پنجشنبه 03 مهر 1399 , 15:38
رنج های بیشماری کشیده ام که مپرس!
منصور مقصودی - امثال من بعد از ۳۰ سال که از جنگ میگذره بعد از اینکه ۳۰ سال سر درد کشنده، هر شب خواب های جنگ دیدن و انقدر سر و صدای گوله و توپ یا حمله های هواپیما و انفجارهای شدید از خواب می پریدم. دهن خشک و سردرد بی امان تا زیر سرم و آمپول نمی زدم. آروم نمی شدم. حالا با این وضعیت ازدواج کنی، صاحب فرزند بشی، نه کار میتونی بکنی. وقتی هم یه جا کار می کردم یا حقمو می خوردن یا بیرونم می کردن. خلاصه کارم به جایی کشید که زنم نتونست کنارم بمونه. فرزندمم با خودش برد.
شدم آواره کوچه و خیابون تا به کارتون خوابی افتادم. سال ها بدبختی فقر و تنگدستی تا باز هم با یه بنده خدا که اهل روستا بود ازدواج کردم. باز هم همون مشکلات. تا یه بنده خدا که جانباز بود راهنماییم کرد که من هم می تونم درصد بگیرم. ۲ سال دوندگی آخرش با هزار زحمت ارتش ۱۵ درصد دادن. بنیاد شهید ۱۰ درصدش کرد. یعنی بازم هیچی همون مشکلات.
البته دوره دوم آقای خاتمی تونستم یه مستمری دریافت کنم ولی باید همه شو بدم امسال اجاره. پسرم شده ۲۳ سال موقع ازدواجش شده. وام مسکن هم که پول ندارم خانه ای بخرم. حتی پول پیش اجاره هم ندارم. با ۵۳ سال سن شما بگید آیا سرنوشت یه جوان که موقع احتیاج کشورش به اون میره جنگ و بعد جنگ دیگه آدم زندگی نیست.
همه زندگیم فنا شده. هیچی از زندگیم نفهمیدم. به خدا حالا هم باید با سختی زندگی کنم. هر درخواستی هم از بنیاد می کنی میگن زیر ۲۵ درصدی. پس امثال من این آخر عمری چه کار باید بکنیم؟ آیا حق ما از زندگی همین قدر بود؟ شرمنده بازم سرتونو درد آوردم. درد دل جانباز زیر ۲۵ درصد اعصاب و روان
خدا توفیق بده به خدمتگزاران واقعی
متاسفانه مسئولان دولت در مقابل انجام وظایف و خدمت رسانی به ایثارگران بسیار کوتاهی کردند در حالیکه تمام دوره های مجلس بودجه مورد نیاز بنیاد را بطور کامل تصویب و تخصیص دادند اما با عنایت به شکایات و اعتراضات گسترده جانبازان معلوم نیست بودجه های تخصیصی در چه محلی هزینه شده است.