تخریب‌چیان دفاع‌مقدس، مقصر اصلی مشکلات کشور!

آقای دکتر ما تخریبچی بودیم ، ما را متهم کردید ، پس اجازه دفاع به ما بدهید
پس از مقطع دفاع مقدس ، دست و پای ما را بستند و ما را درگیر زندگی و امرار معاش ، خانواده قرار دادند
به نام دوران سازندگی ، گفتند دیگر مین نگذارید ، می خواهیم سد ، نیروگاه ، کارخانه و .. بسازیم
امثال ما برای تشکیل خانواده یا ادامه زندگی ، با انواع مینهائی برخورد کردیم که امثالش را در دوران جنگ ندیده بودیم ، قوانینی بنام ایثارگران ، به کام اختلاصگران
برای ایجاد خط راست ولایت فقیه ، خودشان نرم افزار کالیبره سنجی گذاشتند ، مردم آمدند پای انتخابات ، آیا می شود برای مردم عادی پای صندوق ، مین گذاشت ؟
خودشان بریدند ، دوختند و با شعارهای متنوع و رنگانگ بر تنشان کردند ، وعده و وعید دادند و مردم خسته از جنگ و نزاع ، دل به آنها سپردند .
برای گرفتن اختیار بیت المال ، هیچ اعتنائی به ما نکردند ، خودشان را رئیس کل بانک کشور، معرفی کردند و سر از کانادا درآوردند ، ولی به امثال ما دریغ از یک وام کم بهره ، بدون تشریفات زائد .
وقتی بشکه های بمب ناپالم و فوگاز زدیم ، آقازاده ها آمدند پا روی سیم تله گذاشتند ، بشکه ها منفجر شدند ، آقازاده ها فُکلی و بدون خَش گرفتند و بردند ، ولی برقش و دودش به چشم امثال ما رفت و شدیم اهالی اهل سهمیه ، آش نخورده و دهان سوخته.
وقتی بمب های لوله ای اَژدر بنگال گذاشتیم برای مانع بر خودرویشان ، بمب های ما بر ماشین های شاسی بلند آنان هیچ تاثیری نگذاشت ، حتی یک خط بر گلگیر شاسی بلند آنان ، چون تاریخ مصرف مواد ما قدیمی و ارتفاع شاسی ماشین آنان ، بسیار بلند بود.
مین واکسی امثال ما ، روی ما را سیاه کرد ، در برابر مردم عادی که هشت سال بنام دفاع از ناموس مردم جنگیدیم ، اما عایدی مردم شد فقر ، فساد و تبعیض . اما ، ما بماند ...!
رسانه های بیگانه و معاضد با انواع شیطنتهای رسانه ای در فضای مجازی ، آنقدر در گوش مردم خواندند که ما شدیم دشمن مردم و ساندیس خور دولت و حاکمیت ، مسیح علینژاد شد ، منجی مردم و زنان
ما مین ضد تانک گذاشتیم ، اما تانکهای دشمن موذیانه شدند سبک تر از سگ ، که حالا سگ که هیچ ، باید میمون را در بغل دختران و پسران جوان تحمل کنیم و جیک نزنیم و لال شویم
آقای دکتر با احترام تمام به شما بنده بعنوان یک تخریبچی ، بسیجی مقطع دفاع مقدس ، تمام موارد اتهامی شما را رد می کنم .
مگر در فضای فرهنگی و رسانه ای ارزشها به ما تریبونی دادند که حرفمان را بزنیم؟
وقتی سینماگران رفتند فیلم جنگی بسازند ، حتی سهمیه دولتی ندادند و گفتند فیلم جنگی بسازید ولی بابت شلیک هر تیر دوشکا ، هفتاد هزار تومان بپردازید ، شما می دانید یک خشاب دوشکا ، چند گلوله جای میگیرد و بابت هر ثانیه فشار بر ماشه ، چند تیر دوشکا شلیک می شود؟ بنده خودم نمی دانم ، چون تخریبچی بودم ، نه دوشکاچی!
مگر امثال ما ، بعنوان غنیمت جنگی به جز گلوله ، ترکش ، درد ، گاز خَردل و اعضای خانواده ، چه گرفته ایم که حالا باید در جایگاه متهم قرار بگیریم؟
ما فقط در روز محشر نزد شهدا و امام راحلمان روسفیدیم که کم فروشی نکردیم .
