم برای کدام کار مهمتر گذاشته اند؟
شبهای زیادیست با دل نگرانی نخوابیده ام و برای آنکه مردم مشوش نشوند روزه سکوت گرفته ام ولی تاب آوری من کجا؟ صبوری و اخلاص حاج قاسم کجا؟
نگرانم سردار! نه برای خودم که آمده ام تا فنا شوم، برای کشورم که حفظ آبرویش در عرصه جهانی و در مقابل دشمنانش برایم رسالتی مقدسست و برای مردمم که برای سلامتی شان به هر آب و آتشی می زنم.
سردار می دانی که بی سلاحی و بی سپاهی ملال آورترین رنج فرماندهی است خوشا به سعادتت، ندیدن بعضی از رنجها و نامردیها پاداش دل شکسته ات بود که با وصال حق و فیض شهادت نصیبت شد، گوارایت باد، اما امروز دلم خیلی برایت تنگ شده حاج قاسم.
من این متن رامینویسمـ به این امیدکه عزیزانمـ درفاش نیوزکه حقیقتاهمـ سنگ صبورمابوده اند وهم پیامرسانمان درسختی هابوده انداینبارهم زحمت کشیده واین متن رابدست شمابرسانندشایداطلاع نداشته باشیددراین شرایط حساس بااین منطق شماکه دلنوشته اتان حکایت ازمنطق ومرام انقلابی شمادرد. درمجموعه های تحت ریاست شماچه میگذردوچقدرحقهایی به ناحق پایمال میشوند. جناب دکترنمکی من رضاامیری فرزندشهیدراه خدامیباشم پدرم ازپیشکسوتان جنگ بودسال ۶۱شهیدشدعملیات محرم من همراه پدرم درهمه صحنه هابودم سال ۶۴شیمیایی شدم همزمان درشبکه بهداشت فارسان مشغول شدم تنهارزمنده آن ایام ازمجموعه شبکه بودم تنهاسال ۶۷بخاطرسه روزغیبت وبرخوردباکسیکه خلاف جهت شهداحرکت میکرد مرابدون درنظرگرفتن قانون وشرع برکنارکردندمنهم پیگیرنبودم تاسال۹۷کمسیون ماده۱۶رای دادبرگشت بکارم رامن طبق قانون بایدسه ماه بعدرسمی قطعی بشوم الان سه سال است هنوزدانشگاه استان حکم مرانزده است وبایرخوردی که شایسته محکومان کیفری هم نیست بامن برخوردمیکنند منی که ازسال ۵۷تاهمین لحظه بعنوان سربازولایت درهمه صحنه هاهستم نه تنهامن بلکه فرزندشهیدی هشت سال است که هنوزپیمانی است وتبدیل وضعیت نشده ومواردی که دل انسان رابدردمی آوردجناب دکترنمکی عزیزگاهی وقتهاشایدشماهاندانیدکه چقدردرمجموعه هایی تظلم واقع میشود لذاباخواندن دلنوشته شمابران شدم که این کامنت رازیرمطلبتان بگذارم تاعزیزانمدرسایت فاش نیوزبسمع مبارکتان برسانند. التماس دعا