حکایت مدرسه دخترانه در مسیر شهید صیاد شیرازی

حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدتقی وکیل‌پور از راویان دفاع مقدس در برنامه «میراث حماسه» که به همت خبرگزاری تسنیم برگزار شد، به ماجرای شنیدنی مادر شهید نادر مهدوی اشاره کرد و گفت: برای برگزاری یادواره شهدا به شهر خرموج بوشهر سفر کردیم، بعد از عزیمت به دیدار یک مادر شهید گرانقدر رفتیم. مادر شهید، بعد از شهادت فرزندشان، کاملاً نابینا می‌شوند. در این دیدار به من گفتند، یک روزی همین جایی که شما نشسته‌اید، فرزند شهیدم نشسته بود و درحالی که داشتیم ماهی می‌خوردیم به من گفت، «مامان ما الان داریم ماهی می‌خوریم، یک روزی هم ماهی‌ها ما رو می‌خورند.»

وی با بیان اینکه پیکر این شهید در اروندرود افتاده و ماهی‌ها پیکر مطهر ایشان را خورده‌ بودند، تصریح کرد: پس از دیدار با این مادر شهید بر سر مزار این شهید والامقام رفتیم، در کنار مزار ایشان، شهیدی به نام عبدالله رکنی دفن شده‌ بود، در طول مسیر آقایی ما را همراهی می‌کردند که متوجه شدم از دوستان و همرزمان شهید رکنی هستند، در طول مسیر خاطره‌ای از این شهید برایمان نقل کرد. ایشان گفت، روزی با عبدالله در کوچه باغ در حال حرکت بودیم و در همان حال و هوای کودکانه اگر خرمایی بر روزی زمین یا باغی افتاده بود، برمی‌داشتیم و می‌خوردیم، شهید عبدالله رکنی ما رو کنار کشید و گفت، «بچه‌ها گناه میکروب داره، حواستون باشه گرفتار نشید.» ما که منظورش را از گناه نمی‌فهمیدیم اما میکروب رو به خوبی درک می‌کردیم، می‌فهمیدیم که میکروب باعث دگرگونی در بدن و باعث جراحت می‌شود.

این راوی دفاع مقدس در بخش دیگری از خاطره خود به خاطره‌ای از نوجوانی سپهبد شهید صیاد شیرازی اشاره کرد و اظهار داشت: در مسیر رفت و آمد صیادشیرازی به مدرسه یک مدرسه دخترانه بود، اما ایشان مسیر خود را دورتر می‌کرد تا به این مدرسه دخترانه برخورد نداشته باشد، ایشان می‌گفت گناه معامله است، یعنی باید در ازای دیدن دختر نامحرم چیزی بدهی و آن، این است که دیگر نمی‌توانی گریه کنی و حالت خوب نیست.

وکیل‌پور با تاکید بر اینکه یکی از ویژگی‌های مشترک شهدا این است که گناه را کوچک نمی‌شمارند؛، خاطرنشان کرد: امام على علیه السلام می‌فرمایند «أعظَمُ الذُّنوبِ عِندَ اللّه ِ سبحانَهُ ذَنبٌ صَغُرَ عِندَ صاحِبِهِ» بزرگترین گناه نزد خداى سبحان، گناهى است که در نظر گنهکار، کوچک آید، یعنی بگوییم این یک لایک که گناهی ندارد، این یک لقمه، این یک دل شکاندن و غیره گناهی ندارد، درحالی که این کارهای کوچک جمع می‌شود و یک دریایی از خطاها تبدیل می‌شود.

وی ابراز داشت: روزی به یک جوان گفتم که گناه اثر دارد، اما گفت من دیگر احساس نمی‌کنم، گفتم «وضعت داره خراب می‌شه». شما یک خودکار بردار، روی یک لباس مشکی بکش، شاید دیده نشود و حس نکنی اما اثر دارد چراکه از جوهر خودکار کم می‌شود.