شناسه خبر : 87864
سه شنبه 21 دي 1400 , 11:15
اشتراک گذاری در :
عکس روز

نسل وب؛ و کشکول فضای مجازی

دیری است که ارزش های سامان بخش به زندگی روزمره، در سرپنجه‌ی آهنین پیچ و مهره ها و نرم افزار و سخت افزار به اسارت درآمده اند...

فاش نیوز - دیری است که ارزش های سامان بخش به زندگی روزمره، در سرپنجه‌ی آهنین پیچ و مهره ها و نرم افزار و سخت افزار به اسارت درآمده اند. این امر باعث افتادن موریانه‌ی تکانه های الکترونیک به بنیان دستگاه تولیدِ فکرِ تمدن نوین ایرانی اسلامی شد.

با تأمل در پیامدهای تکان شدید حادثه‌ی مجازی سازی به نظام اجتماعی(جامعه و فرهنگ)، می توان استنباط کرد علم مدرن که به بیان آرنت، تا همین اواخر خوش بینانه و قرین سبکبالی بود، سر خوشی چندانی از آن باقی نمانده است.

پایبندی به ارزش های معنوی، مانع از سرگردانی و بی هدفی در زندگی روزمره می شود. بنا بر شهادت تاریخ، باورهای ماورایی و قدسی، تکیه گاه و آرامش دهنده‌ی فکری و تأمین کننده‌ی امنیت عاطفی و فرهنگی هستند. هرگونه خلل در این امور می تواند تاریخ فردای نسل نوظهور را با چالش بنیادین مواجه کند.

 نوشتار حاضر بر این پیش فرض استوار است که ارزش ها‌ی مذهبی و ملی از رهگذر ماهیتِ محتویاتِ کشکولِ فضای مجازی، با مخاطره‌ی تزلزل و متلاشی شدن روبرو شده اند؛ این مخاطره پای مردان سیاست و متولیان امور فرهنگ را نیز به میان می کشد.

مفروض است:

الف: قاعده شکنی، بی قانونی، بی بند و باری و لجام گسیختگیِ ماهیت و محتوای کشکول فضای مجازی؛ مانع از این است که دستگاه اندیشه ورزی و فرهنگ سازی بتوانند نقشه‌ی راه مناسب تری برای زندگی روزمره‌ی نسل وب ترسیم کنند.

ب: هر چند محتویات و مواد تشکیل دهنده‌ی سالاد فصل در دنیای مجازی از اعتبارسنجی می گریزند؛ ولی نهایت کوشش را در القاء بی اعتباری ارزش های معتبر و امتحان پس داده بکار می گیرند.

ج: اندیشه‌ی پنهان شده در پس رخداد مجازی سازی، همانند‌ یک موتور نامرئی؛ آرام و بی صدا افکار نوجوانان و جوانان را در جهت گرداب تباهی صورت بندی می کند.

اینک از تریبون مدرسه‌ی فضای مجازی پرسش های تعیین کننده ای درباره‌ی روابط و مناسبات انسانی وچرایی و چگونگی روند نظام اجتماعی برای نسل وب مطرح می شود که تاکنون به هیچ روی سابقه نداشته است.

این مدرسه‌ی پر قیل و قال در ابتدا ساکت بود و میلیون ها دانش آموز آن در محیطی آرام و صرفا با تکیه بر کلیک مغز و کلیک دست، به اندیشه ها و فانتزی های خود رخت جمله می پوشاندند و تایپ می کردند؛ و به هم نشان می دادند؛ و بهر حال روند اثرگذاری آن کم بود.

 اما خیلی زود، گسترش برق آسای مرزهای الکترونیک، نه تنها مرزهای جغرافیایی را فرو ریخت؛ بلکه دامنه‌ی کلیک دست و کلیک مغز را به حس شنوایی حتی تایپ صوتی و چهره پردازی گرافیکی و... نیز کشاند؛ اکنون همه باور دارند که این هنوز از نتایج سحر است.

« نیل پستمن » با درانداختن طرح بحث از تسلیم فرهنگ به تکنولوژیِ بدون اخلاق، ضمن خرده گیری از نقش پیشرفت های جدید تکنیکی در از دست رفتن اعتقادات، خاطرنشان می کند" بر روی تلِّ این مفاهیم ویران شده، بدون تردید‌ یک چیز مشاهده می شود و عینیّت تام دارد و آن تکنولوژی است."

برای نخستین بار، مصاحبان همکاسه بر سفره‌ی ناشتا، در حالتی لمیده و در حال نوشیدن چایی همراه با کیک شکلاتی؛ در گفت و گوهای پرحرارت در اقصی نقاط زمین شرکت کرده و با انبوهی از مخاطبان در مورد شیوه ها و چم و خم های مسائل مربوط به زندگی روزمره تبادل نظر می کنند.

موضوعی که مصلحان اجتماعی را بیش از پیش نگران کرده؛ بینش شهر فرنگ وار نسل نوظهور است که اندیشه های درهم و برهم و متنوعِ گردآوری شده در کشکول فضای مجازی را به او القا می کند.

انگار صفحه‌ی صاف وبی، نوجوانان و جوانان را به اسارت درآورده که اجازه‌ی هیچ گونه برنامه ریزی برای زندگی واقعی ندارند.

این به اصطلاح آینده سازان؛ بی اعتنا به آینده و با بیخیالی نسبت به بر دوش کشیدن بار زندگی در تاریخ فردا، به جای زندگانی در حال تلاش برای زنده مانی! هستند.

عجیب تر اینکه مهارت هایی نیز در حدِّ نائل شدن به درجه‌ی علمی فوق تخصص در رشته‌ی جریان شناسیِ رایانش ابری (ایمو و تلگرام و واتساب و اینستاگرام و پیج و پست و کپشن و استوری و ترند و وایرال و فیک و فیلترشکن و بد افزارها و...) از مدرسه‌ی شبانه روزی مجازی پیدا کرده اند.

 با این وجود علاقه مندان به محتوای این کشکول، هنوز نه درس اصول و مبانی حیا و حریم را خوانده اند و نه وقت کرده اند، املای ادب و احترام را پاکنویس کنند!

تأکید بر نکته‌ی فوق به این دلیل است که اکنون نفوذ فرهنگ غرب موجب شده؛ تا عنصر ذاتی در حیا و حریم که همواره بر  قبول و رعایت ‌یک نوع خاصی از رازوارگی و ضوابط غیر آشکار! در روابط آدمی مبتنی بود؛ از پرده برون افتد.

واژه‌ی تغییر؛‌ یکی از مفاهیم بنیادینِ فضای مجازی است. این رویداد نوپدید از آنجا که امری پویا است، ماهیتی تغییرپذیر دارد. بنابراین به هر محیطی هم که وارد شود، همراه با ارائه‌ی سطوح مختلف آگاهی، نیازهای غیرمتعارف نیز ایجاد می کند و باعث نوعی آشفتگی فرهنگی می شود.

پیش از این غالبا آموزه های دینی و اندیشه های فرهنگی؛ در برآوردنِ نیارهای نظام اجتماعی نقش آفرینی داشتند؛ اما اکنون به نظر می رسد علم نوین، دینِ نوبت ثانی با خوانش « اشپنگلر » را آورده و در صدد است با توجه به خصلت های خداگونه‌ی تکنولوژی؛ آن را به جای خدا قرار دهد!

 در راستای تحقق چنین امری فضای مجازی می کوشد نظام اجتماعی دیگری را ساخته و پرداخته کند. شرط اصلی دست‌یابی به این هدف فرو پاشی و نابودی نظامِ باورها و ارزش ها و عقاید مذهبی و ملی جامعه‌ی هدف است. این حادثه حداقل دو تآثیر بنیان بر افکن بر اندیشه‌ی نسل نوظهور می گذارد:

  •  قدرت تشخیص خوب از بد و سره از ناسره را از دست می دهد؛ 
  • توانِ حافظه‌ی خلاقِ او را به‌ یغما برده، به طوری که معنای پوچی را در گذران زندگی روزمره فهم نمی کند؛ 

 از همین روست که برخی از دست پروردگان این فضا به کوی و برزن جامعه‌ی ایران رنگ و بویی دیگر داده و سبک زندگی و شاکله‌ی رفتاری آن ها، تفاوت بسیار زیادی با رهیافت و روش تربیت اسلامی ایرانی دارد.

 بدتر ازهمه اینکه دیجیتالیسم از نسل نوظهور درخواست می کند تا در مقابل پیشرفت علم و ادب و هنرِ نوپدیدِ غربی سر تعظیم فرود آورد، و از بخشی از نسل وب که اندیشه‌ی انتقادی به او آموزش داده نشده! پاسخ مثبت دریافت کرده است.

نتیجه گیری:

یکی از معانی کشکول، به دوش کشیدن است (کش/ کشیدن، کول/ دوش) و ناظر بر احساس مسؤلیت و اعتبارِ کاری است که انجام می گیرد، و در معنای مصطلح  ظرفی است با دو بند وشکلی خاص که دراویش بر کتف خود می انداختند و در کوی و برزن مردم، باشنیدن صدای آنها که اشعار‌ی با معنا و مفهوم پر تصورمی خواندند؛ به فراخور چیزی در کشکول آنها می نهادند.

 کشکول مجازی با کشکول دراویش، حداقل به دو دلیل شباهت دارد:

  • در هر دو کُنِش رگه های پر رنگی از‌یک نوع تقاضا به چشم می خورد؛
  • در هر دو کُنِش متقاضی، هیچ نفشی در تعیین محتوای نهاده شده در ظرف ندارند؛

 بدیهی است که نباید ریشه‌ی تغییر و تحولات در شاکله‌ی رفتاری نسل وب را صرفا در صفحه‌ی صاف وبی جستجو کرد، اکنون دیجیتالیسم، جام جهان نما و آینه‌ی بازتاب دهنده‌ی آنچه را که در ذهن نسل وب می گذرد را ساخته و بر اساس قانون عرضه و تقاضا؛ و نیاز سنجی هوشمندانه برایش فراهم می کند.

در حال حاضر؛ برخی از مهمترین عناصری که بر نگرش و قضاوت نسل نوظهور بر روند امور در نظام اجتماعی تأثیر معنادار می گذارد؛ عبارتند از:

  •   سریال تکراری و مشمئز کننده‌ی اختلاس!
  • بیرحمانه شدن زندگی و استخوان سوزانندگی غم نان!
  • عدم تعادل بین تلاش معاش و هزینه های زندگی روزمره!
  •  چشم بستن برخی متولیان امور بر روند رشد فزاینده و لجام گسیخته‌ی قیمت ها!

 حال مسئله‌ی اساسی این است که نقش متصدیان و متولیان امور در دهن کجیِ بی شرمانه به فقه سیاسی و فراهم آوردن زمینه های ایجاد چنین سوژه های ناب که فضای مجازی را بوجد می آورند چیست؟ تأمل در موارد ذیل شاید بتواند چرایی وضع پیش آمده و راه رسیدن به پاسخ را نشان دهد:

  • فقدان هرگونه تحقیق پیمایشی در خصوص موارد مذکور؛
  • پرهیز از هرگونه سنجش و ارزیابی به شیوه‌ی علمی از سیاست های اجرایی؛
  • شیوه‌ی تعامل مردان سیاست و فرهنگ با اندیشه ورزان اقتصادِ سیاسی؛
  • قهر بودن متصدیان امور با  اندیشکده ها و دانشکده های علوم سیاسی و علوم اجتماعی؛

 در پرتو افکنی بر عصر ترکیب ارزش ها، مهمترین نکته ای که پدیدار می شود این است که در شهر فرنگ مجازی؛ مسائلِ ضد ارزش دارای اعتبار شده و زندگیِ فضیلت مندانه به حاشیه برده شده است.

به قول شیخ بهایی:

دلم از قیل و قال گشته ملول/ ای خوشا خرقه و خوشا کشکول

خاک بر فرق اعتبار کنم / خنده بر وضع روزگار کنم

سخن آخر اینکه محتویات کشکول فضای مجازی با اصطلاحاتی مانند شب های دیجیتالی، فرهنگ ها و ارتباطات بی مرز، کانون جرایم فضای سایبر، سرزمین زشتی ها و  اوهام، شهروند مجازی و... نیز توصیف می شوند.
 

| جانباز دکتر سیدمهدی حسینی

اینستاگرام
ساقی، به نورِ باده بَرافروز جامِ ما
مُطرب بگو که کار ِجهان شد به کامِ ما

ما در پیاله عکسِ رخِ یار دیده‌ایم
ای بی‌خبر ز لذّت شُربِ مُدامِ ما

هرگز نَمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جَریده‌یِ عالم دوامِ ما

چندان بُوَد کِرشمه و نازِِ سَهی قَدان
کآید به جلوه، سروِ صنوبر خرامِ ما

ای بادَ اگر به گلشن اَحباب بُگذری
زِنهار عَرضه دِه بَرِ جانان پیامِ ما

گو نامِ ما ز یاد به عَمْدا چه می‌بَری
خود آید آن که، یاد نیاری ز نامِ ما

مستی به چشمِ شاهدِ دلبندِ ما خوش است
زآن رو سپرده‌اند به مستی زِمامِ ما

ترسم که صَرفه‌ای نَبَرد روزِ بازخواست
نانِ حلالِ شیخ ز آبِ حرامِ ما

حافظ ز دیده دانه‌یِ اشکی هَمی‌فِشان
باشد که مرغِ وصل کُند قصدِ دامِ ما

دریای اَخضَرِ فَلَک و کَشتی هِلال
هستند غرقِ نعمتِ حاجی قِوامِ ما

سلام و عرض ادب و احترام دارم خدمت آقای دکتر .
تقدیم به افکار بسیار زیبای شما گرانقدر دانا .

با نام و یاد خدا
سلام علیکم ورحمت الله و برکاته
عرض ادب و احترام متقابل به عزیز دل برادر
شما بزرگوارید ؛ محبت شما مسؤولیت بنده را در قبال نوشته ها سنگین تر می کنه ... به راستی که حضرتعالی از طایفه ی انصاف هستی که در برابر نوشته ی پر ایراد و اشکال اینجانب دیده ی عیب بین را سرمه ی پرده پوشی کشیده ای ...
ممنون از ذوق وسلیقه ی انتخاب شعر ؛

ساقیا ؛ بده جامی زان شراب روحانی
تا دمی بیاسایم ؛ زین حجاب جسمانی

بهر امتحان ؛ ای دوست گرطلب کنی جان را
آن چنان برافشانم ؛ کز طلب خجل مانی

بی وفا نکارمن ؛ می کنه به کار من
خنده های زیرلب ؛ عشوه های پنهانی

ما ز دوست غیر از دوست ؛ مقصدی نمی خواهیم
حو ر و جنت ؛ ای زاهد برتو بادا ارزانی
... یادش بخیر ارزانی رو میگم!!!
خوب، به هرحال بهتره بگذریم.
باتشکر فراوان از حسن نظر و د یده ی زیبا بین حضرتعالی
همواره پیروز و موفق باشید
التماس دعا بیش از پیش ...
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi