دوشنبه 02 فروردين 1400 , 12:46
پستچی رزمنده؛ سوژه نویسنده همدانی پس از مصاحبه های ناتمام
یک نویسنده همدانی با بیان اینکه در تلاش بودم ایثارگری کادر درمانی در دوران دفاع مقدس را به نگارش درآورم، بیان کرد: متأسفانه همه مصاحبههایم از کادر درمان نصف و نیمه رها شد، با وجود اینکه اقداماتی که داشتند ناب بود اما اجازه انتشار آنها را نمیدادند و میگفتند فقط برای رضای خدا بوده است که در نهایت با یک پستچی رزمنده که به اسارت عراقیها در آمده بود آشنا شدم.
لیلا عبهری، نویسنده همدانی در گفتوگو با ایکنا از همدان، با بیان اینکه شهدا در زمان جنگ رسالت خود را انجام داده و جان خود را برای دفاع از کیان این مرزوبوم بر کف دست گذاشتند، گفت: رسالت ما نویسندگان نیز شناختن این افراد به جامعه و بازخوانی رشادتهای انجامگرفته آنان است، سلاح ما در شرایط کنونی قلم ماست تا بتوانیم غافله دفاع و مقاومت را به سرمنزل نهایی برسانیم.
وی با اشاره به اینکه متولد سال ۵۷ هستم و در سال ۷۵ وارد دانشگاه بوعلی شدم و در رشته زبان و ادبیات فارسی تحصیل کردم، افزود: به نویسندگی علاقه زیادی داشتم در همان دوران تحصیل شعر، داستان کوتاه و... مینوشتم تا اینکه در سال ۹۴ مربی داستاننویسی کتابخانه مرکزی همدان شدم.
عبهری ادامه داد: در هفته دفاع مقدس بود که طی برنامهای با عوامل بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس آشنا شدم، وقتی ایشان نوشتههای مرا خواندند از من خواستند که راجع به دفاع مقدس هم بنویسم و با توجه به اینکه از مدتها پیش به سوژه کادر درمان در زمان جنگ علاقه داشتم با کمال میل قبول کردم و وارد حوزه نویسندگی در حوزه دفاع و مقاومت شدم.
وی اظهار کرد: با توجه به اینکه علاقه زیادی داشتم در زمینه خاطرات پزشکان و پرستاران در زمان جنگ بنویسم، با پزشکان و پرستاران زیادی در این زمینه صحبت کردم، مصاحبههای فراوانی گرفتم اما متأسفانه در نیمههای راه، پزشکان از نگاشته شدن کتابی با موضوع فعالیت آنها پشیمان شده و اجازه نشر مطالب را ندادند، چراکه ایشان به اندازهای مناعت طبع داشتند و بزرگوار بودند که میگفتند کارهایی که ما کردیم ارزش کتاب شدن ندارد و این فعالیتهای ما فقط خدمت به مردم سرزمینمان بوده است.
این نویسنده همدانی ادامه داد: متأسفانه همه مصاحبههایم از کادر درمان نصف و نیمه رها شده بود و با هر کسی صحبت میکردم با وجود اینکه اقداماتی که داشتند واقعاً مثالزدنی و ناب بود اما اجازه انتشار آنها را نمیدادند و میگفتند فقط برای رضای خدا و خدمت به مردم رفته بودیم و نباید کارهایی که انجامگرفته در بوق و کرنا کنیم، از این همه پیگیری و نتیجه نگرفتن واقعاً مستأصل شده بودم تا اینکه وقتی یکی از دوستانم در هلالاحمر متوجه این ناراحتی و خستگیام شد یک پستچی را به بنده معرفی کرد که در زمان جنگ نامههای اسرا را به خانواده آنها تحویل میداد.
عبهری گفت: کاری که این پستچی انجام داده بود به نظرم جالب آمد، او در ابتدا یک نیروی خدماتی در هلالاحمر بود که پس از احساس نیاز در زمینه پستچی به این شغل وارد شده و نامههایی که از طریق صلیب سرخ به هلالاحمر میرسید بهصورت افتخاری آنها را به خانواده اسرا میرساند.
وی ادامه داد: مهدی حیدری، این پستچی در زمان جنگ ۵۵ هزار نامه اسرا را جابهجا کرده است، زندگینامه بسیار جذابی دارد که در قالب کتابی با عنوان نامه «سرخ ماه» به نگارش درآمد، کتاب فراز و فرود آنچنانی ندارد و جالبتر اینکه پس از گذشت مدتی که نامه اسرا را جابهجا میکند و با اسرا و خانواده آنها آشنا میشود به قصد زیارت امام حسین(ع) وارد کشور عراق میشود و در آنجا به چنگال آمریکاییها میافتد و اسیر میشود و به همان زندانی برده میشود که اسیران ایرانی آنجا بودند و این پستچی نامه آنها را به خانوادههایشان میرسانده است.
این نویسنده همدانی با اشاره به اینکه این کتاب مرا به وادی زندگی اسرا انداخت، افزود: همین امر موجب شد کتاب دومم را با عنوان «فریادهایی از سکوت» در زمینه زندگی آقای خوشنیت و کتاب سوم را با عنوان «صبر زرد» از زندگی آقای محمدابراهیم غفاریان بنویسم.
وی با اشاره به اینکه تاکنون پنج کتاب نگاشتهام، افزود: کتابی هم در زمینه زندگینامه یکی از پرستاران زمان جنگ نوشتهام که البته هنوز رونمایی نشده است این کتاب به احتمال زیاد با عنوان «قصر شیرین من» چاپ خواهد شد، همچنین تألیف یک عنوان کتاب درسی نیز از جمله آثار بنده است.
این دبیر ادبیات افزود: یکی از دغدغههایی که در زمینه نگارش کتابها دنبال میکنم آشنایی نسل جوان با فرهنگ اصیل ایرانی و دفاع و مقاومت سربازان وطن است؛ امیدوارم قلمم بهاندازهای جذاب باشد که بتواند نسل جوان را جذب کرده و آنها را با رشادت شهدا و ایثارگران وطنمان آشنا کند.
وی تأکید کرد: امیدوارم نویسندگان کشورمان با قلم خود به مردم کشورمان نشان دهند که ما در عرصه جنگ با همدلی و ایستادگی چه مشکلاتی را پشت سر گذاشتهایم که اکنون نیز با توکل به خدا از مسیر تلخ مشکلات اقتصادی هم عبور خواهیم کرد و روزی در آینده جشن مقاومت و همدلی مردم کشورمان را به جشن خواهیم نشست.
این نویسنده همدانی در پایان با اشاره به اینکه آرزو دارم روزی کتابهایی بنویسم که تقریباً خالی از نقد و اشکال باشد، یادآور شد: به افرادی که میخواهند وارد حوزه نویسندگی شوند توصیه میکنم خوب بخوانند چراکه یک نویسنده خوب یک خواننده قهاری باید باشد علاوه بر این از نوشتن و نقد دیگران بر نوشتار خود نهراسند و رشادت تمام اشتباهات خود را بپذیرند.