دوشنبه 01 آذر 1400 , 09:20
تکنیک و «شاکلهی رفتاری / گسست نسلی» در جامعه ی امروز ایران
امروزه تکنیک از رهگذر فضای مجازی، فهم شرایط تاریخی را بسیار پیچیده کرده و با اغواگری، رابطهی نسل نوظهور را با گذشته بغرنج کرده است...
مقدمه:
رابطهی بین دانش و زندگی و کاربرد دانش برای بهبود زندگی موضوعی مهم است. جدیدترین دست آورد تکنیک یعنی شعبدهی تبدیلِ وهم و خیال به واقعیتی نمادین، تابع ترکیبهای ضرب و تقسیم و جمع ریاضی است و کاملاً بستگی به نظام برنامهنویسی سامانهی نور دارد.
چهار عملِ اصلی که اکنون به صورت رقمی - دیجیتالی رمزگذاری شدهاند، معنا و مفهوم سنِ تقویمی را از بین برده و با یورشی فرهنگی، بنیان اندیشهی بخش بزرگی از نسل نوظهور را تخریب کرده است!
مسئلهی اساسی این است که در هنگامهی گسترش فضای مجازی و حادثهای که برای فرهنگ ایرانی اسلامی پیش آورده، چگونه باید زندگی جمعی، همچنین رفتار نوجوانان و جوانان را بر اساس آداب و رسوم و ارزشها و اعتقادات سامان داد؟
فرهنگ لغت، واژه رفتار را در معنای بسیار محدود، روش اداره کردن خود تعریف کرده است. اکنون معنا و مفهوم و پیامدهای رفتار اهمیتی چند وجهی یافته و بر تأثیر آن بر اندیشه و انگیزه تأکید میشود.
ترکیبِ نسلِ نوظهور به رهیافت و رویکرد «ژان پیاژه» در زمینهی رشد و تکامل کودکان و نوجوانان اشاره دارد. پیاژه برای رشدِ شناخت، چهار مرحله را در نظر داشت که مرحلهی چهارم آن مرحلهی عملیات صوری از یازده سالگی به بعد است. (مرحلهی اول حسی - حرکتی از تولد تا دو سالگی، مرحلهی دوم، پیشعملیاتی از 2 تا 7 سالگی، مرحلهی سوم عملیات عینی 7تا 11 سالگی).
مهمترین ویژگی این دوره توانایی نوجوانان در بزرگانه اندیشیدن و مهارتیافتن در برنامهریزی برای تاریخ فرداست. به نظر «پیاژه»رشد هوشی به طور طبیعی در 15 سالگی کامل می شود و از آن به بعد آنچه رشد میکند پیشرفت یا یاد گیری های اکتسابی است.
تاریخ قدسی برترین منبع روشنایی نمادین را با هدف ارائهی میزانی مطمئن برای سنجش اعمال و تنظیم رفتار در زندگی روزمره در اختیار همگان قرار میدهد. به نظر میرسد نسل وب که هنوز عقلرس نشده، با وقتکشی و افتادن در تلهی دیجیتالیسم، فرصت طلایی بهرهگیری از این منبع روشنایی را از دست بدهد.
فرضیه:
الف: از هنگام اختراع اصول و قواعد حروف الفبا توسط یونانیها در سه قرن قبل از میلاد، تا عصر دیجیتال، هرگز "سرنوشتِ نسلهای بعدی" مانند امروز اندیشهی همگان را به خود معطوف نکرده است.
ب: آنچه پیش از این در عرصهی وهم و خیال رخ مینمود و یا در قالب قصه و افسانه و اسطوره سینه به سینه نقل میشد، اینک از رهگذر فرایند بازنمایی و تولید در عرصهی زندگی واقعی نیز رخ مینماید. نوجوانان و جوانان اکنون قادرند با سوار شدن بر بال امواج، طیالارض کرده و در ملک سلیمان سیاحت کنند و ملکهی صبا را حاضر نمایند!
ج: به موازات ترویج آداب و رسوم زندگی غربی و گسترش فعالیتهای فرهنگی با این سبک و سیاق، نسل نوظهور در حال تجربهی شیوهی جدیدی از رفتار اجتماعی تحت عنوان آمادگی برای زندگی در جهان امروز و ضرورتِ همرنگی با مردم زمانه است.
تأملی تئوریک در زندگی روز مرهی نسل نوظهور نشان میدهد که شکل روابط بین فردی و اندازه و میزان نیازهای این نسل برای تشکیل دنیای مطلوب، تحت تأثیر فضای مجازی، نوعی گسست نسلی ایجاد کرده است؛ به طوری که نه بخشی از نوجوانان و جوانان به ارزشها و آرمانهای پدرانشان وقعی میگذارند و نه والدین توانایی فهم رفتار آنها را دارند! پیامد این گسست، پدیداریِ افرادی مسئولیتگریز، بیکاره، حتی ضد اجتماعی و... است. کسانی که جامعه نسبت به آنها باید هشیار باشد.
مصلحان اجتماعی همواره نسبت به هر رخداد منحصر به فرد با سرشتِ مبهم که بر روابط مرسوم بین اعضای خانواده تأثیر بگذارد، هشدار میدهند.
از رهگذر تکتیک و ایجاد تغییر در صورتبندی دانایی و گسترش سواد دیجیتال، امتداد بازو و میزان دسترسی نسل وب به مخزنِ آگاهیهای مازاد و کاذب در مورد تمام جنبههای زندگی بزرگسالی محاسبه نشدنیست.
منبع: نقش رسانههای تصویری در زوال دوران کودکی، اثر نیل پستمن
مهمترین مشخصهی جهان تکنیکمحور و سرشار از اطلاعات، به لرزه در آمدن تمام جوامع بشری است. به نظر میرسد پس لرزههای این امر که هیچ حد و مرزی نمیشناسد، خیال آرام گرفتن ندارند.
«اینترنت در سال 1372 (1993) به ایران وارد شد و شرکت ندا رایانه از سال 1374 (1995) شروع به ارائه اینترنت از طریق خطوط تلفن ثابت بر بستر دایلآپ نمود. سال 1372 موبایل وارد ایران شد و در سال 1373 اولین آنتن موبایل روشن شد. حدوداً میتوان سال 2000 (1379) را سال معرفی موبایل هوشمند در سطح جهانی دانست.»
«نمیتوان گفت ما تکنیک را میپذیریم و از عواقب ویرانگر آن میپرهیزیم.» به یقین تاریخِ فردا، کوتاهی در درک صحیحِ رفتار اجتماعی و فرهنگیِ نسل نوظهور جامعهی امروز ایران و ندانمکاری برخی از مدعیان و متولیان امور فرهنگی را ملامت خواهد کرد.
خاصیت اساسی تکنیک که نیازهای ساختگی میآفریند، ایجاد تغییرات بنیادین است. این پدیدهی تحولزا نهتنها محیط زندگی را دگرگون کرده، بلکه با اختراع یک نوع خاصی از «زمان برگشت ناپذیر» از رهگدر فضای مجازی ریال نسل نوظهور را در فضای «ستیزانگیز میان[زمان] حال قابل رؤیت و آیندهی بیسرانجام رها میکند.»
ویژگی ارزشمند دورهی طوفانیِ نوجوانی و جوانی، داشتن اهداف بلند پروازانه است. اساساً رفتار هر فرد را عامل هدفمندی تعیین میکند. هر شاکلهی رفتاریِ هدفمند از درون فرد برانگیخته میشود. هدف هر رفتار معطوف به ارضای نیازهای اساسی از جمله نیاز به عشق ورزیدن و مورد محبت قرار گرفتن و نیاز به تفریح و گردش و سرگرمی است.
میزان تخریبِ عظیمِ تفسیر تصویریِ وهم و خیال و نمایشِ بی پروا و اغواگرانهی آن قابل ارزیابی نیست. در واکاوی سیر تاریخی اندیشه، هرگز حادثهای این چنین بینش مصلحان اجتماعی و دانشوران را درگیر نکرده بود.
دستآورد جدید تکنیک، مقایسهی بین توانایی انسان و ماشین را از حد و مرز عقلی و منطق خارج ساخته و به گزافهگویی و غلو پرداخته است. به قول «وایتسن باوم» کار این وسیلهی مزورانه و پر از خدعه و نیرنگ، در واقع انفجار اباطیل است.
نتیجهگیری:
این هنر صرفاً از تکنیک برمیآید که با نور افکندن بر حیاتِ خلوتِ لمیدگان بر صندلیهای قدرت و سیاست، این امکان را از آنها به طور کامل سلب کند که جرأت نکنند مثلاً ادبیاتی از قبیل «بندگان همایون فرمودند آن وقت بهتر از حالا بود. هنوز چشم و گوش مردم باز نشده بود.» را به زبان یا قلمشان جاری کنند.
رویکرد پیاژهای بر تغییرات کیفی در شیوهی تفکر کودکان و نوجوانان تأکید دارد، کمترین آسیبِ دسترسی نسل وب به حجم وسیعی از دادهها، تشکیل محافل الکترونیک و اختلال در فرآیند تعلیم و تربیت است.
به قول «طباطبایی» پیامِ مکتوب که به کالا تبدیل شده و خرید و فروش میگردد، محرک عقل و اندیشه بوده و میتواند انگیزهی دریافت کننده را مطابق با خواستِ ارسال کنندهی پیام سازماندهی کند.
در تأملی تئوریک بر شکاف نسلی میتوان حداقل به سه دیدگاه اشاره کرد:
- دیدگاهی که مشکل اصلی را گسست فرهنگی میداند و قائل به شکاف یا گسست نسلی نیست.
- دیدگاه افرادی که با بیم و امید، به این پدیده نظر دارند و معتقدند اگر این امر مدیریت صحیح نشود و متولیان امور فرهنگی به وظایفشان آشنا نباشند، شرایط فعلی نه تنها شکاف نسلی را با شتاب بیشتری گسترش خواهد داد، بلکه با پدیداری رفتارهایی مثل ازدواج سفید و کاهش نرخ تولد، جامعهی ایرانی در دو دههی آینده شاهد بحرانِ کمبود نسل جوان خواهد بود.
- دیدگاهی که تکنیک را حاصل یک تحول فکری و نتیجهی نهایی یک سیر چند هزار ساله میداند. بر این اساس در ایران باستان نیز تکنیک وجود داشته است اما فرق اساسی این بود که صرفاً برای نیازهای بلاواسطهی انسان آن روز به کار میرفت و مایهی فخر و مباهات بود.
امروزه تکنیک از رهگذر فضای مجازی، فهم شرایط تاریخی را بسیار پیچیده کرده و با اغواگری، رابطهی نسل نوظهور را با گذشته بغرنج کرده است.
از حیث آموزههای دینی، اغوا امری شیطانی است. اکنون این خطر وجود دارد که اغوای فضای مجازی بخش بیشتری از نوجوانان را جذب کند. از این رو باید با تکیه بر تاریخ قدسی و آموزههای دینی، جادوی سیاه آن را باطل و بیاثر کرد.
سخن آخر: بحران کووید19 به طور یأسآور و نابههنگام نظام تعلیم و تربیت کشور را به فضای مجازی پرتاب کرد. از یک سو این کوچ اجباری، و از سوی دیگر سهولت میثاق با شیطان باعث بروز رفتارهای خارج از عرف و زشت و به دور از چارچوب حریم و حیا شده است. دلمشغولی به امور شرمآور و رفتارهای عجیب و غریب و انزجارآور در ملاء عام، همواره در فرهنگ ایرانی اسلامی نشانهی عقاید الحادی محسوب میگردد.
| دکتر سیدمهدی حسینی