پنجشنبه 01 آبان 1399 , 10:35
اربعینی که نرفتیم امسال، آغاز گام بلندتر سال بعد!
و چه کوتاه بود بالا رفتن دست علی (ع) در غدیر و بالا رفتن صدای یا ابتای حضرت فاطمه الزهرا و بالا رفتن سر حسین (ع) بر نیزه در ظهر عاشورا...
فاش نیوز - اربعین گذشت. با اینکه قرنها از وقوع آن همه مصیبت میگذرد ولی هنوز بغضها تازه است گویی اربعین هر سال، نخستین اربعین حسینی است که عاشقان به عزای حسین(ع) و یارانش میگریند. اربعین، بیعت دوباره با عاشوراست. اربعین بعثت جانهای ملتهب است و تکرار بیعت پایدار شیعه در غدیر است و چه کوتاه بود بالا رفتن دست علی (ع) در غدیر و بالا رفتن صدای یا ابتای حضرت فاطمه الزهرا و بالا رفتن سر حسین (ع) بر نیزه در ظهر عاشورا.
و این قلمهائی که ما میزنیم هیچ سطری از تشنگیِ مردان خورشید را نچشیده، منظومه بلند آوارگی را همراهی نکرده، از خارستان های ناتمام و گستاخ عبور نکرده، و حال چگونه خواهند توانست به منزلتِ اربعین دست پیدا کنند؟ قلمها تنها میتوانند حوالیِ نام و یاد اربعین چند قطرهای اشک بریزند و دلتنگ نوشتن از تنهایی خودشان باشند.
اربعین آمده است، زینب (س) و امام سجاد (ع) با اسرای اهل بیت پیامبر (ص) آمدهاند تا احیاگر پیام نامیان کربلا باشند، چرا که آنان پیام آوران کربلا هستند. کاروان اهل بیت پیامبر (ص) بعد از چهل روز به نینوا رسیدهاند. چهل روز از اشکهای کربلا میگذرد؛ اشکهایی که حاوی پیام فتح و جوانمردیاند.
زینب سلامالله علیها فصاحت و بلاغت را از علی (ع) نجابت را از فاطمه (س)، صبر و شکیبایی را از حسن(ع) و مظلومیت در عین ایستادگی را از حسین (ع) آموخته بود.
زینب (س) در روز عاشورا به تماشای زیباترین جلوههای هستی ایستاد و با صلابت و استوار در برابر فریبکاران تاریخ جلوهای زیبا و ماندگار خلق کرد، علیوار خطبه خواند و غرور جاهلی و ناپاک امویان را در هم شکست و کاخ ستم یزیدیان را متزلزل ساخت، زینب (س) با اسارت آزادیبخش خویش دفتر ننگین بنیامیه را در پیشگاه عقل همه فرزانگان عالم گشود و همه مردمان را آگاه ساخت که این خاندان (طُلَقا) آزاد شدگان و مولفه القلوب هستند.
گاهی رنج و زحمت زنده نگه داشتن خون شهید از خود شهادت کمتر نیست و رنج چندین ساله حضرت زینب کبری(س) و امام سجاد (ع) از این قبیل است، اگر خون حسین (ع) و یارانش در عاشورا به زمین ریخت ولی با صبر زینب (س) در اربعین معنا یافت. همان زینب(س) که زیبا و پرمنطق در کوفه و شام سخن گفت، چنان که قلبهای خفته را بیدار کرد، سخنان زینب در کاخ یزید و در میان مردم شامات از آن چه یزیدیان شرم زده هراس داشتند بالاتر و رساتر بود، آب معرفتی بود بر آتش جهل و گناه.
یا زینب! تو میشناسی آب نفرین شدهای که محکوم معامله شوم دنیاپرستان شد. تو دیدهای نفسهای کام خشکیدهای که حقیقت، تشنهی رسالتش بود و تمنای مشکهای سوراخ که آب، آخرین بهانهاش بود! گرمای دستانی که آرزوی سقایی داشت و از شرم چشمان منتظر کودکان به خواب آبها رفت و به وعدهگاه برنگشت؟ آسمانی که برای همیشهی تاریخ، با عظمتِ این فاجعه سیاهپوش شد؟
ای زینب قهرمان (س) که صدای فریادت ضرب آهنگ قیام ماست، اینک تاریخ آمده است تا همراه تو بعد از هزار و چهارصد سال بغضش را بترکاند. تاریخ با آن همه ابهت و وقارش، در مقابل دل بی قرار تو کم آورده است.
اربعین یعنی چهل شب است که آب از گلوی زینب پایین نرفته؛ غم بر تارک دلش میوزد و هوای اسارتی را نفس میکشد که چهل سال شکسته ترش کرده است. دلم دیگر از داغ علی اصغر مرده است. حالا چگونه این دل میتواند در تولد دوباره زمین لبخند بزند؟ کدام تولد؟ کدام زندگی؟ کدام امید؟ اصلا مگر میشود بعد از حسین به زندگی ادامه داد؟ در این چهل روز زینب و امام سجاد (ع) و تمام مریدان راه امام حسین در سوگ ابرمردی نشسته اند که حیات اسلام مدیون بدن تکه پاره اوست. اینک قریب چهل روز از غروب غمفزای شهادت شقایقها میگذرد. اسارت، سیلی، غربت، فریاد و بیدارگری، سهم خاندان اهل بیت پیامبر است.
زینب (س) تمام یادگار کربلا را با کاروان صبرش برای زیارت شهدای کربلا آورده است. همهی کاروانیان خاک کربلا را به سر میریزند و زینب (س) در جستجوی گمشدگانش خاک نینوا را می بوید. هوا را با تمام احساس خستهاش لمس میکند تا جای قامت علی اکبر، دستان عباس، حنجرهی علی اصغر و سر حسین (ع) را پیدا کند. زمین زیر پای زینب شرمنده جستجوی زینب (س) است.
حضرت زینب (س) خسته است. در گوشهای می نشیند. آفتاب رمقی ندارد. گویی از غروب غریبانهاش در عاشورا دیگر طعم طلوع را نچشیده است. زینب (س) نگاهش در لحظه ای، پهنای صحرا را طی میکند و گوش صحرا، سنگ صبور نجوای آرامش او می شود و گویی چشمانش برق آفتاب را چون شاهدی روشن نشانه میرود. حضرت زینب (س) بلند میشود و همچنان واژههای گفته و ناگفته خویش را بر دوش خستگیهایش میگذارد و باز هم میایستد. دشمنان اهل بیت (ع)، رعب این ایستادگیها را بارها تجربه کردهاند.
زیارت اربعین همچون زیارت عاشورا از مضامین انسانساز و پر محتوایی برخوردار است. در واقع اربعین فرصتی برای همبستگی با عاشوراست. اگر در عاشورا، حسین (ع) با تاریخ سخن گفت؛ در اربعین تاریخ، پای درس امام حسین (ع) نشست تا در طول عمر انسان بهانهای برای ظلم ستیزی باشد. در عاشورا حسین (ع) به دنیا نشان داد که ظلم و ستم پایدار نیست و بنای ظلم هر چقدر بزرگ باشد، در مقابل حقیقت چون پر کاهی بر باد خواهد رفت. امروزه تحقیق و پژوهش در حوزه تاریخ در واقع جنگیدن در خط مقدم دفاع از تفکر شیعی است نگاه کردن به عاشورا و اربعین و جریان اباعبدالله الحسین (ع) به عنوان یک جنبش شیعی و بزرگداشت و احیای آن، خدمتی واجب برای شیعیان جهت دفاع از تفکر شیعی و ارزشهای عاشورا و اربعین است.
