شنبه 22 آذر 1399 , 09:08
فساد امریکایی آشکار در خانه پوشالی
این بار دوربین، مغز متفکر این سیستم، یعنی رئیس جمهور، بانوی اول ایالات متحده و ساکنان کاخ سفید را نشان میدهد که غرق در فساد و تباهی هستند.
فاش نیوز - در بحث این مطلب قصدمان معرفی و پیشنهاد به دیدن یک سریال به نام خانه پوشالی، ساخت کشور آمریکا میباشد. البته در این فرصت قصد بحث فنی و کارشناسی، حوزه فیلمسازی را نداشته و تنها به پیام محتوای این فیلم در جامعه سیاسی روز می باشد. به همین دلیل نامی از بازیگران و عوامل آن نبرده و فقط بحث را محدود به اتفاقات درون این سریال خواهیم کرد تا فارغ از نامها به محتوا تمرکز شود.
در سالهای گذشته و اخیر، شاهد فیلم های زیادی بودیم که فساد پلیس و ماموران اف بی آی، سناتورها و مقامات آمریکائی را که اگر به عنوان دست و پاهای مجریان قانون نشان داده، این بار دوربین، مغز متفکر این سیستم، یعنی رئیس جمهور، بانوی اول ایالات متحده و ساکنان کاخ سفید را نشان میدهد که غرق در فساد و تباهی هستند.
این سریال در ژانر تریلر سیاسی قرار داشته و شامل 73 قسمت در 6 فصل گنجانده شده، زمان ساخت این سریال از سال 2013 تا سال 2017 میباشد. این سریال بر اساس رمانی و سریالی انگلیسی، تحت همین نام که در دهه 90 میلادی ساخته شد و در همان هنگام، از رسانه ملی ایران هم پخش شد که بسیار مورد توجه علاقمندان قرار گرفت و اکنون این سریال آمریکائی، از تابستان امسال در لیست پخش کنداکتور برنامه های شبکه چهار و شبکه نمایش سیما قرار گرفته است. مخاطبانی که علاقه دارند تمام قسمتهای این سریال را از ابتدا تا آخر را شاهد باشند، می توانند در شبکه سایت های اینترنتی پخش آنلاین فیلمها و سریالها این سریال را با دوبله حرفه ای و با کیفیت بالای فارسی شاهد باشند.
داستان فیلم
از آنجایی که قصد نداریم علاقه مندان را از دیدن (اسپویل) " داستان فیلم" محروم کنیم، صرفا" به کلیت داستان این سریال خواهیم انداخت. داستان سریال روایتگر زندگی سیاسی مردی بنام (فرانک آندروود) است که نزدیکانش او را فرانسیس مینامند و در طول این سریال به موازات روایت داستان زندگی سیاسی و شخصی فرانک، حضور همسرش (کلر آندروود) نیز به تصویر کشیده می شود.
فرانک در ابتدا نماینده (حزب دمکرات) کنگره بوده و پس از اینکه (گرات واکر) به او قول میدهد که اگر رئیس جمهور آمریکا شود، پست وزارت امور خارجه را به او میسپارد و پس از حمایت فرانک و پیروزی واکر در انتخابات ریاست جمهوری، واکر از دادن این پست امتناع کرده و با خلف وعده خود، به فرانک می گوید در همان پست قبلی حضور داشته و بماند، این کار باعث خشم فرانک شده و تصمیم میگیرد، انتقام سختی از واکر گرفته و خودش را به ریاست جمهوری آمریکا یرساند. در پی همین هدف فرانک با همراهی همسرش کلر یک بازی خبیث، کثیف و پر از نیرنگ و مکر راه می اندازد و طی این راه تمام مباحث و خط قرمزهای اخلاقی، اجتماعی را رد کرده تا فقط به یک منظور برسد، ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا، به عنوان قوی ترین مرد ابر قدرت دنیا.
فرانک جز هدفش چیزی نمی بیند اما در عین حال نمود انسان مدرن نیز هست و با همین ظاهر شیک به دنبال آن است که (بازی های) خود را به هر صورت ببرد، حتی به قیمت ردِ خونی که بر دست هایش باقی بماند. فرانک قدرت را به صخره های نفوذناپذیری تشبیه میکند که در دل تاریخ جاودانه اند و ارزش پول را در مقایسه با قدرت، ناچیز تلقی میکند، به همین دلیل برای استفاده ابزاری از اطرافیان برای تحکیم قدرت خود، هیچ تردیدی ندارد. در راه رسیدن به قدرت، فرانک نقشه معینی دارد (میتوانی هر کسی را که مانعی در سر راه توست را از بین ببری و همچنین از هر کسی برای رسیدن به قدرت استفاده و سوء استفاده کنی) این قانون همیشه و همه جا برای او حکم می کند.
