شناسه خبر : 78775
پنجشنبه 22 آبان 1399 , 11:27
اشتراک گذاری در :
عکس روز

تمایل وافر سینمای بین‌الملل برای پرداختن به شهادت «حاج قاسم»

میل عجیبی برای پرداختن به اسطوره‌های ملی مانند سردار سپهبد شهید «قاسم سیمانی» در سینمای بین‌المللی وجود دارد که باید آن را غنیمت شمرد، به آن بها داد و درجهت رونق آن بیش از پیش تلاش کرد.

 در فیلم «غلاف تمام فلزی» ساخته استنلی کوبریک برروی کلاه یکی از سربازان آمریکایی حاضر در جنگ ویتنام عبارت «برای کشتن به دنیا آمدم، قربان!» دیده می‌شود. همین نوشته اتفاقا به عنوان پوستر فیلم مورد استفاده قرار گرفت والبته بسیارهم به چشم آمد. مشهور است که کوبریک به مستند بودن آنچه در آثارش می‌آورد، وسواس دیوانه واری داشت.
 
این عبارت یعنی «برای کشتن به دنیا آمدم» کل مانیفست آمریکایی را در مواجهه با کشورهای دیگر به نمایش می‌گذارد. همین نوشته را وقتی با مفهوم عبارات سربندهای رزمندگان هشت سال دفاع مقدس مقایسه می‌کنیم که غالبا مفهوم از خود گذشتگی و شهادت طلبی دارند، «ماهیت» و«چیستی» این دودیدگاه به «جنگ» و «مرگ» و «جهان هستی» کاملا عیان می‌شود.
 
شکافی عمیق و پُرنشدنی که بعید به نظر می‌رسد نقطه اشتراکی را بتوان در این دو دیدگاه یافت. در جهان بینی سرباز آمریکایی «ویرانی» و «تباهی دیگران» به عنوان نمادی از ثبات واقتدارمفهوم می‌شود که با آن می‌توان بر جهان استیلا یافت. اما در نگاه دومی جهان مفهومی «گذرا»، «بی اعتبار» و «ناچیز» فرض شده که در آن باید معنویات مجال بروز یابند.
 
مفهوم این دو دیدگاه همه نظرگاه و دعوای جهان‌بینی غرب و جهان‌بینی قرآنی است. سینمای غرب تا حدود بسیاری موفق شده نگاهش را در آثار مختلفی که ساخته بروز دهد و آن را به جهانیان عرضه کند. در حالی‌که ما هنوز در ابتدای راهیم. درک این نکته که سینما یکی از ابزارهای مهم جهان رسانه است که می‌تواند بسیاری از معادلات جوامع مختلف را تغییر دهد، ما را در فهم درست جایگاه خاص و ویژه این مدیوم بیشتر کمک خواهد کرد.
 
دو: خاورمیانه ازگذشته‌های دور تا کنون، کانون ملتهب جنگ‌های مختلف داخلی و خارجی بوده است. تخاصم کشورهای بزرگ در جای جای این منطقه، مانند پاره‌های استخوانی در لای زخم، چرکابه‌ها و تعفن نفرت‌های قدیمی را چون آتشی زیر خاکستر، برای دامن زدن به اختلافات بعدی زنده نگاه داشته است. اولین محصولی که در این مزرعه بزرگ کشت شده، جنگ است. جنگی که بذر آن را کشورهای بزرگ صنعتی، کمپانی‌های چند ملیتی و عوامل وابسته داخلی آن را کاشته‌اند و به امید باروری آن را بیشتر و بیشتر آبیاری کرده‌اند.
 
اگر در گذشته، جنگ در بی واسطه‌ترین شکل آن اتفاق می‌افتاد (که شوربختانه هنوز هم می‌افتد) شیوع تکنولوژی‌های جدید و پیشرفت‌های به‌دست آمده ناشی از آن  در چند دهه اخیر، تعریف تازه‌ای از «جنگ» وانواع آن به دست داده است. در شکل جدید، جنگ خیلی کم خود را در قالب توپ وتفنگ و خمپاره نشان می‌داد. خشونت و سبعیت جنگ به جای دیگری کشیده شده بود که مطلقاً شباهتی به میدان جنگ نداشت و آن  «دنیای رسانه» بود. در جنگ جدید کشتار و جنایت جای خود را به کلمات و تصاویر خوش آهنگ، دلنشین و جذاب داده بود.
 
رسانه توانسته بود با قدرت حیرت‌انگیز خود سیاست مداران دنیا را انگشت به دهان کند. رسانه، نقاط ضعف آنها را به عنوان نقاط قوت و جنایات آنها را در قالبی حماسی تصویر می‌کرد و این برای آن‌ها خوشایند بود. این قدرت وارونه‌نمایی رسانه به شدت به کار کشورهایی می‌آمد که منافعشان در ضعیف نگه داشتن کشورهای دیگر بود. به همین دلیل در همه جنگ‌های چند دهه اخیر خاورمیانه، رسانه‌های غربی حضوری پرتعداد، فعال، مستمر، پروسعت و پُرشتاب داشتند و تلاش می‌کردند برای انواع و اقسام نحله‌های فکری خوراک رسانه‌ای مطلوبشان را ارائه کنند.
 