اربعین برای مسلمانان به خصوص شیعیان در سراسر جهان، معنای بسیار بزرگی دارد. شهادت امام حسین (ع) در عین اندوه فراوان، نشانه فتح نهائی روح اسلام واقعی بود. چرا که تسلیم کامل به اراده الهی به شمار میرفت. شهادت نوه پیامبر خاتم، راه و روشی پایدار و درخشنده برای همه ماست. محرم به ما میآموزد که خطرات هر چه زیاد باشد، نبایستی از راه حق و حقیقت و عدالت منحرف شد.
مصائبی که امام حسین (ع) در راه احیای دین جدش پیامبر خاتم (ص) بر خود وارد ساخت، بر شهیدان پیش از او برتری دارد و بر احدی از گذشتگان چنین مصائبی وارد نشده است. هر چند گفته شود که دیگران هم در راه دیانت و حفظ اسلام جان داده اند، وضع امام حسین (ع) که جان شیرین خود و فرزندان عزیز و دوستان و خویشاوندان و مال و عیال خود را در راه حفظ دیانت اسلام داده، نبوده است! بهخصوص که این مصائب به طور ناگهانی و غیرمنتظره نبوده است بلکه به مرور زمان و یکی بعد از دیگری به وقوع پیوسته است.
برای همین هم بود که به محض اینکه امام حسین (ع) شهید شد و زن و فرزندان او اسیر گشتند و آن واقعیات دردناک و دلخراش پیش آمد، یک دفعه اعمال ننگین و فجیع بنی امیه ظاهر گشت. به یکباره جنبش و نهضت عظیمی در مسلمانان پدیدار گشت و علیه حکومت یزید و بنی امیه هم قسم شدند و قیام کردند. همهی مسلمانان، بنی امیه را مخرب اسلام دانستند و آنها را ظالم و غاصب نامیدند که به ناحق بر کرسی خلافت تکیه زدهاند و برعکس بنی هاشم را مظلوم و شایستهی خلافت دانستند و حقیقت اسلام را در آنها شناختند.
از این به بعد بود که قیام امام حسین (ع) در مسلمانان زندگی نوینی بهوجود آورد و روحانیتِ معنویِ اسلام را رونقی تازه بخشیدند. مسلمانانی که جنبهی روحانیت اسلام را فراموش کرده بودند، با یک جنبش به دنبال حق و حقیقت رفتند و نهضتها و قیامهای عظیم اسلامی شروع شد و دنبالهی آن تا امروز ادامه یافت و روز به روز واقعهی کربلا اهمیت و درخشندگی بیشتری پیدا کرد.
اربعین بالاترین نماد اسلام انقلابی است و دقیقاً همان اسلامی است که دشمن نمیخواهد در منطقه حاکم شود. انقلابی که با روشنگری، مسلمانان را از چنگال آمریکا و غرب و ایادیشان نجات میدهد.
اربعین بالاترین نماد اسلام انقلابی است و انقلاب اسلامی ایران، پرتویی از پیام کربلا و انقلاب عظیم الهی آن است. انقلابی که با پیروی از پیام عاشورا، کاخ ستمگران تاریخ را با خون در هم کوبید و کاخ سلطنت شیاطین را فرو ریخت.
سالها بود که گردهمایی بی بدیل جهان تشیع در میعادگاه کربلا در موسم اربعین، یک مانور عقیدتی سیاسی بینظیر و بسیار مهم برای همه مسلمانان بود که متاسفانه امسال به خاطر ویروس کرونا برگزار نشد ولی اهمیت ویژه اربعین امسال و حضور نیافتن زائران و عاشقان اباعبدالله در همایشهای بینظیر اربعین در سالهای قبل، باعث شکوه و عظمت بیشتر اربعین حسینی در عالم شده و جهانیان را انشاءالله برای سال بعد آمادهتر میکند و در شرایط حساس امروز منطقه، پشتوانهای محکم برای اتحاد مسلمانان و دولت شیعی عراق شده است.
|داریوش احمد رضا بهمنیار