شناسه خبر : 90093
سه شنبه 20 ارديبهشت 1401 , 13:14
اشتراک گذاری در :
عکس روز

قابل توجه مسئولان اشتغال بنیاد

فرزند شهیدی که نمی خواهد در زندان سنندج باشد!

به کرات این قشر رنج دیده که با بی مهری تمام و کمال مسئولان بنیادشهید در زندان به حال خود رها شده، تهدید و بی احترامی و تخریب شده است.

کد ملی 3839561698 (فرزند شهید)- خدمت جناب آقای دکتر قاضی زاده گرامی و همکاران دلسوز و زحمتکش بنیاد شهید

سر و کله و قلب و روده ی هر انسان فلسفی منطقی دیندار و با خدا از این همه تبعیض و ناعدالتی حق خوری ظلم و پارتی بازی و باند بازی منفجر ‌شده و آتیش می گیرد.

آن هم کجا؟ بنیاد شهید. جائی که خانواده ها جان و جسم و روح و روان عزیزانشان را تقدیم آب و خاک و انقلاب کردند تا از این دست مشکلات و گرفتاری ها کمتری داشته باشند؛ نه اینکه از همه ی ادارات و ارگان ها بیشتر مشکل و گرفتاری و بدبختی و ناراحتی و غم و غصه داشته باشیم.

 به قبلی ها و مسئولان هر چه گفتیم، به در بسته خوردیم و گوش هیچ مسئولی بدهکار نبود. محض رضای خدا بیشتر کنترل بکنید. در سطوح خیلی بالا نظارت و پیگیری بفرمائید. به خانواده ی شهدا و ایثارگران رسیدگی کنید و مشکلات و ناراحتی هایشان دغدغه مسئولان باشد و نه فقط رفع تکلیف.

 اینجانب ایوب قادری فرزند شهیدی هستم از استان کردستان، شهرستان سنندج. دارای مشکلات و ناراحتی های بی شمار شغلی و خانوادگی و اقتصادی می باشم. من در بهمن ماه سال ۱۳۸۸با مدرک کارشناسی رشته مشاوره توسط بنیاد شهید کردستان مجبور به استخدام در زندان سنندج ( کانون اصلاح و تربیت ) شدم.

 کار و شغل بنده شیفتی و تماس مستقیم با زندانیان جرائم سنگین میباشد و در خط مقدم خطرات و بیماری ها و تهدیدها به سر می برم. تا آنجا که به کرات این قشر رنج دیده که با بی مهری تمام و کمال مسئولان بنیادشهید در زندان به حال خود رها شده، تهدید و بی احترامی و تخریب شده است.

  سیزده سال است که دارم انواع و اقسام مشکلات روحی و روانی و جسمی و عاطفی (از قبیل شب نخوابی و استرس بیش از اندازه و تنش و پر خاشگری با زندانیان و بی مهری و بی احترامی مسئولین زندان) و اقتصادی (بی پولی و نداشتن مسکن ) را تجربه و با آن دست و پنجه نرم می کنم. به حدی که واقعا از نظر روحی و روانی و جسمی افسرده و درمانده و ناتوان شده ام و تحت هیچ شرایطی انگیزه و روحیه ای برای ادامه ی کار و امرار معاش در کانون اصلاح و تربیت ندارم.

جناب آقای دکتر قاضی زاده

 به خداوندی خدا قسم بارها و بارها از جانب زندانیان مورد اهانت و فحاشی ناموسی قرار گرفته ام و دلسرد و بی روح شدم و بالطبع آن در مسائل و امورات زندگی شخصی و خانوادگی به مشکلات جدی و اساسی تبدیل شده است.

دوست دارم و تقاضامندم و خواهشمندم زمینه ملاقات حضوری با مسئولان ذیربط را سهل و آسان کنید تا مشکلات و گرفتاری ها و دغدغه و غم و غصه آحاد جامعه راحت به گوش مسئولین رسانیده شود و اینهمه مانع و مراتب اداری برداشته و حذف شود و لذا با توجه به قانون و تبصره و ماده واحدهای قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در مورد تکریم شهدا و ایثارگران و امورات استخدامیشان تا آنجا که این حقیر اطلاع داشته باشم، باید در کار و شغلی متناسب با روحیاتشان به کار گرفته و پذیرش شوند، نه با زور و اجبار و ظلم و حق خوری.

 هر بار که مدیران محترم کل وقت بنیاد شهید استان و شهرستان و زندان های استان ملاقات نموده و طرح درخواست و تقاضا نموده ام، با پاسخ های غیرمنطقی و دور از عقل و استدلال برخورد کرده و توجهی نشده است.

  با استعانت از خداوند متعال و التماس عاجزانه از محضر عالی استدعا دارم دستورات لازم و شایسته را جهت انتقال اینجانب به استانداری و یا بنیاد شهید استان (ستاد مرکزی) مبذول فرمایند. 

با تشکر و سپاس و خدا قوت  
۱۹ / ۲ / ۱۴۰۱

اینستاگرام
حاج علی رضای عزیز سلام باتوجه به اینکه برادر عزیزمان فرزند شهید پیشمرگه ازاکراد عزیز مان است خدمتش درمکان مذکور صلاح نیست خواهشآاقدام نمایند
برادر محترم ایوب قادری عزیز بقول شاعر حرف اگر حرف من وقصه اگر قصه توست آن صدایی که بجایی نرسد فریاد است.
القصه اینکه فریاد ودرد دل ایثارگران وفرزندان شهدا همیشه وهمه حال تاثیری نداشته و تجلیل وتکریم این قشر معزز فقط جنبه طبلیغاتی توسط مسئولان ارشد را دارد درحدیث وسخن مسئولان ایثارگران را ولی نعمت خود وانقلاب معرفی میکنند ولی در عمل هیچ .وقتی مشکلی یا درد دلی را برایشان بازگو میکنی انگار که حق وحقوق تمام افراد را یکجا خورده ای وتصمیماتی اکثرا فاقد وجاهت قانونی وسرسری میگیرند وبقول عامه از سربازت میکنند پس برادر بهتر آن است که درد دل ومشکل را در دل نگه داری وامید به این سراب توخالی حمایت از ایشان را فقط به خدای غفور ورحیم وسریع الحساب وسریع العقاب بسپاری که صدالبته خداوند به فرموده قرآن کریم سریع الحساب است وسریع القاب یعنی سریع به حساب خاطی وبهترین عقوبت را در کارنامه خاکستری رنگشان درج می نماید بقول شاعر رهرو اگر هزار دارد توکل بایدش هنگامی که امید حمایت وکمک از ایشان را قطع نمایی برکت توکل به خدوند را میفهمی ایضا اکثر ایثارگران وفرزندان معزز شهدا هنگامی که امیدشان از اینچنین مسئولانی قطع شود بهتر ونیک تر تصمیم میگیرند وبهترین سرنوشت را خود بدست باکفایت خود برای خودشان رقم خواهند زد بنده سالها به امید استخدام ومسکن وغیره که وظیفه ذاتی بنیاد نسبت به ایثارگران است را از مسئولان بی کفایت بنیاد داشتم ونتیجه چندین ستم وظلم از جانب ایشان بیشتر نبود اما از وقتی امید از ایشان قطع کردم وروی پای خودم وتوکل به خدای قادر متعال را سرلوحه کار خود قراردادم خداوند بهترین ها را بی منت برایم رقم زد وفی الحال بدون حمایت وکمک ایشان موفقیت نسبی را کسب کردم توصیه میکنم شما بزرگواران نیز همین رویه را در پیش گیرید وایشان را به خدا واگذار نمایید وبس انشاا... که خیر وبرکاتش بزودی در زندگی مشاهده شود .توکلت علی ا...
فرزند گرانقدر شهید بزرگوار شرایط ایوب جان با شما ۱۸۰درجه فرق داره شما ایشان رادعوت به واگذاری به خداوند بزرگ می نمائید درحالی که از شرایط وی مطلع نمی باشید بله انسان با امید زنده است امید به یکتای هستی آنشالله مشگل شان حل گردد
ناصرجان درست میفرمائید وشرایط بنده فرق میکند بادوستمان اما خدای ما یکی است خداوند از انجام کار پوچ وباطل مبراست وچه بسا برکات همان زندان از استانداری وبخصوص بنیاد بیشتر باشد چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید کار در بنیاد چه مزیتی بیشتر از سازمان زندانها دارد شرایط اشتغال همه جا فعلا خوب نیست بعضی فرزندان شهدا هستند که بیکار هستند همین چند ماه قبل فرزند محترم شهید برای کار...! حرف من این است باید ساخت وتوکل داشت خدا بهترین را رقم میزند ما تجربه مان را منتقل میکنیم چون این عزیزان را مثل برادر دوست داریم شرایط سخت است نارضایتی از کار میشود کم کاری کم اعصابی ودچار شدن به شرایطی بدتر آخر به طناب پوسیده این مسئول وآن مسئول هم که نمیشود به چاه رفت حالا پیگیری واجب است اما نتیجه مهم است که در روحیه انسان خلل وارد نکند کاری هم ازدست ما جز دعا برنمی آید انشاا... خدا بهترین را برای برادرمان رقم بزند آمین .
حسین جان برادر و پسر عزیزم من خیلی چیزها را نمیتوانم دراینجا بنویسم خودم از نسل سوم خانواده رانده شده کردستان عراقیم من قصد جسارت نداشتم در کردستان قبل شروع جنگ وبعد ان خدمت کرده ام ولی شرایط ایوب جان ازنظرهای که در جای دیگه خدمت کنه حرفی نیست ولی شرایطش با ما فرق داره خدمت خدمته چه آنجا چه هرجائی دیگه امیدوارم منظورمو رسونده باشم به حاج علی رضا توضیح کامل دادم چرا باید جاش عوض بشه
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi