سه شنبه 20 ارديبهشت 1401 , 15:34




ابهامات تبصره یک قانون حالت اشتغال(۱)
یک برداشت غلطِ رایج در اعمال حقوق جانبازان و آزادگان مشمول قانون حالت اشتغال به وجود آمده، که مبنای قانونی و منطقی نداشته و اعمال سلیقه فردی در اجرای قانون است. مستندات بسیاری در این زمینه وجود دارد لکن با توجه به سوابق قانونی عدهای بر آنند تا دیدگاه غلط خود را به قانون تحمیل کنند...
فاش نیوز - یک برداشت غلطِ رایج در اعمال حقوق جانبازان و آزادگان مشمول قانون حالت اشتغال به وجود آمده، که مبنای قانونی و منطقی نداشته و اعمال سلیقه فردی در اجرای قانون است. مستندات بسیاری در این زمینه وجود دارد لکن با توجه به سوابق قانونی عدهای بر آنند تا دیدگاه غلط خود را به قانون تحمیل کنند. آنان با مستمسک قرار دادن عبارت "به جبهه اعزام و به دلیل حضور در جبهه ازکار افتاده کلی گردیدهاند" در ماده ۳۸، اظهار می کنند مجروحیت باید به وسیله تیر و ترکش و حوادث ناشی از درگیری در خط مقدم جبهه باشد، این برداشت مضیق از قانون سبب اشتباه مبادی ذیربط در نیروهای مسلح شده و آنان به دلیل همین اشتباه از صدور حکم حقوقی جانبازان حالت اشتغال تبصره ۱ که درماموریت نیروهای مسلح ازکارافتاده کلی شده اند،خودداری کرده و آن را به بنیاد واگذار کردهاند. ما در صددیم با موشکافی قانون و مقررات مصوب این اشتباه را اصلاح کرده و مسیر درست را تشریح نماییم.
اولاً عبارت "به جبهه اعزام شده و به دلیل حضور در جبهه ازکار افتاده کلی گردیدهاند "دلالت بر آن ندارد که حتماً این اتفاق در منطقه درگیری و بر اثر اصابت تیر و ترکش و حوادث مربوط به خط درگیری باشد .هر کدام از نیروهای داوطلبی که از طریق مراجع ذیصلاح به جبهه اعزام شده و در طول مدت حضور در جبهه و در مسیر رفت و برگشت به جبهه به دلیل اعزام، مرخصی و پایان ماموریت، هر اتفاقی که برای آنان حادث شده باشد مشمول این عبارت بوده و مجروحیت آنها ناشی از اعزام به جبهه و به دلیل حضور در جبهه می باشد، خواه حادثه و مجروحیت در منطقه درگیری یا منطقه غیر درگیری باشد. از نکات قابل تامل، تمکین نیروهای مسلح به این دیدگاه غلط در خصوص تبصره یکی هاست که چرا به عنوان نهاد اعزام کننده این دیدگاه غلط را پذیرفته اند. حسب قاعده ملازمه اذن در شی اذن در لوازم آن است، یعنی وقتی فردی را به جبهه اعزام می کنیم و انگیزه او از اعزام، حضور در جبهه است هر اتفاقی که در این مدت برای فرد حادث شود از لوازم اعزام و حضور در جبهه است.
ثانیاً اگر بپذیریم قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران به عنوان قانون موخر به درستی در ماده ۳۸ تکلیف نیروهای وظیفه و بسیجی داوطلب را تعیین تکلیف کرده و تفسیر مضیقی که مجریان در اجرای قانون ارائه می دهند صحیح باشد، پس تکلیف سایرین که اکنون به عنوان تبصره یکی معرفی می شوند را از کجای قانون گرفته و اجرایی می کنند. وقتی تکلیف این گروه با فرض بر اینکه ادعای مجریان درست باشد در این قانون روشن نشده باشد چگونه به خود اجازه میدهند بر خلاف قوانین به سلیقه خود اقدام کنند. البته این موضوع بسیار و شفاف و روشن است و به آن اشاره خواهیم کرد.
ثالثا" ماده ۳۸ به عنوان ماده قانونیِ جامع، موضوع حقوق و مزایای شهدا، مفقودالاثرها، جانبازان از کار افتاده کلی وآزادگان از کار افتاده کلی را به صورت یک قانون هماهنگ و واحد دیده است. مجریان اجرای احکام در نیروهای مسلح و بنیاد باید پاسخ دهند چگونه این تفکیک را در اجرای احکام حقوقی شهدا، اعمال نمی کنند، ولی آنرا برای احکام حقوقی جانبازان حالت اشتغال اعمال می کنند. این دوگانگی در برداشت از یک قانون واحد برای یک موضوع واحد چگونه توجیه می شود؟
| یوسف مجتهد
۱. پرداخت حقوق حالت اشتغال مطابق خدمات کشوری بهطور واقعی
۲.صدور حکم حقوقی با تمام آیتمهای خدمات کشوری
۳. اجرای ماده ۵۱ فوقالعاده ایثارگران مصوب سال ۹۱با معوقات
۴.محاسبه و وپرداخت تمام معوقات قانون همتراز خدمات کشوری ازسال۱۳٨۶
۵. تعیین تکلیف بازنشستگی جانبازان تبصره یک مطابق تمام قوانین خدمات کشوری و جامع خدماترسانی ایثارگران .
پرداخت طبق آخرین مدرک تحصیلی
فوق العاده ایثارگران ماده ۵۱
اینکه بازنشستگی این جانبازان بر اساس زمان مجروحیته یا زمانی که حالت اشتغال شدن .بیشترمان سنمان ۴۰ ب بالاست و داریم پیر میشیم پس ب این پاداش نیاز داریم
با سپاس از زحمات کارکنان بنیاد مرسی که برای این عزیزان زحمت میکشین
صدور حکم حقوقی وکدپرسنلی مطابق خدمات کشوری .
پرداخت پاداش پایان خدمت از زمان مجروحیت .
قانون پرداخت پاداش پایان خدمت بازنشستگی جانبازان حالت اشتغال یکی است ؛چرا بنیاد ماده۳۸ رادراولویت قرارداده؟؟؟
واقعا که تبصره ۱ ها جزو فراموش شدگان هستند
باید کاری صورت بگیره
هر طور به این مسئله نگاه کنیم میبینیم در حق ما تبصره ۱ ها کم لطفی بیش از حد قانون نسبت به ماست
توقع از مسئولین بنیاد این است که حداقل به جانبازان تبصره ۱ هم توجه شود و مواد قانونی از جمله ماده ۵۱ و معوقات چندین ساله آن پرداخت گردد...
باتشکر از تمامی خدمت گزاران صدیق به نظام اسلامی
بله متاسفانه برداشت های غلط از قانون واحکام باعث شده
که حق وحقوق خیلی از جانبازان تبصره۱ نادیده گرفته بشه
من معترضم لطفا پاسخگو باشید
با سلام -
همکاران جانباز شما در بنیاد که حالت اشتغال هستند(تبصره ۶) متاسفانه به دلیل اینکه صرفا فقط حقوق حکم کارگزینی یعنی بدون اضافات دریافت میکنند از دریافتی پائینی برخوردار هستند.
لطفا جنابعالی موضوع افزایش حقوق پرسنل بنیاد که حالت اشتغال هستند (اعمال ماده ۳۹ /یا تخصیص اضافه کار /....) برای تاثیر آن در بازنشستگی انها رو در سطح مقام محترم عالی ریاست بنیاد پیگیری بفرمائید /با تشکر
آقای مجتهد اگه ممکن هست ،لطف بفرمایید و برای ما جانبازان تبصره یک و تبصره شش ،هرچند به اختصار، در این سایت بیان کنید و راهنمایی بفرمایید که کدام یک از جانبازان مشمول تبصره یک هستند و چه گروهی از جانبازان مشمول تبصره شش میشوند. از بزرگواری شما سپاسگزارم.
قانون مشخصه
نیازی به تفسیر هم نداره مگه ماده ۵۱برای تبصره یکی ها تعریف نشده یا بازنشستگی مگرتعریف نشده خوب اگر بازنشستگی تعریف شده که شده آیا باید پرسنلی وحکم کارگزینی انجام شدنیه
در حق تبصره یکی ها واقعا اجحاف شده
ومطلب دیگه اینکه مبنای بازنشستگی را میفرمایند زمان اجرای پرداخت حقوق هست که با این توصیف فکرمیکنیدچند درصد از حالت اشتغالها به باز نشستگی نائل بشوند با توجه به اینکه همه سنشان بالا هست؟
این رو مطمئن باشید َسر پل صرات یقه همه اونهای که به من وامثال من ظلم کردن رو میگیرم
تمام مدیران بنیاد شهید فکر ریاست وحفظ میز وصندلیشونه وفکر ماها نیستن همون آقای قاضی زاده هاشمی بیاد ببینم می تونه با این حقوق نا چیز حالت اشتغال که حداقل بگیر هستیم می تونه یه ماه یک خانواده چهار نفره رو اداره کنه
شما ها رو واگذار می کنم ب خداوند متعال
اینجانب جانباز۷۰درصد با کارشناسی ارشد و معاف از مالیات حقوق حالت اشتغال با فوق العاده ایثارگری مبلغ ۷میلیون تومان حقوق میگیرم در صورتی که اگه جانباز ماده ۳۹باشم و ارشد داشته باشم معاف از مالیات هم باشم تقریبا ۲۰میلیون حقوق دریافت میکنم با نظر شما ظلم نیست که حقوق ما را طبق قانون مدیریت خدمات کشوری باید اعمال کنند نمیکنند ؟ چرا بقیه آیتم های حقوقی برای ما اعمال نمیکنید تا کی میخواهید اینطور ظلم کنید خداوند لعنت کند مسولان ظالم را همین
لطفا طبق خدمات کشوری تمام آیتم های به جامانده
رو برای تبصره۱ها اجراکننده
ومخصوصا کدپرسنلی وحکم کارگزینی
به عنوان جانباز تبصره یک از متولیان امر درخواست رسیدگی به حق وحقوق این گروه از جانبازان دارم.مواردی از قبیل: اعمال ماده ۵۱ در اسرع وقت و همچنین بازنگری در برخی مفاد قانون جامع از جمله شرایط بازنشستگی واجرای صحیح این خواسته منطقی وحقیقی.
خدا وکیلی یک جمله میگم فقط کمی بهش فکر کنید و بعد قانون را تفسیر کنید جناب پاکدل عزیز
از جنابعالی میخام بپرسم آیا اگه ما تبصره یکی ها شهید میشدیم بازم بین ماها فرق میگذاشتید؟و حال که جانباز یم شدیم تبصره ۱ و ماده ۳۸؟
مسعله بعدی آیا خود شما میتونید با این حقوق زندگی کنید و خرج زن و بچه و هزینه هارا بدهید؟آیا واسه شما که مسعول هستید زشت نیست که ما شرمنده زن و بچه و دیگران شویم و آرزوی مرگ کنیم ؟واقعا با این زجر و عذاب مجروحیت پس دعا کنید لا اقل شهید بشیم که شما ها بین ما ها تفکیک و تبعیض قاعل نشوید.
در جواب اون برادری که فرمودند فرق هست بین جانباز خط مقدم و پشت جبهه باید عرض کنم که هیچ فرقی بین هیچ جانباز و شهیدی نیست و مهم نفس عمل اون شخص.همانطور که یکی مثل سردار سلیمانی بخاطر این نظام و رهبری در خارج مرزها با رشادت و سر افرازی به شهادت نایل گشتند و چه شهدای ترور هسته ایی و چه سربازی که لب مرز به جانبازی و شهادت نائل می شود و چه کادر درمان که چه در جبهه و چه در زمان کرونا فداکاری کردند و چه عزیزانی که در شهر های مرزی ماندند و جلوی دشمن ایستادند و بمب و موشک را تحمل کردند تا کشور دست دشمن نیفته و چه تدارکاتی که در پشت جبهه خدمت کرده و پشت رهبری و نظام و حتی بعد از جنگ مدافع حرم بوده و جانباز یا شهید شده و به امر و فرمان رهبر عزیز امام خامنه ای عمل کرده و جلوی دشمنان ایران و اسلام در همه جهات ایستاده، همگی با عزت و شرف و مردانه در حفظ تمامیت ارضی ایران ایستادگی کردن و خواهند کرد. ان شاء الله
همین طور حد اقل حقوق طبق قانون خدمات کشوری می بایست ۵ میلیون و ششصد هزاز تومان باشد که بنیاد سه میلون و پانصد می داد.و این موضوع هم با دو فوریت در مجلس رسیدگی شد.و قراره اعمال شود.اما موضوع مهم کوتاهی بنیاد شهید و اعمال نکردن این دو موضوع از زمان تصویب قوانین است که باید مطالبه شود.همچنین اعمال نکردن قوانین از سال ۷۲ به درستی مثلا عدم تعریف احکام حقوقی شفاف و ایتم هایی که در فیش حقوقی یک کارمند وجود دارد اما جانباز از آن بی بهره است.مثل حق مسکن.مثل بن.مثل خیلی از موارد که دلیل اجرا نکردن و کوتاهی را باید پیگر شد و پرسید بر چه مبنی شما اعمال نکردید و بر چه اصلی اصلا حقوق پرداحت میکنید.؟مورد بعدی ذخیره مرخصی که دلیل حذف چیه؟مورد بعدی ایین نامه جدید که چرا سن بازنشستگی را ۶۰ سال سن و ۳۰ سال پرداحت حقوق تعیین کردید و چرا؟و مبنی قانونی شما چیست و از چه سالی محاسبه میکنید؟چرا که جانباز از زمان مجروحیت میبایست محاسبه شود.در مورد سنوات هم ایراد هست و طبق چه قانونی عمل شده و اصلا شفاف نیست.و باید یک هیاتی ناظر تشکیل شود و قوانین را شفاف به همه توضیح داده شود که کسی دچار ابهام نشود.متشکرم.
ه گناهی کردیم که در شهرها مجروح شدیم که ما را از ماده 38جدا میکنید به این فکر کردید که اگر یک مرد در جبهه نصف اندامش را از دست بدهد مشکلش کمتر از خانمی است که در بمباران یک سانتیمتر از انگشت دست یا پایش را از دست میدهد کاش درک کنید درد کشیدن یک خانم از بابت جراحت ترکش خیلی سخت است از درد کشیدن یک مرد در جبهه کاش درک کنید یک مرد روحیه جنگ دارد یک مرد روحیه مردانگی دارد ولی یک خانم یا دختر که در مدرسه وخانه مجروح میشود روحیه اش دخترانه است که از یک سوسک میترسد کاش درک کنید
سلام جانبازوازاده هستم ماده۳۸دوماه برام حقوق امدوبعددوماه قطع شد چراواقعادروضعیت بدی به سرمیبرم اختلاف خوانوادگی فقرفلاکت اوارگی امانموبریده فکری بحال من بکنین
دوستان عزیز گروههایی در واتساپ و تلگزام هستند که جانبازان معیشت هستند ای کاش میشد این تعداد جانبازان تبصره یک هم با هم متحد بودند
بنده حالت اشتغال
قطع پا
۳۰درصد
از کار افتادگی کلی
در حال ماموریت در کوه های بانه سردشت در اثر انفجار مین
مجروح شده ام می گویند بعد قعطنامه۵۹۸
پس عملیات کرال در فروردین ۱۳۷۲ بعد قعطنامه۵۹۸ نبود



