یکشنبه 19 ارديبهشت 1400 , 11:20
پرتو افکنی بر دو مفهوم مجاز و مجازیسازی
مفهوم والای مجاز؛ با اعطای پر پرواز به قوهی وهم و خیال، به منظور دستیابی به سطوح عالیتر مشاهده و بصیرت، از آنها تخیلی فعال میسازد که با عالم فرشتگان همسان و یکسان است....
فاش نیوز - با نام و یاد خدا؛ هرچیزی را که روح و اندیشهی بشری قادر به ادراک همهی جنبههای آن نباشد، به هیچ روی با فنون مبتنی بر تراشههای الکترونیکی و پیچ و مهره، و از رهگذر صفحهی صاف وبی نیز کشف نخواهد شد.
چنانکه آدورنو و دیگران در زیبایی شناسی و سیاست، خاطر نشان کرده اند، تکنیک رموز فنی نادری را به ار مغان آورده است که گونهای استبداد و ظلمی نامرئی است. «مکر و تلبیسی که او داند تنید / آن ز حیوان دگر ناید پدید»
در عرصهی فرهنگ و ادبیات، یکی از مفاهیم دیرپا که از رهگذر این رموز فنی شدیدا دچار خدشه شده مفهوم سرشار از خیال و اندیشه و دارای قدرت تصوریِ توصیف ناپذیرِ مجاز است؛ یعنی سوی دیگر الاکلنگ حقیقت.
مفهوم والای مجاز؛ با اعطای پر پرواز به قوهی وهم و خیال، به منظور دستیابی به سطوح عالیتر مشاهده و بصیرت، از آنها تخیلی فعال میسازد که با عالم فرشتگان همسان و یکسان است.
مفروض است:
الف: پژوهشگران از دو شیوهی مجازیسازی سخن به میان میآورند؛ یکی مربوط به دنیای اسطورهای - شاعرانهی صوَر؛ که اهمیت آن به دلیل جایگاهش در مرتبهی عمودی هستی است؛ و دیگری حاصل انقلاب جدید الکترونیکی است که در حیث ادراکی در سطح افقی یعنی محسوسات باقی میماند.
ب: انقلاب الکترونیک با گذر انسان امروزی از واقعیت به مجاز، او را به وضعیتی رساند که در آن زمان و مکان در هم فشرده میشوند تا یک زمان واقعی آنی و بی واسطه ایجاد کنند. جهان مجازی با تخریب بنیادین وهم و خیال، توهم را از میان میبرد و واقعیت را به وانمود (simulacra) تبدیل میکند.
مهمترین وجه تمایز دو شیوهی مجازیسازی ویژگیهای کنشگران آنهاست. کاوش و پژوهش بسیار لازم است. برای درک این مطلب که مثلا چگونه شاعرانگی از عنصر روح، لوحی میسازد که در آن اندیشهی موجود در خاطرات و ماجراهای زندگی، رخت تمثیل و جمله و داستان واسطوره... پوشیده؛ و در هنگامهی شدیدترین بحرانهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بر پیچیدهترین مسائل پرتوافکنی میکنند:
-نیاید در نزد دانا پسند/ شبان خفته و گرگ در گوسفند
-خدا ترس را بر رعیت گمار/ که معمار ملک است پرهیزگار
-ریاست به دست کسانی خطاست/ که از دستشان دستها بر خداست
-حافظا میخور و رندی کن و خوش باش ولی/ دام تزویر نکن چون دگران قرآن را
-هزار نکتهی باریکتر زمو اینجاست/ نه هرکه سر بتراشد قلندری داند
بیتردید رمز این پرتو افکنی در خلق و خو و منش فردی انسانهایی نهفته است که به جهان مجاز وارد میشوند. البته این موهبت الهی صرفا شامل برخی استعدادهای ناب شده است. مثل مهارتهای شاعرانگی و موسیقیایی و... که فضای لطیفی را ایجاد میکند و صور معنوی را در خود جای میدهد.
تأکید بر این ویژگیها از اینرو مهم است که امروزه مجازی سازی کنترل تکنولوژی را به خود کاربران با خلق و خوهای متفاوت واگذار کرده است؛ مثلا در مورد اینترنت، خود کار بران مهارتهای شگفتانگیز کاربرد تکنولوژی را کسب کردهاند...
در این فضای مجازیسازی شده، برخی سوداگران بازار اندیشه، ماسک بر چهره دارند و خود را به شکل انسان فرهیخته، دانشمند، شاعر و سیاستمدار در میآورند؛ حال آنکه در عمق وجود خود چیزی جز لباسی مندرس و زر و زیوری قلابی نیستند.
اکنون کاربران غرقه در فضای مجازیسازی شده، از طریق فراگیری سواد دیجیتال و صورتبندی مجدد شبکهها به کاربردهای جدید دست یافتند...
این مهارت یعنی افتادن تیغ به دست زنگی مست! چنانکه «فرانسیس شفر» خاطرنشان کرده، ما وارد عصر تاریک الکترونیک شدهایم که در آن گلههای کافران جدید که تمام قدرت تکنولوژی را تحت فرمان خود دارند، در آستانهی نابود کردن آخرین پایههای بشریت متمدن هستند...
«ند اسنل» در کتاب اینترنت، که اثری آموزشی است، با اشاره به این نکته که اینترنت بوجود آورندهی بزرگترین تحول در زندگی انسان پس از اختراع صنعت چاپ است... هشدار میدهد که میتواند مضر باشد و دسترسی به مطالب خلاف اخلاق میتواند در مواردی به قضایای تراژیک تبدیل شود.
مجازیسازی جهانِ بیرون، زندگی بشر را از جهان درونی و ارزشی و اعتقادی او جدا کرده است. اکنون مجازی سازی، یک عرصهی فرهنگیِ نوین پدید آورده که هنوز چنان که شاید و باید شناخته شده نیست؛ و بسان قارهای ناشناخته در انتظار کاشفان خود بسر میبرد.
این فرهنگِ نوین که با تعابیری مانند فرهنگ الکترونیکی، دیجیتالی، مجازی، سایبر... نشان داده میشود، برخاسته از امر دیجیتال است. در فضای دیجیتالی"وجود دیجیتال عددی" در مقابل "وجود آنالوگ شیئی" قرار میگیرد و صحبت از فضایی میشود که تابع جهان محاسبات و قاعدههای ریاضی است.
برخورداری از انعطاف جهان ریاضی باعث شده تا تغییر در این فضا نیز از جنس نرمافزار باشد؛ با خصیصههایی مبتنی بر دستکاریپذیری، شبکهایشدن، کوچکشدن و قابل فشرده و متراکم شدن.
نگروپونته پیش بینی کرده بود در آینده جوانب بسیاری از زندگی انسان دیجیتالی خواهد شد... در این جهان مجازی دیجیتالمحور، کالا، سرمایه، مردم، دانش، تصویر، بزهکاری، آلودهکنندهها، مواد مخدر، مد و اعتقادات، همه به راحتی از مرز کشورها عبور میکنند...
از نظرگاه محاسبه، سهولت محاسباتی، پردازش و امکان بازتولیدِ بینهایت، بدون از دست دادن اطلاعات، مزیت ساختار دو دویی است... همین امر، ویژگیهای اصلی و برجستهی مجازیسازی را شکل داده است، از جمله:
- سهولت امکان تبدیل یک شیوهی هستی به شیوهای دیگر...
- ازجابرکندگی و عدم امکان تعیین جای جهان مجازیسازی شده...
- عرضهی شیوههای متنوع برای جاری شدن در قالب زمان و مکان مجازی شده...
اکنون ارتباطات کامپیوتری مجموعهی گستردهای ازجوامع مجازی را به وجود آورده است. مجازیسازی از رهگذر گرافیک کامپیوتری و تمرکز روی روشهای بصری، دگرگونی عمیقی را ممکن میسازد که اوراق متحرک - کتاب - با اختراع صنعت چاپ توسط گوتنبرگ پدیدار ساخت ...
به قول ریسمن، اگر ظهور چاپ، باروتِ روحِ آدمی شد، کامپیوتر از رهگذر مجازیسازی؛ با بخشیدنِ جلوهی زیباییِ کاذب به اندیشههای ناقص، و نشاندن نوعی گرد و خاک بر روح، بر اندیشه و انگیزهی نسل جوان تأثیر میگذارد.
نتیجهگیری:
علم و تکنولوژی، پیوسته اطلاعات قابل اعتماد و خدشه ناپذیری دربارهی طبیعت ارائه میکردند... که هم شامل طبیعت و ساختمان و بنای آن بود، و هم مربوط به ساختمان روح و جان آدمی. اما آن دست توانا و مرموزی که ارزش و جایگاه اطلاعات و دادهها را تا مرحلهی "خدای دانا"ی یک جامعه و فرهنگ بالا برد، شیاد و دروغگویی بیش نبود...
اگر چه دست مرموز مجازیسازی موفق شد معایب و خسارتهای مشهود و مرئی ندانستنها را مرتفع سازد، اما هرگز نتوانست معایب و خسارتهای نامرئی، این همه اطلاعات و دانستنیهای انباشتهشده و بی حد و حصر را آشکار ساخته و نسبت به عواقب زیانبار آن هشدار دهد.
نتیجهی تغییرات سریع و پیچیده و در عین حال نظاممند و گستردهی حاصل از مجازیسازی، گسست در الگوهای پدیرفتهشده در زندگی روزمره است.
ازآنجا که فرایندسازی مجازی فاقد استانداردهای رفتاری و اخلاقی است، موجب بیمعنایی، از دست دادن نیروی تصمیمگیری، و از خود بیگانگی میشود؛ البته نه به معنای شیءوارگی، بلکه به معنای شخص دیگری شدن و خلق و خوی دیگری یافتن.
بخش عمدهای از مطالعات شناخت اجتماعی به بررسی افکار کلیشهای معطوف میگردد... در جهان مجازی سازی شده، یکی از منابع عمدهی آمادهسازی افکار کلیشهای رسانههای تصویری هستند، اکنون پنجرهی ورود به این افکار، کامپیوتر و فرایند «digitalize» میباشد.
در این مکانِ نمایش و معرفی شخصیتِ افراد...که بشر سوار بر کشتی واحدی شده، خیر همه جا حاضر و شر همه جا حاضر معنی پیدا میکند. مرز دوگانههای خیر و شر، خطا و صو اب، راستی و دروغ... به کلیک دست و کلیک مغز بستگی دارد.
از حیث واژگانی «digital computer» را روش محاسبه دهانگشتی معنا کردهاند. «digit» یعنی انگشت، اشاره با انگشت، رقم، امری که با انگشت انجام شده یا حساب شده است... کلمهی پیشوند digit به معنی انگشت و «digitalize» نیز که با رقم نشاندادن و به صورت رقم درآوردن است، اساس و بنیان مجازیسازی قرار گرفته است.
به نظر میرسد جهان دیجیتال و مجازی شده، لذت را از بند رها کرده است. مبتکران فراسیاسی به وسیلهی راه انداختن یک جریان پایدار اطلاعاتی... و بهبود مهارت تکنولوژی ارتباطی، پیشنویسهای ذهن نسل نوظهور را حتی از زمانی که هنوز عقلرس نشدهاند، مینویسند؛ و به تعبیر «اریک برن» بانک نوازشی او را پر میکنند.
سخن آخر اینکه موضوع پیشنویس ذهن، در حال حاضر و با توجه به لجامگسیختگی و بیدر و پیکری فضای مجازی سازی شده؛ دارای اهمیت بسیار و محاسبهنشدنی است.
| دکتر سید مهدی حسینی
الان فهمیدم موضوع چیه ؟
ای برادر دست به دلم نگذار ...
ازآنجا که فرایندسازی مجازی فاقد استانداردهای رفتاری و اخلاقی است، موجب بیمعنایی، از دست دادن نیروی تصمیمگیری، و از خود بیگانگی میشود؛ البته نه به معنای شیءوارگی، بلکه به معنای شخص دیگری شدن و خلق و خوی دیگری یافتن.
این جمله که ارسال کردم از متن شما
دقیقا درست می فرمایید
من چنان انها را مسخ شده دیدم که فکر کردم با شیطان لعین همکلامم ...
زود از جمعشان خارج شدم ولی تا اخر عمر می سوزم که با دست خود نوامیسم را به دام ابلیس انداختم . به زودی یه عکس برات ارسال می کنم که ببینی اشتباه نمی کردم . ببینی من انها را تا کجا بالا کشیدن ولی شیطان مجازی با انها چه کرد ؟
از سخن شما در عجبم ، که با مدرک دکترا ، چنین می فرمائید.
بنده با مدرک کارشناسی ، مجذوب و شیفته این مطلب شدم ، استاد حسینی در ابتدا ، با بحث مطلب ، مفروضات و نتیجه گیری ، به تمام معنا ادای مطلب می کنند . برای مثال به این نکته ایشان توجه فرمائید : (در این مکانِ نمایش و معرفی شخصیتِ افراد...که بشر سوار بر کشتی واحدی شده، خیر همه جا حاضر و شر همه جا حاضر معنی پیدا میکند. مرز دوگانههای خیر و شر، خطا و صو اب، راستی و دروغ... به کلیک دست و کلیک مغز بستگی دارد)
همین بحث ایدئولوژی ، اگزیستانسیالیسم مکتب ژان پل سارتر را به چالش می برد که می گوید : اصالت وجودی عالم بر انسان است ، نه خدا و انسان ، مرز خوبی یا بدی است .
حتی در مطلب قبلی استاد حسینی ، به نظریه هربرت شیلر استناد کرده که با تئوری خود ، نظریه تمام نظریه پردازان قرن معاصر را ، به زیر سئوال بردند و نظریه هربرت شیلر در انفجار اطلاعات و اقتصاد سیاسی ، موضوع قالب دانش علم ارتباطات ، محسوب می شود.
البته تمامی این موضوعات در علم ارتباطات است که تخصص تحصیلی بنده است و از دکتر استاد حسینی ، تقاضا دارم این موضوع را حتما" ادامه دهند . سپاس
روزگار مدرن بنا به حکم مشهوری که در پیشگفتار پدیدار شناسی روح آمده است دوران دگر گونی و تبدیل است. باید منطق درونی این تحول را فهمید ...
اکنون امر دیجیتال از رهگذر تولید چیزهایی که با روشهای صنعتگری دیروز ممکن نبود، مقادیر عظیمی زباله ی اطلاعاتی در سبد محاورات عامه سرازیر می کند ... براثر جاری شدن سیل رایانه ... نسل جوان بسان شاگرد ِجادوگرِ غرق و محوِ استاد خود ، در رودخانه ای از اطلاعات غرق می شود، جادوگرِ تردست و چابک، هیچ وسیلۀ نجاتی برای ا و به جا نگذاشته است ...
بعضی از ویژگی های دورۀ نوین بسیار مزاحم به نظر می رسند ... با تأمل در سرنخ های معنا دار از اوضاع اجتماعی نوظهور معلوم می شود که برخی از متولیان امور فرهنگی از نقش شیطان لعین در بهره گیری از علم ارتباطات نسبت به مغز شویی نسل جوان غفلت کرده اند و هنوز در خواب زمستانی بسر می برند ...
امروزه اطلاعات به نوعی زباله تبدیل شده، و نه تنها قادر نیست به سؤالات اساسی و اولیه پاسخ گوید، خصوصا اگر پای مشکلات و مسائل روز مره و مقتضیات زمان درمیان آید و از آنها توقع هدایت و جهت دادن به نیازهای ابتدایی و راه حل دشواریها را داشته باشیم، فاقد هر گونه مزیّت و ثمره هستند.
سیاست زدگی بیش از حد کنونیِ جامعه نیز مزید بر علت است ... به نظر می رسد در چنین اوضاع واحوالی ؛ یکی از مناسب ترین شیوه ها همین تبادل نظر و اندیشه و گفتمان انتقادی باشد ...
باتجدید سپاس و احترام
درود خدا بر شما فرزندان خمینی(ره) و پای در رکابان سلف صالح
همواره سرافرازو پایدار باشید
با نظری که بیان فرمودید ، به زخم کهنه جامعه ما در امر سیاست زدگی اشاره فرمودید ، که بسیار جای بحث و تامل دارد.
پس از فوت مرحوم استاد شجریان و ابراز دیدگاه عده ای ، بنده همان لحظه به این موضوع واکنش نشان دادم و از اینکه تعلقات اجتماعی ما مثل فوتبال ، فرهنگ و هنر، به اندیشه سیاسی مورد نقد قرار بگیرد ، این جفاست و لفظی که بکار بردم : گاهی لازم است بین هنر و سیاست یک (ویرگول) لحاظ شود ، عده ای بر این باورند ، سیاست محدود به جناح چپ و راست است ، در حالیکه در اندیشه حضرت امام (ره) اگر دقت لازم را مبذول داشته باشند ، این بزگوار ، بسیار ژرف نگر بودند و شعر عرفانی فوق العاده زیبای حضرت امام ، من بخال لبت ای دوست گرفتار شدم ، حاکی از روح بلند امام راحل بوده ، که متاسفانه عده ای تنگ نظر آن را در انحصار افکار کوته بینانه خود قرار دادند.
استاد بزرگوار ، اگر صلاح می دانید در بحث افراط در سیاست زدگی نیز ابراز نظر بفرمائید ، تا همگان با این اندیشه بیشتر آگاهی پیدا بکنند با تجدید احترام
با سلام و احترام و تشکر از باز خورد
بدیهی است برای حضرتعالی که قریب به 37 سال است به شرف و افتخار جانبازی بالای هفتاد درصدی نائل شده اید ؛ زخم کهنه جامعه ما در امر سیاست زدگی دغدغه ای مهم است ...
به را ستی که می توان درک کرد که نظاره ی برخی از کژکار کردی های سیاست پیشگان و اشتباه عجیب محدود کردن سیاست به جناح چپ و راست ، و دور شدن از اندیشه ی بسیار ژرف نگر حضرت امام (ره) چه بر سر روح و روان دوستان جانباز که اعتلای نظام مقدس جمهوری اسلامی را با بذل جسم و جان فراهم کردند؛ آورده است ... اما در این مجال فرصت ورود به این بحث فراهم نیست ...
البته از حیث تئوریک در همین رابطه ، پرفسور فرهنگ رجایی در کتاب ارزشمند اندیشه و اندیشه ورزی بحث جالبی را در مورد تمایز امر سیاسی و کار سیاسی در انداخته است ، همچنین هانا آرنت در وضع بشر صفحه ی 10و کارل مانهایم در ایدئولوژی و یوتوپیا صفحه ی 167 اشاره ای دارند ...
دقت نظر و صبر و حوصله ی شما دوست عزیز ستودنی است.
در این لحظات پایانی ماه مبارک رمضان و در آستانه ی عید سعید فطر ؛ آنچه از ذات اقدس الهی برای خودت و عزیزانت طلب می کنی برای ما هم بخواه.
درود خدا بر شما؛ التماس دعا
در پی استمرار این بحث ، در خصوص صاحب نظران علم ارتباطات و سیاست زدگی ، شما به افرادی اشاره فرمودید ، که بنده به این فیلسوف بزرگ قرن بیستم ، خانم (هانا آرنت) ، بابت نظریاتشان و سبک مکتب توتالیتاریسم (تمامیت خواهی) ، ارادت خاصی دارم .هانا آرنت (۱۹۰۶-۱۹۷۵) مفسر سیاسی با شأن تأثیرگذاری بالا و مواضع سیاسیِ اصولی و پابند به اخلاق است. خانم هانا آرنت ، در پی ابراز نظریات خود که یک یهودی سکولار بود ، از بین سیاستمداران صهیونیست و یهودیان افراطی طرد شد ، اما هرگز پا پس نکشید
جملات کوتاه ، بسیار جذاب و پر معنا از، هانا آرنت
- سرمایه داری و سوسیالیسم گزینه ای راستین نیستند. آنها دو برادرند که کلاه های متفاوتی به سر دارند
- این همان اصولی است که من در آن زندگی کرده ام ، خود را برای بدترین وضع آماده کنید ،
بهترین را انتظار داشته باشید و آنچه را که پیش می آید در پیش بگیرید
- تراژدی زندگی مدرن اینست که زندگی انسانها ، تنها به کار و تلاش محدود شده است
- مشکل دروغ گفتن و فریب دادن این است ، که کارآیی آن ها کاملا به مفهوم روشنی از حقیقت بستگی دارد ، که دروغ گو و فریبکار مایل به پنهان کردن آن ها هستند
- هیچ فکر خطرناکی وجود ندارد ، فکر کردن خودش خطرناک است
- جهان سوم واقعیت نیست ، بلکه یک ایدئولوژی است
- انسان مدرن ، یک انسان بی نهایت تنهاست
سپاس و درود به انسانهای آزاده ، با هر دین و مذهبی ، که بخود و جهانیان ، شرافت اعطا کردند . نامشان جاویدان
عید فطر هر همگی عزیزان ، مبارک و تنشان سلامت باد
والسلام
با اهداء شایسته ترین سلام و احترام و تبریک عید فطر
دانشکده ی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در تاریخ آذرماه 1398 از پرفسور فرهنگ رجایی استاد ایرانی دانشگاه کانادا دعوت به عمل آورده بود. ایشان نیز با اشاره به شأن تأثیرگذاری بالا ی اندیشه ی آرنت؛ فرمودند کتاب وضع بشر ایشان را به دانشجویان در دانشگاه کانادا تدریس می کند ...
در ادامه ی فرمایشات شما :
-بی فکری از ویژگی های بارز روز گار ماست ... مقصود آرنت از فکر کردن به صدای بلند یقینا بر انگیختن تفکر در دیگران بود.
-در جهان مدرن، حیطه ی اجتماعی و حیطه ی سیاسی بسی کمتر از یکدیگر متمایزند ...
-کشتی عقل مدرن به صخره ی واقعیت اصابت کرده و درهم شکسته است.
درضمن «شراب بودن باتو» خیلی
لذت بخش بود
...
با تجدید احترام
با سپاس فراوان از آدرس های شما ، این جلسه پرفسور فرهنگ رجائی را در سایت آپارات ، دیده بودم و با توجه به زمان این همایش و سخنان پرفسور فرهنگ رجائی که 106 دقیقه می باشد ، لینک آن را ذخیره داشتم تا در فرصتی مناسب ، به آن گوش فرا بدهم و با تاکید جنابعالی سعی خواهم کرد تا آخر همین هفته ، به اینکار اقدام کنم.
باز هم از بذل توجه شما استاد عالیقدر ، به این بنده حقیر واقعا" سپاسگذارم و خواهشمندم این رابطه مستدام باقی بماند تا بتوانم ، از فرمایشات شما که بی تعارف ، بسیار ارزشمند می باشد، بهره ببرم.
سپاسگذار الطاف شما ، با احترام شایسته ، شاگرد همیشه به گوش شما . عزت مزید
با اهداء شایسته ترین سلام و احترام
اساسا ترکیب اسم و فامیل حضرت عالی یاد آور رابطه ای مستدام در تاریخ و اندیشه ی شیعی است ... « مرتضی » « قنبر » « وفا » ...
تمنامیکنم ؛ شما بزرگوارید
چشم و با کمال میل البته اگه لایق باشم . با تجدیداحترام و التماس دعا
با توجه به اشاره ای که بدوا" در خصوص همایش علمی (آسیب شناسی اندیشه ورزی ، در ایران معاصر) با حضور پرفسور فرهنگ رجائی داشته اید ، امروز یکشنبه صبح توفیق پیدا کردم ، سخنان پرفسور رجائی را یکجا ، در مدت 106 دقیقه گوش فرا دهم ، که با توجه به اینکه پرفسور رجائی ، بسیار سلیس و عامیانه بیان داشتند ، فوق العاده بهره جستم و نکات بسیار ظریفی ، که خودم در چند حوزه ، از درک آن غافل بودم را فرا گرفتم .
استاد بزرگوارم بر بنده منت گذاشتید و حوصله به خرج دادید ، که با رجوع به این کد و آدرس ها ئی، که قید فرمودید ، از همین امروز دو جمله از بی سوادی های قبلی ام ، را جبران نمودم.
دیگر زبان ، قلم و کیبورد ، از بیان ارادت بنده به جنابعالی ، واقعا" قاصر است و امیدوارم در همین چند خط ، توانسته باشم ادای وظیفه شاگردی شما را ، بجا آورده باشم که امیدوارم چنین باشد.
با تجدید احترام و درود فراوان
فوق العاده جذاب و فراگیر ، بیان فرمودید ، مانند همیشه !
لطفا" این موضوع را ادامه دهید ! در انتظار خواهیم ماند ...!
با تشکر و امتنان فراوان !!!