در نهایت آن‌ها توانستند هشتاد درصد کاری که باید قوای نظامی در میدان جنگ انجام دهد را بوسیله زنجیره به هم پیوسته‌ای از رسانه‌های مختلف دیداری و شنیداری انجام دهند و اینگونه کار بسیارکمی (با توجه به ابعاد میدان جنگ) برای مردان جنگی حاضر در میدان باقی بگذارند. «رسانه‌ها» موفق شده بودند به عنوان ابزاری قدرتمند و کارآمد شایستگی‌های خود را به اربابان خود ثابت کنند و از این جا بود که قدرت شگرف رسانه، برای مضمحل کردن قدرت دشمن به خدمت گرفته شد.
 
رسانه به خط مقدم جبهه‌های جنگ آمد و جنگ رسانه‌ای بسیار بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی آنچه در کنار دیگر عوامل مثر چهره نمود، قدرت رسانه‌ای و نیز جنگی بود که رسانه‌ها علیه شوروی آن زمان به راه انداختند و با ضربات کاری، کار را به پایان رساندند.
 
... و سینما یکی از ابزارهای قدرتمند این جنگ رسانه‌ای بود. ابزاری که جهان غرب با آخرین متدها و در گسترده‌ترین شکل ممکن از آن در برهه‌های زمانی مختلف سود جست. سینما هنوز ابزار قدرتمند رسانه است. وقتی کوبریک در فیلمش عبارت برای «کشتن به دنیا آمدم قربان» را در برابر دیدگان مخاطب می‌گذارد به خوبی از قدرت ویرانگرتصویری که به نمایش می‌گذارد با خبر است او به خوبی می‌داند که سینما صورت و قدرت تعیین کننده‌ای دارد و می‌تواند بر بسیاری از فرایندهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تاثیر گذار باشد.
 
سه: در بحبوحه جنگ رسانه‌ای که در خاورمیانه جریان دارد، سینما ابزار پیش برنده، نافذ، بی‌بدیل و کاملا شگرفی است که به خوبی می‌تواند کمبودهای احتمالی را جبران کند. سینما حتی اگر بتواند گوشه‌ای از اتفاقات حوادث منطقه، قهرمان‌هایی که پا در میدان حادثه گذاشتند، وعمق فجایع اتفاق افتاده را در هیاهوی رسانه‌های غربی  بازتاب دهد، کار بزرگی انجام داده است. هر اثری اگر با صداقت و سطحی از اشراف بر آن مدیوم ساخته شود، مخاطب خود را خواهد یافت...
 
... در این هنگامه نفس برگزاری جشنواره‌ای که به مقتضیات زمان بپردازد و اسیر روز مرگی‌های جاری نشود و بخواهد تصویری تازه از واقعیات جهان پیرامون ما بدهد که خلاف قرائت‌های مرسوم سینمای غرب است، حقیقتا باید قدر دانسته شود چه اینکه بشنویم استقبال از آن به نحو چشمگیری، پر رونق بوده است. ثبت بیش از ده هزار اثر برای حضور در بخش‌های مختلف شانزدهمین جشنواره فیلم مقاومت، علاوه براینکه باعث ارتقا عیار و وزن جشنواره شده است نشانگر این مهم است که ظرفیت‌های عجیبی برای پرداختن به موضوعات مختلف با محوریت مقاومت وجود دارد که کمتر به آن پرداخته شده است.
 
اینکه تنها در بخش سیدالشهدای مقاومت 768 اثر به دست دبیرخانه جشنواره رسیده، یک شروع امیدوارکننده و بسیار دلگرم کننده برای برگزارکنندگان است. توجه کنیم که این بخش هنوز در ابتدای راه است و حضور این تعداد فیلم نشان از پتانسیلی عظیمی می‌دهد که به تنهایی برای برگزاری یک جشنواره کفایت می‌کند. 
 
برگزاری جشنواره مقاومت این نوید را می‌دهد که در جنگ رسانه‌ای که به راه افتاده، سینمای ما نیز به عنوان ابزاری کارآمد بتواند جبهه مقاومت را یاری کند. وقتی سینمای غرب به عنوان بازوی رسانه‌ای کشورهای قدرتمند جبهه جدیدی علیه ما گشوده است و هر روز نیز برحجم این نوع آثار نیز افزوده می‌شود، بر مسوولان فرهنگی کشور فرض است که با تقویت تولیداتی که با محوریت مقاومت ساخته می‌شوند و پرداختن به زندگی قهرمانان ملی چون سردار قاسم سلیمانی راه برای ساخت و عرضه تولیداتی اینچنین هموار کنند.
 
برای تقویت جبهه رسانه‌ای مقاومت البته که باید چشم‌انداز بلند مدت داشت اگرچه که دیدن نتایج آن در کوتاه مدت هم ممکن خواهد بود نگاهی به تعداد آثار رسیده تنها به بخش سید الشهدای مقاومت شانزدهمین جشنواره مقاومت این مهم را آشکار می‌کند که میل عجیبی برای پرداختن به اسطوره‌های ملی مانند شهید بزرگوار قاسم سیمانی در نگاه بین‌المللی وجود دارد که باید آن را غنیمت شمرد، به آن بها داد و درجهت رونق آن بیش از پیش تلاش کرد. 
 
در برابر جبهه رسانه‌ای غرب که طیف گسترده‌ای از رسانه‌های دیداری وشنیداری جهان را شامل می‌شود، جبهه رسانه‌ای مقاومت با آثار متفاوت و بکرش می‌تواند جهان به خواب رفته از طلسم رسانه‌های غرب را حسابی غافلگیر کند.
منبع: دفاع پرس
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi