روایت زاکانی از شهیدی که تا آخرین نفس پای انقلاب ایستاد

 علیرضا زاکانی شهردار تهران مهمان این هفته گلزار شهدای بهشت زهرا (س) تهران در برنامه «با این ستاره‌ها» بود تا در آستانه سالروز عملیات کربلای ۵ خاطرات خود را از دوران جبهه و جنگ روایت کند.

علیرضا زاکانی در دوران دفاع مقدس از نیرو‌های تخریبچی بود. وی با بیان خاطراتی اظهار داشت: مرحله دوم عملیات کربلای ۵، در دژ مسقر بودیم که دیدم یکی از دور لنگان می‌آید، دیدم «علی فیلسوف» است، همان کسی که دو ماه پیش یاپش را از گچ درآورده بود. گفتم علی تو اینجا چه می‌کنی؟ گفت پاهایم را اینجا گذاشته‌ام. همینقدر که پا گذاشته بود دیگر جایش در خانه نبود، در منطقه بود.

زاکانی ادامه داد: ماه بعدش ۱۶ فروردین سال ۱۳۶۶ عملیات کربلای ۸ باز علی را لنگان لنگان دیدیم، گفت پایش پیچیده. گذشت تا والفجر ۱۰ برج ۱۲ سال ۱۳۶۶ علی آمد و به من گفت من هم به منطقه می‌آیم، باهم حرکت کردیم که برویم گفت من این بار شهید می‌شوم، گفت مصطفی عرب سرخی سه برادرند به خوابم می‌آید و آیات آل عمران را به من نشان می‌دهد و می‌خندد. انگار من دیگر رفتنی هستم.

علی روز پنجم نیم ساعته روی زانویم جان داد پایش قطع شد شکمش آسیب دید و در قطعه ۵۳ گلزار شهدا به خاک سپرده شد.

او پایش را داد، زحمت کشید، تا آخر پای انقلاب ایستاد، ما هم باید پای انقلاب بایستیم، این انقلاب ماحصل جریان حق در طول تاریخ است، همه انبیا و اولیای الهی چشمشان به من و شماست.