کدام جانباز می دانست ترکش از کدام زاویه ، با چه شدت با او برخورد خواهد کرد و چه درصدی میگرفت؟
آقای دکتر بروید انبوه جانباز زیر 25 درصد را ببینید ، که بخاطر قدرت جوانی وقتی مجروح شد ، بجای گرفتن مدرک همزمان بالینی و بستری ، به سرعت با دست و پای معیوب به خط مقدم برگشت ، تا فقط شب عملیات را از دست ندهد ، حالا در میانسالی و کهولت سن بابت همان مجروحیت قادر به کار نیستند و دولتهای بعدی و بنیاد ، اصلا" او را را به رسمیت نمی شناسند.
آقای دکتر ، راستش مطلب شما به بنده برخورده ، گویا شما هم دیواری کوتاه تر از ایثارگران ، بسیجیان و تخریبچیان پیدا نکردید . گویا شما در این کشور زندگی نکرده اید و ندیده اید ایثارگران دارند تاوان صداقت و گذشتشان را از زمان جنگ تحمیلی تا کنون را هنوز می پردازند.
آقای دکتر بنده به تازگی از بیمارستان خاتم ، تهران مرخص شده ام و در دوران نقاهت به سر می برم ، البته کرونا نبوده و بگذریم ... مدتی بود در سکوت کامل رسانه ای بودم و فقط رسانه ها را رصد میکردم ، اما مطلب شما بنده را ناچار به واکنش کرد و تحمل این همه سخن ، بنده را برآشفت .
آقای دکتر انصاف به خرج دهید ، تحمل این طرف سنگراز سنگر مقابل ، به مراتب سخت تر و دشوارتراست و ...!
والسلام

بانام و یاد خدا
استاد گرامی، جناب دکتر سیدجواد هاشمی فشارکی
با اهداء شایسته ترین سلام و احترام
هرگاه ارزش‌های شکل دهندۀ باورها و اعتقادات تغییر کند، سیاست‌ها را نیز با خود تغییر می‌دهد. بی رحمانه شدن زندگی و سرگرم شدن مردم به غم معاش، بخشی ازواقعیت زندگی روز مره ی مردم است. داستان ادامه دار و حیرت افزا ی اختلاس و پیدایش تربیت خاص در برخی از سیاست پیشگان و لایه هایی از اجتماع واقعیتی تلخ و غمگنانه است.
در هنگامه ی نبرد جانانه ی دفاع مقدس ؛ در حط مقدم تن ها و روان ها تمام و کمال به کار گرفته شد ، و همت و غیرت جوانان ایرانی که در اندیشه ی اسلامی ریشه داشت همه ی تجمع کنندگان در اردوگاه باطل را کاملا نا امید کرد. در داخل نیز متصدیان امور غالبا پلیسی درونی موسوم به تقوای الهی را بر خود گمارده بودند ...
در وقته ای که ماهیت دیجیتالیسم ؛ در حال بوجود آوردن مشکلات بی سابقه ای مخصوصا در زمینه ی حریم و حیاست؛ تنها دست آویز نجات بخش امر فرهنگ می باشد.
به نظر می رسد پاسخ به این معما که چرا عدم مین گذاری ( ضدنفر ، واکسی ، سوسماری ، ضد خودرو ، منور جهنده ) در جاهای مختلف؛ و فراهم نشدن فرصتِ کشیدن نوار معبر و کار گذاریِ بشکه های فوگاز، و نا کار آمدی اژدر بنگال ؛ باعث تغییرات اجتماعی و فرهنگی شد؟ و اینکه امروز جامعه و نظام سیاسی باید در حل کدام مسائل بکوشند.؟ یکی از وظایف اصلیِ متولیان امور فرهنگی است.
غفلت از سیاست یک عیب جدی در هر تحلیل اجتماعی است. اگر وقایع بزرگ را بدون فاصله گرفتن از متن آنها تجزیه و تحلیل کنیم، درک صحیح آنها میسر نیست، و ممکن است باعث سوء تعبیر وقایع و موجب آموختن درس های غلط از آنها شود. حتی درعصر فرا مدرن و اسارت فرهنگ در چنگال تکنولوژی ، دیر رس ترین درخت میوه خلقت ؛ فرهنگ توصیف شده است ... "درخت را به میوه اش می شناسند" و بارآوری آن بهترین دلیل و برهان بر ارزشمند بودن ریشه های آن است.
