تا عمود یک

شهید گمنام - قرار است ساعت ۵ همه جمع شوند تا برای آغاز پیاده روی به سوی کربلا حرکت کنیم. همه تا رسیدن ساعت مقرر، اخرین زیارت ها و وداع هایشان را با امیرالمومنین می کنند و کوله بار می بندند برای رهسپار شدن به مسیر زینب (س).

 همه منتظرند تا اتوبوس ها بیایند و زائران را تا عمود ۱ ببرند. در این فاصله مسئول بی بدیل اجرایی کاروان حاج اکبر حسین زاده که با زحمات بی پایان خود برنامه ها را به شکلی منظم چیده است، سخنرانی توجیهی کوتاهی می کند تا اعضای کاروان از برنامه ها و چند و چون مسیر سفر مطلع شوند.

از وعده های غذایی تا برنامه های اجرایی و فرهنگی و اسکان به خوبی توضیح داده می شود. از برنامه های حرکت گرفته تا برنامه غذایی که به زیبایی با توصیه های بهداشتی و پزشکی و تغذیه ای همراه است.

با پایان صحبت های حاج اکبر حسبن زاده که به همراه بقیه اعضای گروه جهادی حاج احمد و باشگاه ایثار که دلسوزانه تمامی امور را انجام می دهند، مداح کاروان حاج ناصر موذن فر، به مداحی و مرثیه خوانی در وداع با امیرالمومنین می پردازد.

چشم ها باران زده می شود و سیل اشک هاست که سرازیر می گردد... صدای گریه از میان زائران بلند می شود و عطر عشق امیرالمومنین در فضا می پیچد.

تا اتوبوس ها کمی راه است جانبازان نخاعی و هرکس به عنوان همراه یک جانباز پشت هم به خط صف می شوند و به سمت اتوبوس ها حرکت می کنند. مسیر شلوغ است... عطر اربعین همه جا پیچیده است... به اتوبوس ها می رسیم و سوار می شویم...

شام، غذای حضرتی حرم مولاست... که وای از حال این عشق... زهی سعادت... زهی سعادت

کاروان لبیک یاحسین به سمت عمود ۱ حرکت می کند... تمام مسیر پر است از موکب و زائر.... چه حالی دارند کاروانیان... بعد از دو سال انتظار.....

یا علی....... یا زینب.....

‹›×