چهارشنبه 25 فروردين 1400 , 15:05
چشم اندازی از زیستِ فرهنگی در قرن پانزدهم هجری شمسی
بنیاد نظری این دیدگاه بر شالودهشکنی استوار است که به موجب آن نمیتوان فرآوردههای فرهنگی، بویژه فیلمها و نمایشنامهها و... را که موضوعشان نمایش روابط انسانی است...
بانام و یاد خدا؛ انقلاب فناورانه در تولید و ارتباطات، و گسترش بیسابقهی اطلاعات، در حال تأثیر مدام بر زندگی روزمره است. پرتوافکنی بر زیست فرهنگیِ امروز جامعهی ایران، شدیدتر شدن نبرد فرهنگی و بویژه نقش تعیین کنندهی اینترنت را به مثابهی نماد هزارهی سوم پدیدار میکند؛ چیزی که در دستکاری معانی، احساسات و تمایلات نسل جوان متبحراست.
آنچه از مفهوم فرهنگ در این نوشتار به طور کلی مدنظر است شیوهی زندگی گروهی از انسانهاست که با هم و در محدودهی مرزهای تعریف شدهی سرزمینی زندگی میکنند.
«درتاریخ هر جامعهای، بازیهای تمایز و تضاد بزرگی شکل گرفته و در درون هریک از این بازیها، همواره مواجهای میان یک خود و جهان خود با یک دیگری و جهان دیگری جریان دارد. ریشهی اصلی این تمایز و تضاد را باید در نحوهی نگاه هستیشناسانهی متفاوت آنها به مفهوم انسان و زندگی جستجو کرد.»
درنبرد فرهنگیِ دیگر در قرن پانزدهم هجری شمسی نیز همین نگاه در ارتباطی ضروری با "امرتکنولوژی" که به مثابه نیرویی فرهنگی، حائز اهمیتی عظیم است، جستجو و فهم خواهد شد.
مفروض است:
فرایندی که از ماهیت زندگی روزمرهی بخشی از نسل جوان جامعهی ایرانی کلیتزدایی کرد، در قرن جدید نیز بر محورهای ذیل خواهد چرخید :
الف: تغییر محتوای حیات ذهن و تجربهی زیست فرهنگی نسل جوان.
ب: تغییر هستهی نظام معنایی فرد و تولید اشکال جدید بیگانگی در جامعه.
ج: تغییر توانایی نخبگان قدرت در حفظ و بازتولید نظم نمادین، و قابلیت حکومتگری آنها درجامعه.
این تغییرات که از رهگذر رسانههای نوپدید و با ساختارشکنی فرهنگی آغاز گردید و معنایی تازه به زندگی داد، اکنون بر فرد، خانواده، دولت و نظم نمادینِ مورد انتظار در جامعهی ایران تأثیر بنیادین میگذارند.
سرعت ارتباطات و تکنولوژی رسانهای چنان تصورات سنتی از دو مقولهی فهم زمان و مکان را دچار آشفتگی کرده است که حتی از یک منظر دیگر، نمی توان از چیزی به عنوان فرهنگ اصیل به عنوان ارزشیابی فرهنگ سخن گفت.
پیامدهای زیانبار موهبتِ دوپهلوی تکنیک، به طور سریعی بر بازدهی سودمندش فزونی میگیرد، و بسان داستان نوآموز جادوگری که آن قدر جادوگری میدانست که سیل راه بیاندازد، اما دانستههای جادوییاش برای متوقف کردن سیل کافی نبود؛ با این حال، تکنولوژی خود خطرناک و امری شیطانی نیست.
فرهنگ در هر عصر از سه عنصر تشکیل میشود:
الف: میراث فرهنگیِ به جای مانده از دوران پیشین.
ب: عنصر فرهنگی مسلط در خود آن عصر.
ج: عنصر فرهنگی بالندهای که در عصر بعد مسلط خواهد شد.
پیش از این، آمریکای تازه به دوران رسیده، از رهگذر رهبری تکنولوژیک جهان و زبان مشترکِ دیجیتال ماشین دسیسه "وب" را به منظور ایجاد خدشه در منابع عظیم فرهنگی، که ریشه در تاریخ قدسی دارند، به کار انداخت و مسیر آن را با ارائهی کژ اطلاعات، بر روی ارتباط منطقی میان سه منبع هویتی دینی، ایرانی و جهانی، قرار داد ...
مکرجدید قدرت و اسبهای ترووایی، افق و زمینهی رشد اینترنت را به عنوان یک ابزار مناقشهبرانگیز و تأثیرگذار بر ذهنیت نسل جوان فراهم کرد. این ستیزهجویی در حوزهی هویت دینی و میدان فرهنگی هماکنون نیز در جریان است.
آینده متعلق به ملتی است که بشریت را وارد دالان تاریخ نمود. به قول ژان- ژاک روسو در گفتار در بارهی علوم و هنرها، «پارسیان به لطف فضایلشان سعادت خویش و الگویی برای سایر ملل را تحقق بخشیدند ... ملتی که مردمان، نزد آنان فضیلت را میآموختند، این افتخار را یافت که تاریخ نهادهایش به داستانی فلسفی تبدیل شود.»
همواره هویت فرهنگیِ این نهادها با تاریخ قدسی معنا مییابد؛ چنانکه آن پیر سفرکرده که صد قافله دل همره اوست، نگاشت: «ما مفتخریم به همهی ائمهی معصومین - علیهم صلواتالله - و متعهد به پیروی آنانیم ... ما امروز مفتخریم که میخواهیم مقاصد قرآن و سنت را پیاده کنیم و اقشار مختلف ملت ما در این راه بزرگِ سرنوشتساز سر از پا نشناخته، جان و مال و عزیزان خود را نثار راه خدا میکنند.»
هرکسی کم وبیش، مانند ماهی در دریای فرهنگی خودش زندگی می کند. اساساً شالودهی «هویت فرهنگی» و «هویت سیاسی» جامعهی ایرانی با تاریخِ قدسی معنا مییابد.
اکنون مکر جدید قدرت با ایجاد و کاربرد تکنولوژی روان، هر روز بیش از گذشته مدافعان هویت و فرهنگ دینمحور را دچار اضطراب میکند. از رهگذر این مکر، قدرتهای معارض به تولید چشماندازهای دلبخواهانه در رویکرد، به هویت دینی روی میآورند؛ و صیادان قریحه با تکیه بر صنعت فرهنگسازی و ایجاد آگاهی جعلی، هویت و فرهنگ جدید میسازند ...
پرتوافکنی به افق و پس زمینهی این سرگشتگی و اضطراب، از این رو بسیار مهم است که با توجه به ماهیت زندگی دیجیتال و کژکارکردی برخی متولیان امر فرهنگ، نوعی مسمومیت زیبایی شناختیِ روانکاهنده را در پندار نسل جوان ایجاد کرده است.
هرچند درحال حاضر آثار این مسمومت به وضوح در حال گسترش است، اما با اطمینان میتوان گفت باطلالسحر این مکر، آگاهی نسل جوان از زمان و مکان و اقتضائات آن در قرن جاری است.
اکنون مؤلفهها و عناصر فرهنگی، با هجوم شالودهشکنانه از رهگذر فضای سایبر مواجهاند؛ اما بیتردید عنصر فرهنگی بالندهای که در تاریخ فردا مسلط خواهد شد، با تکیه بر گسترش هرچه بیشتر مراکز فرهنگی، آموزشی، مطالعه و تحصیلات تکمیلی از سوی نسل جوان و رشد قابل پیشبینیِ بینش سیاسی، منطق درونی ِگسترش لجام گسیختهی تکنولوژی در شهر فرنگ رقومی، به همه شناسانده خواهد شد.
نتیجهگیری:
دیرزمانی بود که پس از گام نخستینِ فلاسفهی یونان در تبیینِ عقلانی، نه رواییِ جهان، فرایند کسبِ جهانبینیِ وسیع در گرو اقیانوس نوردی و کشف ممالک جدید و آشنایی با تمدنهای دیگر قرار داشت. نیاز اصلیِ دریانوردیِ کرانهای وسیلهای قابل اطمینان برای جهتیابی در سراسر قلمرو اقیانوس بینقشه بود.
امروزه تکنولوژیهای مبتنی بر میکروالکترونیک، از جهشی بزرگ در تواناییهای انسان خبر میدهد، و جزء جداییناپذیر فرهنگ هستند ... به نظر میرسد از سایه روشن اندیشه و عمل مبتکران فراسیاسی حاکم بر درهی سلیکن، و در هنگامهی بیهنجاری و سوگمکردگی، نوعی زیست فرهنگی نامأنوس و بیگانه درحال پدیدار شدن است که گسترش پدیدهی هویت تلفیقی و مرام التقاطی نسل نوظهور را با مشکلات و نگرانی بیشتری مواجه کرده است، و درمواردی برای خانواده به مثابه ضربهگیر مهم جامعه، نوعی هراس اخلاقی ایجاد کرده است. چراکه هرنوع سبک زندگی، درون فرهنگ خودش معنا مییابد و کارکرد دارد.
به نظر میرسد یکی از مناقشهبرانگیزترین موضوعات در قرن پانزدهم هجری شمسی نیز کماکان رابطهی میان فرآوردههای فرهنگی و اخلاق باشد. بنیاد نظری این دیدگاه بر شالودهشکنی استوار است که به موجب آن نمیتوان فرآوردههای فرهنگی، بویژه فیلمها و نمایشنامهها و... را که موضوعشان نمایش روابط انسانی است، به اخلاقیات تقلیل داد.
سخن آخر اینکه: به گواهی تاریخ قدسی، همواره تعهد به پیروی از ائمهی معصومین (ع) برندهی میدانِ بازیهای تمایز و تضاد را تعیین کرده است. شیخ اجل چه زیبا گفته:
مپندار سعدی که راه صفا توان رفت جز از پیِ مصطفی (ص)
|دکترسیدمهدی حسینی