برای تأکید بر دلیل هر کنش فرهنگی- سیاسی، الزاما باید بر زمینه ها ی چند گانه پرتویی افکنده شود:
1-هم اکنون قدرت رسانه ها ی نوپدید در تعیین سمت و سوی عقربه ی افکار عمومی؛ ظاهرا بی بدیل است، و این درحالی است که برخی متولیان امر فرهنگ هنوز از خواب زمستانی برنخاسته اند، و انگار خواب اصحاب کهف صرفا چرت آنان است!
نتیجه این شده که تصاویر و چهره های پر آوازه (سلیبریتی ها ) در مقام داورانِ سلیقه و ارزش و تفکر، جایگزین نهادهای تعلیم و تربیتی شده اند و سرمشقی نو برای سبک زندگی ، مد چهره و لباس، وشاکله ی رفتار ی ارائه می کنند.
2- از رهگذر فضای مجازی ، احساس امنیت فرهنگی دچارخدشه شده است. مدالیتی نگاه به مسائل متنوع اندیشه و اجتماع از قبیل فضیلت، هویت، حریم و حیا و ... نزد مردمی که به بیان روسو دیگران نزد آباء آنها فضیلت می آمو ختند، با شتاب در حال دگرگونی است.
3- نهاد آموزش و پرورش تاثیر گذار ترین عامل در تحولات سیاسی ، اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی است. همواره امر تعلیم و تربیت مزیت و حسن اجتماعی بوده و سرمایۀ اجتماعی از رهکذر این نهاد ، افزایش می یابد.
جامعه ی خوب و بسامان نتیجۀ پرورش و تعلیم خوب مردمان آن است.کاوش و پژوهشی چاره ساز از سوی متولیان امر فرهنگ برای درک و فهم این مطلب به چشم نمی خورد.
4- مغز انسان به مثابه مهم ترین بنیاد ارگانیکی فرهنگ؛ دردست کاری نمادها و سمبل ها از تکنیک تأثیر می پذیرد. هر ابزاری به همراه خود ایده ای را هم حمل می کند ، امروزه نقش ابزار های الکترونیکی (موبایل، تبلت، لبتاب، ... ) از کتاب و معلم پیش افتاده است.
پیامد ویرانگر تفویض اختیارِ وظایف تعلیم و تربیت به ابزار دیجیتال ؛ باز ماندن از پرورشِ نیکی های فرهنگی است که از راه گوش سپردن بی واسطه به بیانات معلم ، حاصل می آید. این فرصت طلایی با سودای تجارت معاوضه شد.
کشوری که سیاست آموزشی دقیق برای بالا بردن توانایی فکری نوجوانان و جوانانش نداشته باشد، و نتواند احساس و اندیشه را در کنارهم سر کلاس درس بنشاند و به آنها پر پرواز دهد ؛ زود کم نیرو می شود و نمی تواند استقلال خود را حفظ کند.
آموزش امر پیچیده ای است، بخشی از خصلتهای هر تمدنی توسط آموزگاران به کودکانش انتقال می یابد. شایسته نیست مردمی که میراث فرهنگی و روشنفکرانه شان از ریشه دارترین و کهن ترین میراث های جهانی است، برخی از نخبگانش سودای ترک کشور در سرداشته باشند.چه بسا آینده غافلگیریهای بیشتری برای ما درآستین داشته باشد
راه های پرهیز دادن از نوعی سبک زندگی افسار گسیخته و عاری از اخلاق نیز نیاز به تبیین علمی دارد، رویدادها ی شگفت انگیز ا ز جاروکردن خزانه ی بیت المال گرفته تا سگ گردانی و بوزینه بازی و کا رهای چندش آور ... اغلب از کسان دیگری هم سر می زند که در همین نظام تعلیم و تربیت رسمی جمهوری اسلامی ایران بزرگ شده اند.
با پوزش فراوان از تصدیع اوقات
با تشکراز سایت وزین فاش نیوز

سید جواد ما تخریبچی های جنگ .تخریب شده بعد از جنگ هستیم..کارت دوره عالی تخریب را ببر مسجد ...بیرونت میکنند ...الان هم اگر به جرم رزمنده تخریبچی اعدام شخصیتی. نشدیم ..دلسوزی و پشتیبانی مقام ولایت ام مسلمین حضرت آقاست..اختلاف طبقاتی...بازار و جبهه ..پول بازار ...اخلاص رزمنده. .سرمایه دار ...در صف اول ...مذهب واخلاص قدیمی ومحو گردید. فقط دعا کنیم الهی از عمر ما بر عمر رهبر فرزانه بیفزا..آمین