شناسه خبر : 82161
سه شنبه 31 فروردين 1400 , 11:46
اشتراک گذاری در :
عکس روز

پاسخ یک جانباز و امیر ارتش به پیام روحانی به مناسبت روز ارتش

از طرف یک سرباز دین، کشور و خادم الشهداء - پاسخ یک سرباز جانباز و امیر ارتش صاحب الزمان(عج) به بهانه پیام ریاست محترم جمهور در ۲۹فروردین به مناسبت روز ارتش جمهوری اسلامی ایران؛

بسم الله الرحمن الرحیم

آقای روحانی سلام!
در آغاز سخنم عرض کنم من سرهنگ نیستم. امیر ارتش‌ام! راستش به اندازه موی سرتان علیه دشمن حمله گاز انبری انجام دادم. آن هم زمانی که شما در ستاد ارتش بر مسند عقیدتی به قلع و قمع ارتشیانی مشغول بودید که تصور می کردید برانداز خواهند بود!
امروز ۲۹ فروردین روز مهمی برای ما است.
روز تجلی همه «آمال»، «نیت ها» و «مقاصد» ما بوده، هست و خواهد بود.

آقای روحانی!
ما زندگیمان را با این روز گره زده ایم. با این روز رشد کردیم. با این روز بزرگ شدیم. با این روز پیر شدیم. حرف زیادی داریم که در سینه‌هامان محبوس شده است. به سکوتمان نگاه نکن. دلمان مملو از ناگفته هایی است که از «خودی ها» و «ناخودی» جریحه دار شده است.
به ما یاد دادند بفهمیم و درک کنیم اما چون مالک اشتر، چشم‌مان به «یک دیده» و گوش‌مان به «یک سخن» و قلبمان به یک «فتوی» گره بخورد.

ما یاد گرفتیم در جایی حضور نداشته باشیم مگر آنکه منافع ملی ضرورت یا نیازی را ایجاب کند.
به ما همان بازنشسته ها یاد دادند جز به نگهداری خاک و سرزمین، برافراشته بودن پرچم و سربلندی کشور نیندیشیم! همان ها که شما از ناحیه آنان نگران بودید و حقوق بخور و نمیر برایشان درخواست داشتید!
 
ما در ارتش یاد گرفتیم در برخی امور دخالت نکنیم. به هر بهانه ای موضع‌مان را بیان نکنیم. به ما یاد دادند برای اینکه دشمن از «نیتها»،«مقاصد» و «آرمان های ما» آگاه شود باید هزینه های فراوانی بنماید.
این سه مهم را حراج نکنیم و بی جهت صدایی از خود در نیاوریم! به ما یاد دادند ساده نباشیم اما ساده و بی‌آلایش کار کنیم.
به ما یاد دادند اگر دوست و دشمن به سادگی از این سه مهم آگاه شدند و از درون ما با خبر گشتند فریب خورده ایم اگرچه در ظاهر قهرمان وانمود شویم!

آقای روحانی عزیز!
من هم مثل شما در عقیدتی بودم؛ با این تفاوت که به اندازه موهای سر شما ترکش خورده ام و به اندازه سخنرانی های شما بستری بودم. یادم می آید که چهار بار کما رفتم اما هربار که احساس کردم دارم طلبکار انقلاب می شوم به یاد دوستانم افتادم که شما در قرارگاه های فرماندهی از جنس آنان ندیده اید.

آقای روحانی!
چرا احساس می کنید ما فریب می خوریم؟! شما متاسفانه زمانی در ارتش بودید که فرماندهان قدیمی ما -که نور چشمان‌مان بودند- از بیم اینکه امثال شما در همان مجلسی که به پشتوانه و رای امثال ما در ارتش، بدان راه یافتید، خود ما را به برانداز و کودتاگر متهم نکنید، سکوت کردند و شما تاختید!
متاسفانه شما انقلابی جلوه کردید و آنان که با خون جگر، ارتش را از دستان افرادی تندرو چون شما نجات دادند یا تصفیه کردید یا بازنشسته نمودید و خانه نشین شدند! متاسفانه شما انتخاب شدید و آنان منزوی شدند. حق دارید دوباره ارتش را هدف قرار دهید. از ارتش دل پری دارید، زیرا بچه‌های حزب‌اللهی ارتش همان روزهای اول شما را شناختند و شما و امثال شما را رها کردند! آنان رفتند و شما ماندید!

آقای روحانی!
یادتان هست در مجلس چه گفتید و تیپ ۶۵ قهرمان -که چه مجاهدت‌ها که نکردند- متهم به کودتا کردید و درود بر شهید چمران که جواب شما را داد. شما همان روز هم تحلیل درستی از ارتش نداشتید، زیرا منبع اطلاعات شما از چند نفر درجه‌دار دون‌پایه و فاقد تحلیل بود که بعد از انقلاب در عقیدتی ها جمع شدند و فکر کردند شما که لباس پیامبر(ص) پوشیده اید، اوامر رسول خدا(ص) را اجرا می کنید. شما به آنان ظلمی کردید که اگر روزی برملا شود مردم خواهند فهمید چه کردید و چه می کنید!

دکتر روحانی عزیز!
ما نیز مثل شما دکتر شدیم، اما نه در خارج از کشور و نه حتی در دانشگاه‌های نیروهای مسلح. دکتر جان! دست بر قضا از حوزه علمیه و تحصیل در آن نیز غافل نشدیم.

دکتر جان!
انقلاب شما را مطلوب خود دانست و شما را در "حوزه مأذونات" خود راه داد و برخی از ما برای اثبات اینکه در آن "دایره مطلوبات" و "مأذونات نظام" قرار بگیریم نصف بدنمان را دادیم!

دکتر جان!
ما باید گله کنیم که برای اثبات «حق بودن» خود از جانمان مایه گذاشتیم و شما بی امتحان وارد «دایره مأذونات نظام» شدید و تاختید و حرف زدید و ارتش را تضعیف کردید.

دکتر عزیز!
ما ارتش طاغوت را بدون کمک امثال شما به «کلمه‌ی طیبه» تبدیل کردیم و از هیچ نهاد نظام مقدس جمهوری اسلامی نیز کمک نگرفتیم و وامدار هیچ حزب و گروه و تشکیلاتی نبوده و نیستیم.

دکتر جان!
ما زندگی را در چهار سطح " تکنیکی، تاکتیکی، عملیاتی و راهبردی" شروع کردیم و در چهار سطح ارتش را به پیش بردیم و ترس آن داشتیم که اگر از دستاوردهایی که در ارتش داریم آگاه شوید، بیش از دشمنان به ارتش ضربه  می‌زنید.

آقای رئیس جمهور!
ما در تهیه برآورد اطلاعاتی در ارتش یاد گرفتیم هم دشمن را از یاد نبریم و هم از امثال شما فریب نخوریم.  دست در دست ولی فقیه فقط به «وحدت رویه»، «وحدت هدف» و «وحدت فرماندهی» اندیشیدیم و اطاعت از ولی فقیه راز دل ما بود که کمتر کسی چون ارتشیان این مهم را درک کرده و بدان پایبندند. ما کاسه ی داغ‌تر از آش نبوده‌ایم. نمی دانی چقدر دشمن سعی کرد ما را در مقابل سپاه قرار دهد و نتوانست. ناملایمات دیدیم، کم مهری لمس کردیم؛ اما ولی‌فقیه را رها نکردیم.
فکر نکن از سر استیصال بود؛ که این اطاعت را از آیه شریفه‌ی "اذا کانوا علی امر جامع لم یذهبوا حتی یستاذنوا.." آموختیم. از جامع المقدمات تا کفایةالاصول شیخ را برای همیشه در صحنه بودن آموختیم.
به عنوان ارتشی حاضرم هیاتی تعیین شود با شما دروس حوزه را امتحان بدهم. قول شرف می‌دهم نتوانید با من رقابت کنی. زیرا هیچکدام را خوب یاد نگرفتی !
ما همان سرهنگ‌هایی هستیم که راه رفتن نظامی را به امثال شما یاد دادیم.  ما خاک این سرزمین را نگهداری گردیم و شما به پشتوانه ی انقلاب سر از خارج در آوردید ! مانند شما نبودیم که  سالها قبل از دریافت مدرک دکتری به استقبال دکتری برویم! خود را دکتر بنامیم و آنان که الفبای نظامی گری و امنیتی را به ما یاد داد‌ه‌اند، سرهنگ بنامیم که گاز انبری حمله می کند. راستی یادت هست همین گاز انبری را هم ما به شما یاد دادیم.چرا از سکوت ما سوءاستفاده می کنید؟!
حرمت رئیس جمهور واجب است اما در آخرین لحظات نیز دست از سر ارتش بر نمی دارید!  زیرا نه «علم حقوق»،  نه «فنون حقوقی» و نه «هنر حقوق» را یاد گرفته اید ! خودتان می دانید که از  «علم فن و هنر نظامی گری» بی خبرید.

آقای روحانی!
 ارتش شاه را رها کرد زیرا دید که او چه می کند. به مردم پیوست ولی نه از سر ترس که برخی از شما تحلیل می کنید. بلکه از سر آن دانش و بصیرتی  که می‌داند آن ارتشی که مقابل مردمش قرار گیرد،  از «علم، فن و هنر نظامی گری» بی اطلاع است.چرا تصور می کنید ارتش با سخنان شما راه خود را گم می‌کند و راه خود را به امثال شما می سپارد؟!

برادر عزیز!
 به تعبیر زیبای  مولا علی علیه‌السلام به کاری که بدان مسئولی مشغول باش. فهم نظامی گری نداری، پس آن را به ما بسپار. شأن ارتش اجل از آن است که شما او را شناخته باشید. دست امثال شما برای ما آشکار است. نگذار چیزهایی بگوییم که تف سربالاست و ملت و نظام متضرر می شود.بگذار ما ساکت باشیم.

جناب روحانی!
گویا زندگی ما با ۲۹ فروردین  گره خورده و عشق‌مان به این ارتش فزون تر گشته است. این روز سالروز تولد ارتشی است که با ارتشی که شما ۴۰ سال قبل می شناختید، تفاوت فاحش دارد. نه «انسان‌های این ارتش» و  نه «ابزار هایش»  و نه «امکاناتش» آن ارتشی که شما می شناختید، نیست! دشمن باید هزینه های هنگفتی بنماید تا از «نیات، مقاصد و آرمانها» و نیز از «علم، فن و هنر ارتش»  ازیک سو و از  «اقدام، روش و شیوه حضور» ما در بدنه‌ی  نظام آگاه شود. ۲۹ فروردین روزی است که گویا برای ما معنایی روشن تر از یک روز دارد. این روز برای ما مایه ی رحمت، سرچشمه ی برکت و عجین با عزت است.

آقای روحانی!
هر پدیده و موجودی دو علت دارد. بدون تردید در دوران پر مصائب گدشته؛ نهاد«ولایت فقیه» و شخص«ولی فقیه»  در نزد ما ارتشی ها علت محدثه یا علت وجودی بوده و اگر این دو نبوند، شما و امثال شما کمر همت بسته بودید و  امروز از ارتش چیزی باقی نمی ماند. پس علت وجودی ارتش معلوم است.

آقای رئیس جمهور!
در دروس حوزوی یاد گرفتیم که علاوه بر «علت محدثه» هر شی یا خلق شده‌ای «علت مبقیه» نیز  نیاز دارد که به بهبود، توسعه و ارتقاء آن کمک می کند. ولی فقیه به تجربه نشان داد که می تواند علت مبقیه نیز باشد. چه کسی می تواند منکر شود که اگر امام نبود ارتش نیز باقی نمی ماند و همین ارتش در دوران ولایت آقا سید علی نیز تداوم پیدا کرد و ماندگار تر شد!

راستی آقای رئیس جمهور! «قریب به 49 هزار شهید» از یک طرف و  «مواضع عالمانه»، «صبر انقلابی»،  فرماندهی و مدیریت جهادی و هزاران هزار شیوه فرماندهی و مدیریت در این ۴۰ سال توانست «لیاقت»، «قابلیت» و «توانمندی» ارتش برای حفظ انقلاب، ماندگاری و بقای آن را اثبات کند و مردم را «تحریک»، «تهییج» و «اقناع» کند که ارتش را بازوی دوم انقلاب خود بداند و رهبری را اقناع کند که این کلمه‌ی  طیبه  باید بهبود، توسعه و ارتقاء یابد.

آقای رئیس جمهور!
این همه در کوران آزمایش های سخت و با خون جگر بدست آمده به راحتی قابل زدودن نیست!

 آقای رئیس جمهور!
سکوت ما ناشی از فهم و درک شرایط، شناخت تهدید ها و فرصت هاست. سکوت ما از پی رسیدن به نام، داشتن پست و خوش آمدن دشمن نیست!

ریاست محترم جمهور!
دوستانی که می خواهند ما را تحریک کنند که حق ارتش از نیروهای مسلح بستانیم، درک درستی از ما ندارند. البته فهم درست و صحیح سریع  و دقیق این مطلب در گام دوم انقلاب و ارائه تصویری درست  برای مردمی که دیده اند برخی یاران انقلاب به برادران و نزدیکان چه سودها رسانده اند  مشکل است! برادری در فرهنگ شما با برادری در میان ما سرهنگان گاز انبری تفاوت فاحش دارد.

آقای روحانی!
مردم 40 سال حکومت را دیده اند و لااقل شما ۴۰ سال بی وفقه در این نظام بوده اید. به نظر شما مردم به سادگی می پذیرند  که برادری ما و سپاه از جنس برادری رایج در میان برخی مسئولین است؟  ارتش برای سربلندی برادرش سپاه،حسادت نمی کند. «عزت، شوکت و اقتدار» برادرش را، اقتدار خود  می‌داند. ما با هم تفاوت نگرش، بینش، گرایش، پسند و عقیده داریم و این طبیعی است اما این شما را دچار توهم  نکند. در کودکی با دو برادر دعوا نکرده ای ؟ ندیدی با هم اختلاف دارند اما برادرش راهدف قرار دهی،  چشمانت را از حدقه در می آورد؟ جنس برادری ارتش و سپاه از جنس برادری " فریدون‌ها" نیست!
ما در برادری خود، دنبال "نان چرب"  و" آب سرد " و "جای نرم"  نبوده و  نیستیم ! آنان نیز در این انقلاب نه دیگی در دستان ما دیده اند و نه جای نرم و گرم نصیبمان  شده و نه در امکانات و متعلقات سهمی داشته ایم.  نه فرزندان‌مان در خارج وامدار کشور های دیگرند  نه در داخل به نان و نوایی رسیده‌ایم. نه حساب داخلی و نه پس انداز خارجی داشته ایم.

 آقای رییس جمهور!
 امثال من و شما با یک عبا و قبا و یک کفش وارد نظام شدیم.  حاضر هستی هیأتی بیاید، وجوهات و دارایی‌های ما سرهنگ های گاز انبری را  با شما کلید بدستان پر مدعا مقایسه کند؟! من یک امیر ارتشم که دست بر قضا مناصب بالایی داشته ام. حاضری ثروت من و برادرانم را با آنچه شما در سایه همین منبر و موضع‌گیری بدست آوردید مقایسه کنند؟!

آقای رئیس جمهور!
بگذار این دو ماه بگذرد و ما را دق مرگ بیانات دشمن شاد کن خود ننما.
ارتش بصیرتر آن است که فریب بخورد. ما نقش آن مادری داریم که وقتی با مادر قلابی نزد مولا رفت و  آن دیگری به دروغ ادعا کرد که او مادر بچه است؛ در آن وقتی که امیرالمومنین علیه السّلام فرمود بچه را نصف کنید و هر نیمه را به مادری بدهید؛ مادر اصلی گفت که این طفل متعلق به من نیست و مادرش نیستم!

 آقای رئیس جمهور ما در ۴۰ سال برای اینکه اسیر توهمات شما نشویم و بازی سیاست شما را نخوریم حاضر به تقسیم بچه مان نشدیم و سکوت کردیم. ما برادر را از نابرادری، برابر را از نا برابری، حیله را از حق خواهی، شناخته و سکوت کردیم.
ارتشی که هر دم حرف بزند. هرلحظه انا رجل بگوید؛ ارتش نیست. دلالی است در دست آن سیاست گذار که" کلمه الحق" را می شناسد ولی به " یراد به الباطل" نیز آگاه بوده و اشرافیت دارد.
من به عنوان یک جانباز ۵۰ درصد، معلم دانشگاه، مسئول ارتش بر این باورم هنوز باید حرمت رئیس جمهور حفظ شود حتی اگر خودش نخواهد. براین باورم که نباید ارتشی در سیاست دخالت کند اما اگر اعلام موضع نشود ما را همانند دیوار فرض خواهید کرد و ما را بی خاصیت تلقی خواهید نمود.

 می دانی چه وقت متوجه می شوی  ما که هستیم و چه هستیم؟ وقتی با مصالح امور جامع حکومتی مواجه شویم و اذن ولی فقیه داشته باشیم آن گاه به توان، قدرت، لیاقت و قابلیت ما پی خواهی برد!

اینستاگرام
پس چرا این امیر نام ندارد
درود و عرض ارادتی فراوان به محضر امیر ارتش، امیر چه درخدمت چه بلزنشسته امرازشما که میدانیم امرولی زمانست را ماسربازان مجروح که سرباز نامی مقدس میباشد یعنی برای وطنشان وناموسشان سرازتن جداشده می دهندولی نه خاک نه ناموس هرگز اینها را شما امرای ارتش به یاد دادین همچون امرای دادبین، دارس، نیازی، صیاد شیرازی، امیرشکاری، پوردستان... ووووپس ماباتنی مجروح امرتان رابجان میخریم ای امرا ی ارتش که میدانیم فقط برای دفاع از مردم وناموس وخاک وانقلاب اما امیر شما چرا خودرا اینقدر اذیت کرده اصلا مگرپرزیدنت فریدون ارزشش را دارد که برایش طوماربنویسی تا مردم رابه انقلاب ناامیدکنه خجالت نمیکشه میادبه مردم میگه گوشت ومرغ نخورین بجاش ازآبزیان استفاده کنید وقتی تااین حدتنزل پیدا کرده که نمیداند آبزیان از گوشت قرمز ومرغ گرانتره، امیرختم کلام اذن رهبری وامر شما امرای ارتش با جسم نحیفمان میزنیم بدل دریا به بالاترین نقطه کوهها در میان جنگلها اوامرتان را بجان خریداریم، دوستداران شما امرای ارتش جمهوری اسلامی ایران هستیم وگوش به فرمانتان، جمعی از مجروحین سربازان تحت اوامرتان
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi