شناسه خبر : 78487
پنجشنبه 08 آبان 1399 , 12:03
اشتراک گذاری در :
عکس روز

چند خاطره از شهیدی که اُپرا می خواند

حمید رضا (شهید نظام) از همان کودکی خوش صدا بود. ابتدا به یادگیری صوت و لحن قران پرداخت و بعدها وارد هنرستان موسیقی شد و اپرا آموخت و...

مادر سه پسر داشت: حمید(۱) و سعید و مجید اما اینکه می گویند بچه ها برای پدر و مادرها هیچ فرقی ندارند، گاهی وقت ها با رفتارهایشان نقض می شود و مادر حمید رضا هم از این قاعده مستثنا نبود.

هر سه برادر راهی جبهه شده بودند و همین نبودن هایشان دلشوره و نگرانی مادر را بیشتر می کرد و مدام منتظر خبر بود که بگویند کدامشان شهید و آن دیگری مجروح شده است. اما نگرانی اش درباره حمید رضا خود را جور دیگری نمایان می کرد تا جایی که مادر وقتی می دید مخالفتش با رفتن او به جبهه فایده ای ندارد، حمید رضا را تهدید به آتش زدن خانه می کرد اما حتی این تهدید نیز کارساز نبود که نبود.

و حمید رضا هر طور که بود مادر را به رفتنش راضی می کرد و بار سفر می بست و می رفت و همین شد که او بارها و بارها لذت اعزام فردی یا جمعی به جبهه را چشیده بود.

در یکی از همین اعزام ها بود که عملیات کربلای پنج(۲) بر پا شد و حمید رضا از ناحیه پا و گردن به شدت مجروح؛ از طرفی موج انفجار باعث پاره شدن پرده گوشش هم شده بود. با شناختی که دوستانش از حساسیت مادرش نسبت به او داشتند نمی دانستند چگونه خبر زخمی شدنش را برسانند اما چاره ای نبود و باید می گفتند.

 بالاخره مادر حمیدرضا متوجه زخمی شدنش شد و متوجه نشد که چگونه خود را به بیمارستان رساند و پسرش را در شرایط ناگواری دید. تا چشمان حمید رضا به مادر افتاد، زد زیر گریه و گفت: مادر من در حسرت شهادت هستم از شما خواهش می کنم که برای سلامتی ام نذر و نیاز نکن و از رفتنم به منطقه راضی باش.

شرایط حمید طوری بود که او را دو ماهی در بیمارستان ماندگار کرد و چند بار پایش را جراحی کردند و پس از آن باز هم خودش را به جبهه رساند.

سرمای هوا، تن رنجور حمید و پلیوری که هدیه داد

سرمای زمستان آن هم در مناطق جنگی تا مغز استخوانت نشست می کرد. آن شب یکی از همرزمان حمید رضا باید کشیک می داد. مدتی که از پستش گذشت، سیاهی ای را دید که به طرفش می رود، ایست داد اما سیاهی به جای توقف خنده ای کرد و گفت حالا به ما هم ایست می دهی؟! او که در سکوت شب صدای حمید رضا را شناخت عذری خواست و گفت: مامورم و معذور.

حمیدرضا پلیورش را از تن در آورد و به تن دوستش کرد و برای اینکه با مخالفت او رو به رو نشود، خیلی زود و به بهانه ای آنجا را ترک کرد.

فردای آن روز دوست حمید رضا به سراغش رفت و پلیور را برایش برد اما از دوستش اصرار و از حمید رضا انکار که نه این هدیه من به توست شاید برای شب های دیگر هم نیازت شود.

مهمان های عروسی سی نفر به نیت سی جزء قرآن 

ساده زیستی و سخاوت حمید رضا زبانزد همه بود، مادر می گوید:  مهمانی عروسی اش بسیار ساده بود و به نیت سی جزء قرآن، سی نفر از دوستان و فامیل را دعوت کرد.

فرمانده گروهانی که سیب زمینی پوست می کند

تواضع میان بچه های جنگ امری مشهود بود و حمید رضا هم یکی از سرآمدها  و با اینکه معاون گردان و فرمانده گروهان بود، همیشه خود را تدارکاتچی معرفی می کرد و می گفت من در جبهه برای رزمندگان سیب زمینی پوست می کنم.

۱. شهید حمید رضا نظام (متولد بیست و یکم اسفند ماه سال ۳۹) که در یازدهمین روز از تابستان سال ۶۶ و در سن بیست و هفت سالگی در عملیات نصر چهار (این عملیات در ۳۱ خرداد ۱۳۶۶ با هدف‌ هایی چون تصرف شهرک ماووت، استقرار روی ارتفاع ژاژیله و ایجاد زمینه تصرف ارتفاع گرده‌رش طراحی و به اجرا درآمد. در این عملیات رزمندگان اسلام موفق شدند به اهداف مورد نظر دست یابند و تیپ ۴۴۳ لشکر ۲۷ رژیم بعث را منهدم کنند.) بر اثر اصابت گلوله مستقیم دشمن در منطقه ماؤوت عراق به شهادت رسید، وی از بچه های لشکر ۱۰ سیدالشهدا سلام الله علیه بود.

در کارنامه هنری او خوانندگی، آهنگ سازی، سردکن شعر، کارگردانی، خبرنگاری و... آمده است که برای مطالعه بیشتر در این باره به قسمت اول این مجموعه مراجعه کنید.

۲. عملیات کربلای پنج با رمز یا زهرا (س) در تاریخ نوزدهم دی ماه سال 65 در منطقه عملیاتی شلمچه ـ کانال ماهی (شرق بصره) آغاز شد و تا آخرین روزهای سال ادامه داشت و از بزرگ ترین نبردهای دوران دفاع مقدس به شمار می آید چرا که پس از فتح خرمشهر، تسلط بر شلمچه به عنوان یکی از معابر وصولی بصره از اهداف قوای نظامی ایران بود و عملیات کربلای پنج بهترین موقعیت را برای عملی کردن این ایده داشت.

به نقل از جماران

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi