جمعه 20 خرداد 1401 , 16:10




از سلامی ز دور می ترسم!
فاش نیوز - این سروده تقدیم می شود به محضر مبارک ولی نعمت ایرانی ها در روز میلادشان...
ای همه شور و عشق و شیدایی
ای همه دلبری و زیبایی
ضامن آهو، ای امام رئوف!
ای تو و گنبدت تماشایی
کاش میشد کبوترت باشم
آهوی خفته در برت باشم
دلمان سخت تنگ مشهد توست
تنگ آن لطف های بی حد توست
اینکه بی تو به خاک افتاده
زائر دل شکسته و بد توست
کاش میشد کبوترت باشم
آهوی خفته در برت باشم
زاغکی آمده به پابوسی
التماسی کند به طاووسی
کن نگاهی به روسیاه چو من
تو که سلطان شهرهی توسی
کاش میشد کبوترت باشم
آهوی خفته در برت باشم
حسرت یک زیارت شیرین
مانده بر دل ز دلبر دیرین
هیچ بر زخم این دل خسته
نیست جز روی ماه تو تسکین
کاش میشد کبوترت باشم
آهوی خفته در برت باشم
از دل سوت و کور میترسم
از جدایی ز نور میترسم
دل من بی تو زود میمیرد
از سلامی ز دور میترسم
کاش میشد کبوترت باشم
آهوی خفته در برت باشم
|شهید گمنام



