شناسه خبر : 79778
یکشنبه 07 دي 1399 , 09:05
اشتراک گذاری در :
عکس روز

آقای دکتر! دریل داری؟!

وقتی موج میگیردت نمیدونی خوبی یا بد، نمیدونی خودی هستی یا دشمن، احساس گیجی داری یا واقعا سرت داره گیج میره...

v - وقتی موج میگیردت نمیدونی خوبی یا بد، نمیدونی خودی هستی یا دشمن، احساس گیجی داری یا واقعا سرت داره گیج میره، دائم گوشت سوت میکشه و هیچ صدایی رو نمیشنوی، سرد شدن خونی که از گوششت میاد و خوب حس میکنی، حس میکنی دماغت خیلی بزرگ شده، تلاش میکنی زبونتو از ته حلقت بیاری بیرون، بدنت شروع میکنه لرزیدن.

دائم از خودت سوال میکنی چرا شلوارم خیسه؟ چرا پاهام میلرزه، دستام کجاست؟ خدایا من الان کجام؟ چرا چشمام چپ و راست میشه؟ سرم، سرم، داره میترکه، دندونام چرا بهم چسبیده؟

ای وای من مردم؟ حسسنن!!!! کریییمم!!!! عباسس!!

عه! چرا صدام در نمیاد؟ چرا نمیتونم تصمیم بگیرم؟ همچی از جلوی چشمام رد میشن ولی نمیتونم متمرکز بشم، دائم خودمو خیس میکنم، از خودم خجالت می کشم، میخوام خودمو کنترل کنم، به خودم میگم مشتی خودتو پیدا کن، خودتو جمع و جور کن که دوباره پرت میشم رو هوا !!

صدای آهنگران رو میشنوم ... با نوای کاروان ... با نوای کاروان... ولش کن بابا خسته م خوابم میاد، درد دارم، دلم بستنی میخواد، راستی مادرم، کجایی بود؟ اسم کوچیکم چی بود؟ چند شنبه، پنج شنبه ست!!!؟؟ آخرش از معلمم نپرسیدم بابا نان داد یا قلی نونوا !! آقا بزن برقصیم عه ..عه من که علم کش هیئت حضرت ابولفضل بودم. رقص چیه؟

آقا آدامس خروس نشان داری؟ سیگار اشنو چی؟

ای خدا چقدر قرص، چقدر سر درد خسته شدم، آقای دکتر! دریل داری میخوام سرمو سوراخ کنم سوسکاشو بکشم. دارن مغزمو میخورن..

شیش شیش شیشه شکست، شیش شیش شیشه شکست.... چرا منو بستین؟ نامردا، وجدان داشته باشین، مگه شما نگفتین شلمچه یه تیکه از بهشته؟

مگه شما نگفتین بچه های رمضان و محرم و خیبر یه راست میرن بهشت؟ مگه شما نگفتین جُفیری ها سوال جواب نمیشن؟ پس چرا منو به تختم بستین؟ شما با قرص به زور منو میخواین تو جهنم نگهم دارین؟ ولم کنید میخوام برم بهشت...

آب از لب و لوچش داشت میریخت پایین، دائمآ میگفت: آقا جان منم با خودت ببر، آقا جان منم با خودت ببر، میگفت: تنهای تنهام، سرم درد میکنه، همه مسخرم میکنن، خسته ام خسته جان مولا منم ببر ....

اینستاگرام
سلام . می خوام چهار خط نظرم بنویسم ،
منم وقتی موج می گیرم خرفهایی می زنم . آنقدر کوبنده است که عده ای برای فرار از شرم حرفهای من تقطیع می کنند و می گن تو به ما فحاشی کردی . اینبار تمام حرفهایی که در این سالهای خاکستر به سری گفته ام به دست همه می دم اگه من فحاشم بذار همه به من ...
دکتر منو سانسور نکن . مادرم منو سانسور کرد که زدم به کوه و کمر
چه کوه و کمری ؟
به زبان که بیایم خیلی ها از خجالت باید تو همین دنیا انگشت ندامت بگزند !

ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺳﺎﺗﯿﺪ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺷﺮﯾﻒ میگفت :

ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺮﮔﻪ ﻫﺎﺭﻭ ﺗﺼﺤﯿﺢ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ، ﺑﻪ ﺑﺮﮔﻪ ﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﻭ ﻧﺎﻡ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ؛ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﺮﺍﺩﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ .. ﺑﻌﯿﺪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺑﺮﮔﻪ ﻧﺎﻡ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﺯ ﺗﻄﺎﺑﻖ ﺑﺮﮔﻪ ﻫﺎ ﺑﺎ ﻟﯿﺴﺖ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﺎﻥ ﺻﺎﺣﺒﺶ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﮑﻨﻢ. ﺗﺼﺤﯿﺢ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ 17/5 ﮔﺮﻓﺖ ...

ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﺮﺩﻡ ﺯﯾﺎﺩ ﺍﺳﺖ؛ ﮐﻤﺘﺮ ﭘﯿﺶ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﻧﻤﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﺩ. ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺗﺼﺤﯿﺢ ﮐﺮﺩﻡ 15 ﮔﺮﻓﺖ.

ﺑﺮﮔﻪ ﻫﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ؛ ﺑﺎ ﻟﯿﺴﺖ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﺎﻥ ﺗﻄﺎﺑﻖ ﺩﺍﺩﻡ ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭻ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﯽ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﺗﺎﺯﻩ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ " ﮐﻠﯿﺪ" ﺁﺯﻣﻮﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺗﺼﺤﯿﺢ ﮐﺮﺩﻡ.

ﺁﺭﯼ ! ﺍﻏﻠﺐ ﻣﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺳﺨﺖ ﮔﯿﺮ ﺗﺮﯾﻢ ﺗﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻭ ﺑﻌﻀﻰ ﻭﻗﺘﻬﺎ ﺍﮔﻪ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺭﻭ ﺗﺼﺤﻴﺢ ﻛﻨﻴﻢ ﻣﻴﺒﻴﻨﻴﻢ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ خوبی ﻛﻪ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ ﻧﻴﺴﺘﻴﻢ.
به به دکتر قنبر عزیز . حالت چطوره ؟
یه خاطره ایی دارم مینویسم واست ولی وقت کم دارم . جوری شده که واسه مردنم وقت ندارم . صبح ساعت 3/30 میزنم بیرون ساعت 9شب برمیگردم ... جنازه ی جنازه ...
میتونی یه وقت دیدار از ملک الموت برام بگیری ؟ ممنون میشم . سخت نیازمند یه خواب هزار ساله ام ....
سلام.به خدادرحق ماجانبازان که کمیسیون نرفتیم وپرونده هامون مسدودشد دربنیادمرکز ظلم بزرگی کردیدومجددا که ازکمیسیون عالی مشترک اقدام کردیم وتاییدکردند دیگرجوابی نگرفتیم
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi