چهارشنبه 28 آبان 1399 , 15:37
«دامادی با لباس نظامی»
شهید «غلامعباس یعقوبی پور»، یکم خرداد ماه 1338 در روستای ملک آباد از توابع شهرستان سیرجان دیده به جهان گشود. ایشان تا پایان دوره کاردانی درس خواند و سپس معلم شد و در سال 1362 ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد.
وی به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. این شهید گرانقدر در بیست و سوم اسفند ماه 1363 با سمت بی سیم چی در شرق دجله عراق بر اثر اصابت ترکش و گلوله به شهادت رسید.
پیکر وی مدت ها در منطقه بر جا ماند و سرانجام در بیست و دوم خرداد ماه 1373 پس از تفحص، در گلزار شهدای روستای ده امام تابعه شهرستان پاکدشت به خاک سپرده شد.
در کتاب السابقون به بخشی از زندگی شهید «غلامعباس یعقوبی پور» اشاره شده که در ادامه میخوانید:
با همان لباس نظامی در مراسم عروسیش حاضر شد. مثل اینکه میخواست به همگان ثابت کند که او یک فرد معمولی نیست. بلکه یک بسیجی و رزمنده به تمام معناست. بعد از ازدواج هم 3 روز بیشتر نماند و دوباره به جبهه رفت. وقتی بچه دار شد، برای دیدن پسرش، مهدی، آمد و بعد از چند روز دوباره عازم شد. پدرش میگفت غلامعباس تو حالا بچه دار شدی بمان و برای او پدر ی کن مگر تو معلم دینی و قرآن نیستی؟ اینجا هم کارهای خیر بسیاری وجود دارد که بتوانی انجام دهی. اما او میگفت من باید بروم امام فرموده جبهه ها را خالی نگذارید. آنجا بیشتر به من احتیاج دارند.
شهید غلامعباس یعقوبی پور از همان ابتدا یک انقلابی به تمام معنا بود. در مدرسه امامخمینی پاکدشت دوره متوسطه را به پایان رساند و همانجا به عنوان معلم دینی و قرآن استخدام شد. بسیار کم حرف بود و از نظر اخلاقی در بین اعضای خانواده، دوستان و اهل محل، یکه تاز بود. چند بار تحت تعقیب منافقین قرار گرفته و حتی چندین بار هم مجروح شد. اما دست بردار نبود.
همیشه در نامه هایش به برادران تاکید می کرد به پدر و مادر احترام بگذارند و آنها را تنها نگذاشته و تا میتوانند به آنها خوبی کنند. وقتی میآمد همواره در بسیج بود و پیشنماز بچه ها و مسئول اعزام آنان به جبهه. آنقدر فعال بود که وقتی میرفت جای خالیش در همه جا احساس میشد در خانه، مدرسه، بسیج و...... .
تا اینکه در عملیات بدر برای همیشه به سوی معشوق شتافت و تنها یادگارش مهدی با اینکه یک بار بیشتر پدر را ندیده بود اما تاب ماندن بی او را نداشت. وچند سال بعد از شهادت پدر طی یک سانحه سوختگی، به سوی پدر پرواز کرد.