انقلاب برای برداشتن ظلم آمد نه قبول ظلم!

فاش نیوز - در روند تاریخ معمولا خداپرستان و مومنان در اقلیت بودند و مورد ظلم و تعدی کافران قرار داشتند. در این سرزمین زمانی بود که مسلمانان دوستدار اهل بیت پیامبر خاتم (صلوات اله علیه) در اسارت و بردگی شاهان بی‌کفایت و اجانب چپاولگر خارجی قرار داشتند اما سرانجام رحمت خاصه‌ی خداوند بر آن قرار گرفت تا انقلاب اسلامی با رهبری بت‌شکن زمان، امام خمینی (ره) به یاری ما بیاید و به این شکل ما دارای حکومتی شدیم و قدرتی.

امروز زبان و منطق انقلاب اسلامی ایران دست کمی از قدرت و نفوذ انقلاب اسلامی ایران در میان ملت‌های منطقه و تمام آزادگان و ستم دیدگان جهان ندارد. امروز ما ایرانیان و مومنان به خداوند، شاهد حکومتی قدرتمند هستیم که برخاسته از آحاد مردم منطقه و جبهه مقاومت است که هیچ دشمنی را یارای سرکشی در برابر آن نیست و این حکومت عظیم نمادی است از قدرت خداوند بر زمین تا به عنوان نمونه و یادگاری از دوران اقتدار مطلق حکومت مومنان در تاریخ بشر به یادگار بماند و ما خداوند بزرگ را شاکریم که ما را قدرت‌مندترین انسان‌های روی زمین گردانید و اینچنین نعمت خود انقلاب اسلامی را به ما ارزانی داشت.

انقلابی که با الهام گرفتن از پیام عاشورائی آقا اباعبدالله(ع) کاخ ستمگران تاریخ را با خون در هم کوبید و کاخ سلطنت شیاطین را فرو ریخت.

 ملت ایران در امام راحل چیزی دیدند که کیمیا بود، مردم ایران به دنبال مرهمی بودند تا جراحت دل‌هایشان را درمان کنند و این امام بود که به زندگی ایرانی‌ها معنی داد، مردم ایران با آگاهی کامل امام را به عنوان رهبر خود قبول کردند به قضاوت او اعتماد کردند و تاریخ ثابت کرد که مردم ایران اشتباه نکردند.

با آمدن امام در کمتر از ده روز تندیس‌های ظلم و ستم 2500 ساله پادشاهان به طور باور نکردنی یکی یکی شکست و همه غول‌های دیرینه باطل و فسادِ چند هزار ساله سلطنت در کمتر از چند روز در فواره‌ی خون شهیدان نابود شدند.

انقلاب اسلامی انقلابی چهل ساله است که عمری 1400 ساله دارد و جز پیشرفت و سربلندی نمی‌شناسد. امروزه صلابت و قدرت در کنار بخشایش و رحمت، ابتدایی‌ترین پیام معنوی انقلاب اسلامی به همه عالم است و این همان خصلتی است که جهانیان از انقلاب اسلامی دیده و شنیده‌اند.

 بهترین میراث انقلاب اسلامی، اسلامی بودن اوست که اسطوره‌ساز حقانیت انقلاب اسلامی شده است و این نفوذ و محبوبیت انقلاب اسلامی ایران است که این روزها در عراق و سوریه و یمن و لبنان و بحرین... و در دل ملت‌های ستم‌دیده‌ی منطقه فرمان می‌راند و یکی از مهم ‌ترین ابعاد اقتدار ملی ایرانیان محسوب می‌شود.

 انقلاب اسلامی فجر جدیدی در تاریخ بشریت گشوده و یکی از شاهکارهای بزرگ تاریخ بشر است که به دست مردان بزرگ با عشق، ایمان، عقل و شجاعت به وجود آمده است، انقلابی که جلوه‌گاه کرامت مردم ایران و بلندای مقام جمهوری اسلامی ایران است و در برازندگی‌اش همین بس که پایبند به اصول خود است، صلح را مقدم بر جنگ می‌داند، چون با این همه بیداد علیه آن، هنوز سلاحش در غلاف است.

 انقلاب اسلامی عهده دار منزلتی در جهان است که یکه و بی‌همتاست، انقلابی که مبنا و مقصد دارد، افق و حرکت دارد. انقلاب اسلامی توانست ثمره‌ی اصلی خود را که اسلام انقلابی ست، به یک ضرورت طبیعی و تاریخی و بر اساس سنت‌های تغییرناپذیر الهی به عنوان نمادِ پیروزی حق بر باطل در دوران معاصر جلوه‌گر نماید.

 امام راحل، بزرگ رهبری بود که همیشه خود را در محضر خدا می‌دید. استقلال و منیَّتی نه برای خود و نه برای دشمنان خدا قائل نبود، برای کدخداها کمترین حیثیتی قائل نبود. لذا نه می‌ترسید، نه مأیوس می‌شد و نه هرگز دچار غرور می‌گشت. از دشمنان اسلام و ایران هراسی به دل راه نمی‌داد. او ایمان داشت‏ این انقلاب با اراده و کمک خداوند مکانی برای ظلم‌ستیزی است تا به مومنان و مستضعفان بشارت بدهد و به کافران هشدار.

نسل های بعد، این سخن از امام خمینی (رحمة الله علیه) را به خوبی به یاد دارند که فرمودند:"تمام کارهای خود را با نیت خدایی انجام دهید، چرا که هرکاری که برای خدا بکنیم شکست نخواهیم خورد، چون دشمن ما دشمن خدا می شود، اگر مکر کند، به خدا مکر کرده و طرف حساب او خداست".

انقلاب اسلامی تجلی قدرتِ اراده ایمان بندگان مومن خداوند است و الگوئی است برای بشریتِ تشنه عدالت و آزادی و نمادی ست از اراده انسان‌ها بر سرنوشتشان.

هر اتفاقی در این دنیا حکمتی دارد و وقوع انقلاب اسلامی برای مردم ایران حکمتی بزرگ بود. مردمی که با جان و مال خود برای اهداف این انقلاب ایثار و جانفشانی می‌کنند. جوانانی که ایمانشان به هدیه انقلاب، دشمنان ایران را به ذلت کشانده، جوانانی که دلاوران جنگ‌های محال و فاتح میادین دشوار لقب گرفته‌اند.

فقط ادعای راه امام راحل را کردن شرط نیست چون این تمامِ دِینِ امام راحل بر گردن ما نیست بلکه تداوم و ماندن بر راه انقلاب اصل است چرا که انقلاب اسلامی در معرفت دین اسلام تلاش زیادی کرده و این تلاش با شهادت انسان‌های مومن، فداکار و نمازگزار به نمایش در آمده است. انسان‌های مومن و فداکاری که گاهاً با فقر و نداری از هر انسانِ توانگر دیگری شادتر و شکر گزارترند.

برای هر انسان مومنی، توانگری و فقر دو روی یک سکه هستند. ایمان به توانگری و تنگدستی نیست چرا که توانگری گمراهان همانا موجب توانا شدنشان در جنایات و تفرقه‌اندازی بیشتر است.

 ارزش انسان نزد خدا فقط میزان ایمان، عقل و شجاعت است و نه چیز دیگر، نه نژاد نه ثروت و نه حتی فرزند یک شخص عالم بودن زیرا فرزند یک عالم بودن نیز تضمینی بر گمراه نشدن یک انسان نیست همان گونه که یار امام راحل بودن، دلیلی بر انقلابی ماندن یک شخص نمی‌شود.

 نزد خدا تنها انجام درست و کاملِ وظیفه‌ای که او بر دوش هر کدام از مسئولان و مردم نهاده است مهم است. ارزش واقعی یک انسان به عملکرد او بستگی دارد، نه مقام یا ثروت ظاهری‌اش و این عملکرد فقط اگر در راه رضای خدا باشد، ارزشمند است وگرنه به پشیزی نمی‌ارزد.

 ثروت واقعی هر انسان میزان اخلاص او در خدمت به مردم است و در حیطه‌ی وظایف مسئولان انقلاب تکرار اشتباهات سال‌های 1382 و 1383 و تکرار آنها پذیرفتنی نیست.

  قدر یک روز عمرِ مسئولین اعتدال به کوتاهی یا بلندی آن نیست. یک روز مسئولیت در بندگی خدا اگر در خدمت به مردم بگذرد، از هزار سال عمر در مسئولیت بی‌ثمر بهتر است. هر دولتی جدا از هر سلیقه‌ای که دارد، تکلیفی دارد که باید خدمت به مردم را فقط در راه اهداف انقلاب به جلو ببرد و چه پیروز بشود یا نشود، مُکلف است مقابل ظلمی که به انقلاب و مردم می‌کنند بایستد؛ چرا که انقلاب برای برداشتن ظلم آمده نه قبول ظلم، این سنت و قانون انقلاب است و هر دولتی که با قانون انقلاب زندگی نکند، طبق همان قانون منفور مردم و خدا خواهد شد. همچون دولت اصلاحات و سازندگی و دولت تدبیر و امید روحانی که خود عبرت دیگران شدند.

 برجام مرگ یک توافق نبود. مرگ تفکر دولت غرب‌زده و لیبرال بود. اکثریت مسئولان دولت کنونی با ثروت‌های افسانه‌ای ایمان واقعی را از دست داده‌اند و این مصیبتی است که باید دل‌هایشان را به درد آورد. اینها نه لطف خدا را می‌طلبند و نه یاری او را می‌خواهند وگرنه از فراموشی احساسات انقلابی سخن نمی‌گفتند! مگر می‌شد با احساسات زودگذر، یک انقلاب رژیم تا دندان مسلح ستم‌شاهی و پشتیبانان و چپاولگران سیصد ساله خارجی آنها را از خاک پاک ایران بیرون کرد و چهار دهه با قدرتمندان عالم در همه سطوح جنگید و پیروز شد؟!