فرانک در کنگره و کاخ سفید فعالیت می کند و کلر رئیس یک موسسه خصوصی عام المنفعه است. این دو نفر در زیر یک سقف، آزادی های شخصی خود را تا حدود زیادی حفظ کرد ه اند و ارزش این آزادی برای هر دو نفر آنها آنقدر زیاد است که حتی از داشتن فرزند هم چشم پوشی کرده اند. تار و پود روابط درون و بیرون از خانه کاملا در هم تنیده شده است و تا قبل از کسب مقام ریاست جمهوری با مدیریت فوق العاده فرانک، ماجراهایی چون خیانت آشکار کلر در برابر خیانت فرانک، نتوانست مسیر کسب قدرتشان را کج کند.
روابط بین فردی و اجتماعی این زوج به شدت تحت الشعاع زندگی سیاست زدهشان قرار دارد و ترکیبی از حیلهگری، فرصتطلبی و هوش سیاه است. مسیر این زوج مرموز در راه رسیدن به هدف اصلی یعنی مقام ریاست جمهوری هیچ مانعی را بر نمیتابد و با پشتکار و خلاقیت که در عین حال با دورویی و تلفات بیرحمانه نیز همراه است، باعث میشوند که اتفاقات غیراخلاقی و مجرمانه زیادی رخ دهد و همچنین هیچ بن بستی را برای خیال پردازیهای جاه طلبانه خود متصور نیستند.
خانه پوشالی سریالی است که نشان میدهد برای سیاست مداران، چرا گاهی شرط رسیدن به منفعت بزرگتر، دروغ گفتن یا استفاده از ترفندهای غیراخلاقی است. این دروغ میتواند به سادگی چیزی در مورد شجاعتی در دوران نوجوانی یک رییس جمهوری باشد یا دروغهای بزرگی که در عین خونسردی به رسانهها گفته میشود. خانه پوشالی توانسته فریب و دغل بازی را در ساحت پیچیده سیاسی تمدن لیبرالی آمریکا به زیبایی به تصویر بکشد و اینکه در پشت پرده حکومتداری این کشور، چه خیانتها، قدرت طلبیها، شهوت رانیها و جنایاتی نهفته است.
در این سریال میبینیم فرانک برای گرم نگاه داشتن تنور انتخابات سال 2106 ریاست جمهوری با شعار انتخاباتی (آمریکای کارامد) بر موج احساسات مردم سوار میشود و در دو صحنه نمادین نمایشی، در یک صحنه بر روی صورت مجسمه مسیح (ع) در کلیسا آب دهان میریزد و میگوید (متنفر است به خاطر ریاکاری، مجبور است یکشنبه ها به کلیسا برود) و در جائی دیگر و صحنه ای دیگر با (سیگار برگ قاچاقی کوبا، پرچم ایالات متحده آمریکا را سوراخ میکند) که نشان از فطرت غیر انسانی فرانک میدهد و هنگامی که فرانک، دست به قتل یک دختر خبرنگار می زند، ماموران (اف بی آی) پلیس فدرال که مسئول رسیدگی به چنین جرایمی هست به جای رسیدگی، به دنبال تله گذاشتن و گیر انداختن خبرنگاران مستقلی هستند که با جمع سرنخ مدارک، به دنبال مجازات فرانک هستند و هنگام فشار بر این افراد در صورت مقاومت، پا بر روی صورت سگ آنان میگذارند که در (فرهنگ آمریکائی) سگها از فرزند هم عزیزتر تلقی میشوند و این کار ماموران در واقع شاهکار ماموران (اف بی آی ) میباشد و گوئی هنر دیگری ندارند.
داستان این سریال، تنها به پرداخت به اقدامات فرانک و همسرش کلر نیست، بلکه این موارد شامل تمام ساکنان کاخ سفید می شود. در این سریال شخصی بنام پطروف به عنوان رئیس جمهور روسیه معرفی میشود که تا اندازه ای نزدیک به شخصیت پوتین است، اما در پرداخت به ویژگیهای اخلاقی، پطروف آدم امل و عقب آفتاده ای معرفی میشود که در رابطه با اختلافات سیاسی خود با رئیس جمهور آمریکا که فرانک میباشد، نقطه اوج تقابل آنان خاورمیانه و سوریه است. هنگامی که در این سریال شاهدیم امور تروریستی به عربهای مسلمان خاورمیانه نسبت داده میشود، اما در پشت پرده تمام عملیاتهای تروریستی از درون خود کاخ سفید کلید خورده و مدیریت میشود تا جامعه را همیشه از جانب مسلمانان ترسانده و اهداف سیاسی خود را پیاده کنند، حتی با قربانی کردن قومها و ادیان کشورهای دیگر مسلمان.
ساکنان کاخ سفید در این سریال به هیچ عنوان آدمهای وفاداری نیستند. هنگامی که فرانک که سیاستمدار بسیار کهنه کار و حیله گری است، در مواردی اقدام به عقب نشینی تاکتیکی میکند و افراد شاغل در کاخ سفید از موقعیت مقام فرانک، دچار تردید میشوند حتی به حزب خود، دمکراتها وفا نکرده، با تبانی با جناح سیاسی مقابل جمهوری خواهان تماس گرفته و در برابر پستهای بعدی خود در قبال سرنگونی فرانک، اقدام به خیانت و معامله میکنند. گرچه این شخصیتها از اعضای حزب دموکرات هستند اما نشان دادن فساد آنان دلیلی بر پاک و مبری بودن حزب جمهوری خواهان آمریکا نیز نبوده است. تنها افراد وفادار به فرانک افرادی چون میچام و داگلاس هستند که هر دو قربانی بازی کثیف فرانک و کلر میشوند.
هیچ شخصیت مهمی بدون دلیل وارد و از داستان خارج نمیشود. همه داستانکها دارای مبنای علت و معلولی و مناسبات منطقی درست هستند. تاثیرگذاری خانه پوشالی نیز در باورپذیری و روشن بودن تکلیف ما با شخصیتها و عملکرد آن هاست. مناسبات قدرت در تمامی ابعاد آن بر اساس خیانت، دروغ، فریب و خون ریزی شکل میگیرد.
قسمتهایی از ساخت این سریال در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما بوده و واکنش اوباما در خصوص این سریال جالب به نظر میآید. رئیس جمهور ایالات متحده، خیلی کنایه آمیز از علاقه اش به فصل دوم این سریال پرده برداشت: «ای کاش همه چیز میتوانست به همان اندازه بی رحمانه اما تاثیرگذار باشد... حقیقت دارد. همین طور که به (فرانک) نگاه میکردم، داشتم با خودم فکر میکردم این بابا باعث شده کلی کار انجام بشود.» جالب تر اینکه درست یک شب قبل از انتشار فصل دوم، کسی که مسوولیت به روزرسانی توییتر اوباما را به عهده دارد، توییتی منتشر کرد با این مضمون: لطفا داستان فصل جدید را در فضای آنلاین لو ندهید.
واکنش ها به ساخت و نمایش این سریال، در تمام لایه های سیاسی، اجتماعی چه در خود آمریکا چه در کشورهای دیگر قابل توجه و قابل تامل بوده است.
مرتضی قنبری وفا – کارشناس ارتباطات
(برداشت از این مطلب با نام سایت منبع بلامانع می باشد)
برادر من حالا چه 200 میلیارد ، 500 میلیارد یا اصلا" دو دلار ، ببینیم اگر برجام ، مانند فیلم ترمیناتور تا برجام 5 هم طول بکشد ، چقدر از این دلارها ، به ریال در سفره مردم جا خواهد گرفت . آیا از این نمد کلاهی برای ایثارگران و جانبازان ، درست خواهد شد و بلاخره جانبازان زیر 25 درصد اصلا" به رسمیت شناخته خواهند شد تا حقشان پرداخت شود؟
بنده از طرف خودم حرف می زنم که سیاستمداران و مذاکره کنندگان ببینند ، در قبال کنار گذاشتن خواسته های بحق مردمی ، آحاد جامعه چه سودی می برند ؟ دو دوتا ، چهارتا بکنند ، با حساب و کتاب معامله بکنند ، چون دیگر آستانه تحمل مردم پر شده از این همه شعاری که داده شد و در برابر جز فقر ، بی پولی ، بیماری و بیکاری چیزی عایدشان نشد.
از یکطرف جیب عده ای پر تر از پول و دلار شد و یکشبه کرکره ها را پائین کشیدند ظرف دو ، سه ماه قیمت اجناس انباری آنها حداقل چهار برابر شد و قدرت خرید مردم حقوق بگیر و مستمری بگیر از نصف هم به مراتب کمتر شد.
حالا بگرد دنبال پرتقال فروش یا قاتل بروس لی؟
پیدا کردی ، برایم پیامک بزن .
آقای سیف می گفت اگر هسته ای را تعطیل کنیم و برجام را بپذیریم :
۱۵۰ میلیارد دلار پول ما آزاد میشود .
هسته ای را تعطیل کردیم و برجام را پذیرفتیم .
گفتند آقای سیف از ۱۵۰ میلیارد دلار پولهای بلوکه شده چه خبر :
آقای سیف گفت پولها ۱۲۰ و بعد گفت ۱۰۰ و بعد از یک سال گفت ۲۹ میلیارد دلار بود که آن را هم پیش خور کرده بودیم .
یعنی گفت پولی در کار نیست و اتفاقی برای جیب مردم نمی افتد ؟!
...
آیا الانه در برجام ۲ و برجام ۳ که باید بپذیریم :
آیا پولی در کار هست و زندگی مردم بهتر میشود ؟!