09 فروردين 1403 / ۱۸ رمضان ۱۴۴۵
شناسه خبر : 86906
پنجشنبه 04 آذر 1400 , 16:07
پنجشنبه 04 آذر 1400 , 16:07
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
دلنوشته ای برای برادرم حمزه
رمضان مرتضی آخوندی
گلزار شهدای تبریز قدم میزدم...
سید علیرضا آلداود
پاک بودن دامان نظام از تخلفات برخی نامزدان و منتخبان
امانالله دهقان فرد
تعاون و اقتصاد جمهوری اسلامی
محسن ناطق
کفّار افرادى بىتفاوت و بهانهگیر هستند!
احمدرضا بهمنیار
متن ها و مکث ها
سید مهدی حسینی
نگاهی به معایب و محاسن تک فرزندی و چند فرزندی
سعیده نام آور
بهارِ دوستی، خانه ای درخورد دیجیتالیسم
سید مهدی حسینی
نکاتی پیرامون قبل و بعد از انتخابات
امانالله دهقان فرد
بازگشت قدرت به صحن منَشاء تحولات بزرگ
سیدمحمدرضا میرشمسی
منافع ملی، بزرگی و مجازی سازی
سید مهدی حسینی
ادبیات ایثار و شهادت
عیدانه ای برای مجاهدان بی مثال وطن
شهیدگمنام
مثل شهدا
مجتبی رحماندوست
قهرمان را باید مثل یک قهرمان تشییع کرد!
زهرا خراسانی
گزارش و گفت و گو
اشک ریزان بین صحن انقلاب
تقدیم به ساحت مقدس و پاک علی بن موسی الرضا المرتضی...عشق یعنی آرزوی روی ماه/ رحم کردن بر غریبی روسیاه
شهید گمنام - تقدیم به ساحت مقدس و پاک علی بن موسی الرضا المرتضی
عشق یعنی آرزوی روی ماه
رحم کردن بر غریبی روسیاه
عشق یعنی دیدن سیمای تو
گنبد و گلدسته زیبای تو
عشق یعنی طرح مهر انداختن
با دل تنگ غریبان ساختن
عشق یعنی یک سلام و یک نگاه
بهر این آهوی خسته، جان پناه
عشق یعنی دیده هایی خیس آب
اشک ریزان بین صحن انقلاب
عشق یعنی اینکه راهم داده ای
بین آغوشت پناهم داده ای
من به درگاهت فقیرم، سائلم
ای رضاجان تو چه کردی با دلم
خانه را از غیر خود پرداختی
با دل تنگ غریبم ساختی
کربلایم را تو امضا کرده ای!
اربعینم را تو معنا کرده ای
عاشق و مجنون و شیدا کرده ای
بس خدا داند چه با ما کرده ای
ای تو عاشق، ای تو عشق بیکران
شاهراه اتصال آسمان
مُهر خدمت را بزن بر سینه ام
یا رضاجان، دلبر دیرینه ام!
ز خاک من اگر گندم برآید
از آن گر نان پزی مستی فزاید
خمیر و نانبا دیوانه گردد
تنورش بیت مستانه سراید
اگر بر گور من آیی زیارت
تو را خرپشتهام رقصان نماید
میا بیدف به گور من برادر
که در بزم خدا غمگین نشاید
زنخ بربسته و در گور خفته
دهان افیون و نقل یار خاید
بدری زان کفن بر سینه بندی
خراباتی ز جانت درگشاید
ز هر سو بانگ جنگ و چنگ مستان
ز هر کاری به لابد کار زاید
مرا حق از می عشق آفریدهست
همان عشقم اگر مرگم بساید
منم مستی و اصل من می عشق
بگو از می به جز مستی چه آید
فاش سلام . کوچیکش نکن . کسی رو نداری نظر بذاره . همه رو تاروندی دادا ...
از آن گر نان پزی مستی فزاید
خمیر و نانبا دیوانه گردد
تنورش بیت مستانه سراید
اگر بر گور من آیی زیارت
تو را خرپشتهام رقصان نماید
میا بیدف به گور من برادر
که در بزم خدا غمگین نشاید
زنخ بربسته و در گور خفته
دهان افیون و نقل یار خاید
بدری زان کفن بر سینه بندی
خراباتی ز جانت درگشاید
ز هر سو بانگ جنگ و چنگ مستان
ز هر کاری به لابد کار زاید
مرا حق از می عشق آفریدهست
همان عشقم اگر مرگم بساید
منم مستی و اصل من می عشق
بگو از می به جز مستی چه آید
فاش سلام . کوچیکش نکن . کسی رو نداری نظر بذاره . همه رو تاروندی دادا ...
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
روایتی از نماز خونآلود یک رزمنده امدادگر
عبدالحسین قاهری
مثل گندم درویمان کردند
علی کرمی
روایتی از فوتبال پیرمردها مقابل دشمن بعثی
محمدعلی نوریان
معرفی کتاب
یادش بخیر ، ما هم روزگاری داشتیم
بر سرسفره حق نان نوایی داشتیم
جای آن سفره صفا را کاشتیم
دوستی ، مهر و وفا را کاشتیم
ما سه راهی ،در شهادت داشتیم
ما شهادت در زندگانی باختیم