کمیسیون ناجا احوال مرا درک نمی کند!

 اسکندربیک محمدی - مورد ادعا: اعتراض به رای کمیسیون شورای عالی پزشکی ناجا که از تاریخ 20/7/1368 در آن شورای عالی محترم با کلیه مدارک لازم مسبوق به سابقه می باشد:

مقام عالی پایگاه خبری فرهنگ تحلیلی ایثار و شهادت اسلامی ایران فاش نیوز
با سلام
در خصوص صورتجلسه کمیسیون احراز جانبازی، با اجازه حاصل از مادتین بند الف 87 ،بند یک و سه و تبصره ماده 4 ،ماده 8 ،12،17 ،21وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ـ بنیاد شهید و امور ایثارگران قاعده لاضررو...

مقدمه : اینجانب یاد شده (فرمانده گروه ) در مناطق جنگی /عملیاتی کشور در منطقه اشنویه حضور داشتیم. در محور عملیاتی اشنویه بر اساس برخورد موج انفجاری تله دشمن در مورخه 7/9/1361 دچار موج گرفتگی شده و به علت ادامه داشتن عملیات و شهادت همرزمان ادامه پیگیری پرونده ممکن نگردیده که از عوارض ان بعدها دچار اختلال عصبی ،خلقی،پرخاشگری ،اضطراب ،کاهش شنوایی پس از ترومای جنگ تحمیلی واقع گردیده ام.

(ج- جانباز: به کسی اطلاق می‌‌شود که سلامتی خود را در راه تکوین، شکوفایی، دفاع و حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی و کیان جمهوری اسلامی ایران، استقلال و تمامیت ارضی کشور، مقابله با تهدیدات و تجاوزات دشمن و عوامل ضد انقلاب و اشرار از دست داده و به اختلالات و نقصهای جسمی یا روانی دچار شود)

دفاعیات:
1- بستری بالینی بیمارستان شهید بهشتی ارومیه مورخ 22/6/1363 به علت تشخیص هالوسیناسیون ارجاعی از طرف بهداری گردان عملیاتی به دنبال سردرد مزمن
2- در مورخه 26/9/71 پس از دفاع مقدس از طرف بهداری به بیمارستان رازی تبریز ارجاع و با 15 روز مداوا و 2 روز استراحت پزشکی ترخیص شدم
3-ضمیمه بودن تست PTSD مثبت مورخه 14/5/1398
4-گواهی پزشکان متخصص روانپزشکی مراکز تخصص
5-عدم قرینه بودن تست شنوایی مورخه 4/6/1398
6- در تهران به علت احراز شدن مشکل من به جای تست PTSD، تست MMPI گرفته شده و عدم درج نمره SRT در شنوایی سنجی تهران درصورت لزوم استعلامگردد..

 مسئولینی که وظیفه حمایت و و اجرای قانون را دارند، احساس تکلیف نمی کنند. سازمانی که ما در ان خدمت کرده ایم شاهد تمام واقعیات است نه (آقای دکتر اسکندرلو کارشناس کمیسیون بدوی و تجدید نظر) که همان لحظه در کمسیون فرمود من درک نمی کنم احوال شما را: لذااعتراض صدور حکم مقتضی را دارم مساعدت آن حضرتعالی موجب امتنان خواهد بود .

امام خمینی قدس ‏سره نیز می‏ گویند: «مجموعه قانون برای اصلاح جامعه کافی نیست، برای این که قانون مایه اصلاح و سعادت بشر شود به قوه اجرائیّه و مجری احتیاج دارد... اصولاً قانون و نظامات اجتماعی، مجری لازم دارد.

در همه کشورهای عالم و همیشه این‏طوری است که قانون گذاری به تنهایی فایده ندارد... به همین جهت اسلام همان‏طور که قانون گذاری کرده، قوّه مجریه هم قرار داده است.»

شهید شیخ فضل اللّه‏ نوری در اهمیت و ارزش قانون در حیات اجتماعی انسان می‏ نویسد: «حفظ نظام عالم محتاج به قانون است.  هر ملتی که تحت قانون داخل شدند و برطبق آن عمل نمودند، امور آنها به استعداد قابلیت قانونشان منظم شد).»