اکثریت قریب به اتفاق مسئولان دولت از گورستان سیاسی فتنه 88 بیرون کشیده شده‌اند و حساس‌ترین سمت‌های کلیدی مملکت را به آنها واگذار کرده‌اند تا اقتصاد ایران را به این روز بیندازند و بگویند فقط با غرب می‌توانیم پیشرفت کنیم.

در حقیقت این دولت بودند خود کاسبان تحریم‌هراسی بودند و تنها تلاش این دولت در این هفت سال و نیم فقط نابودی روحیه حماسه‌ای و انقلابی‌ مردم و جوانان انقلابی ایران بوده است. این دولت ناجوانمردانه با چوب ناعادلانه‌ی بی‌تدبیری به جان دلسوزان و منتقدان انقلاب افتاده‌اند؛ چون فکر می‌کنند بیرون زدن رگ گردنشان در مناظره‌های انتخاباتی می‌تواند نشانه‌ی تدبیر باشد.

 اینجا سرزمین ایران اسلامی است که راهبردهای آن توسط مقام معظم رهبری اداره می‌شود. رهبری که اولویت‌های هر مرحله از نبرد را به خوبی می‌شناسد. همه‌ی مسئولان و مردم باید مانند چشمان رهبری باشند و چشمان یک رهبر ارزش بسیار دارد زیرا همچون آینه، امنیت، رفاه و اقتدار کشور را منعکس می‌کند.

از آنجا که چنین وظیفه‌ی سنگینی بر عهده‌ی مردم و مسئولان نهاده شده، نباید کوچک‌ترین دروغ، انحراف و بی‌نظمی بدون مجازات باشد. مقام معظم رهبری خوشبین نبودن مذاکره با آمریکا را به کَرات به دولت یادآوری کردند. حال دولت باید مسئولیت کاری که کرده است را به گردن بگیرد، همچون روحانی که گفت مسئولیت مذاکرات با من است.

منتقدان و دلسوزان انقلاب و حتی مقام معظم رهبری بارها به دولت تذکر دادند که آمریکائیان دشمن ما هستند و توافق با دشمنی که فقط به مرگ ما رضایت می‌دهند، اصلا معنا ندارد ولی این خاصیت این دولت است که همیشه ادِله‌هایشان سست، نظراتشان پُر از شُبهه و وعده‌هایشان فریبکارانه باشد.

 کسانی که خود مسبب تحریم‌ها بودند، برای لغو همان تحریم‌ها با مقصر‌سازی تفکر انقلابی و کم چرخیدن چرخ هسته‌ای، جلوی پیشرفت ایران را گرفتند و هدف خود را تنش‌زدائی و اعتماد جهانی اعلام کردند. در حالی که تنش‌زدایی با جهان از طرف این دولت نفاق بود نه تدبیر، چون اینان ادعا می‌کردند تنش زمانی میان ایران و آمریکا کم می‌شود که هر کدام از ما از خواسته‌های خود عقب‌نشینی کنیم در حالی که آنها دلارهای نفتی متحجرین عرب را خرج می‌کنند تا مدام برای ایران تنش ایجاد کنند و تنش یک امر حقیقی نیست بلکه یک امری‌ست که اوضاع و شرایطی خاص به سوی آن سوق داده می‌شود مثل صدها ائتلاف علیه تروریست‌ها، کنفرانس‌های متعدد دوستان سوریه در هتل‌های ترکیه و اروپا و ریاض ... و یا حمله به عراق و افغانستان و یمن و غیره ... همه اینها تنش‌های گذرا هستند و آنها نمی‌توانند از اینها قدرت بیافرینند. آنها اگر مرد جنگ بودند، دست به دامان مشتی تروریست داعشی تکفیری نمی‌شدند. تمام امید آنها جهل مردم است.

برجام مرگ یک توافق نبود. مرگ آرمان‌ها و حقوق مسلمِ یک ملت بود که در مذاکره به حراج گذاشته شد و هنوز هم اراده‌ای برای تغییر سیاست‌‌های خود ندارند و نیات قبلی خود را در پوشش جدیدی ادامه می ‌دهند و کلام حق را با نیت باطل بر زبان جاری می‌کنند.

 مردم ایران اگر در صلح و آرامش به سر می‌برند و دارای استقلال و اقتدار کامل هستند، به‌خاطر رهبری و ولایت مقام معظم رهبری است.

 خدایا تو خود به دل‌های اعتدالیان آگاهی و بهتر می‌دانی فقط عده‌ای بسیار معدود از آنان به ادامه راه انقلاب ایمان واقعی دارند. پس حالا که وظیفه‌ی اطاعت کردن از رای را به مردم ایران واگذار کرده‌ای، پس صبر انقلابیون واقعی را هم به آنها عطا کن

که توئی بخشنده و مهربان و به همین نام لقب گرفته ای.  

آمین یا رب العالمین.

| داریوش احمد رضا بهمنیار