شناسه خبر : 90656
شنبه 21 خرداد 1401 , 10:08
اشتراک گذاری در :
عکس روز

جهان مجازی و آرمان زدایی فرهنگی

پیش شرط تحقق آرمان؛ آگاهی و اراده است و پیشبرد هرچه موفق تر امور جهان اجتماعی (جامعه و فرهنگ) همواره نیاز به مطالعه و برنامه ریزی کارشناسانه دارد.

فاش نیوز - پیش شرط تحقق آرمان؛ آگاهی و اراده است و پیشبرد هرچه موفق تر امور جهان اجتماعی (جامعه و فرهنگ)  همواره نیاز به مطالعه و برنامه ریزی کارشناسانه دارد.

در سیاست مقایسه ای، ژاپن که «مظهر مهاجم ترین وجه خشونت آمیز تفکّرِ تکنیکیِ غربی است؛» نمونه ی اعلای برنامه ریزی شناخته می شود.

 بشریت در سپیده دم قرن بیست و یک؛ در عصری از تحول فکری و اجتماعی قدم می زند که در آن اینترنت و کلیسای گوگل رقیبی قَدَر برای همه ی کانون های دانایی ساز پیشین محسوب می گردند ...

 تصور اینکه هزینه کردن صدها میلیون دلار از سوی «وزارت امور خارجه [امریکا] برای گسترش آزادی در اینترنت در سراسر جهان (تیکچاوا؛ آزادی اینترنت و فضای سیاسی، ص 19)» صرفا به معارضه جویی فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی محدود می شود؛ ساده انگاری است و نباید از آفتِ آن غافل ماند. 

علی رغم مزایای غیر قابل محاسبه! بالاترین ناخرسندی از نماد هزاره ی جدید؛ حادثه ی خودباختگیِ فرهنگی است. این امُّ المصائب! دو پیامد و عارضه یِ مهم دیگر به دنبال دارد:

  • از خودبیگانگی فطری ( غیر انسانی شدن شاکله ی رفتاری )
  • از خودبیگانگی تاریخی( فراموشی هویت دینی و تضعیف روحیه ی ملی )

چنانکه امام خمینی (ره) فرموده اند: «خود فراموشی دردی است که اغلب جوامع بشری بدان مبتلا گردیده اند و حاکمیت تکنولوژی و زندگی ماشینی؛ بر از خود بیگانگی افزوده اند. در این میان تنها منادیان توحید و پاسداران حریم ارزش ها و معنویت ها جامعه را به سوی ارزش های متعالی هدایت [می کنند].»

مفروض است:

 در هنگامه ی شتاب فزاینده ی کم شدن فاصله ی نوآوری در فناوری دیجیتال و بر آمدنِ " لیگِ مقدس" از شبکه ی عنکبوتی کلیسای گوگل، برای آینده ی شهروندان فضای مجازی خواب هایی پریشان دیده می شود:

  •  جهان مجازی طالع دنیای فردا را در آینه ی امروز نمایان کرده است؛
  •  تفکّرِتکنیکیِ غربی درحال پرورش" مار در آستین " برای تاریخ فردا  است؛

هر گونه سهل انگاری در چگونگی رقم خوردن سرنوشتِ نسلی که تازه برقطار قرن پانزدهم ه. ش سوار شده؛ خسارتی جبران ناپذیر بر پیکر فرهنگ اسلامی ایرانی وارد خواهد کرد.

فرضیه:

الف: تکنولوژی برتر به جای اینکه در خدمت سعادت بشر باشد؛ انسان را در خدمت خود در آورده و در حال بیرون افکندن او از سایبان مذهب است.

ب: سودا گران بازار اندیشه و«فُکُلی های فرنگی مَآب و شترمرغ های ایرانی» که بدون استثنا به همه ی دستا وردهای انقلاب آگاهانه می تازند؛ در فضای مجازی« خَرمُهرِه را به جای صدف جای می زنند!»

ج: نسل جدید دقیقا در والاترین مرحله ی کسب آگاهی؛ از رهگذرِ:

  • تبدیل شبکه های اجتماعی به منبع اصلی اطلاعات؛
  • حضور گسترده در مباحث و گفتگوهای کاملا صیانت گریز!

با مخاطره ی از دست دادن توانایی فهم دقیقِ رویدادهای تاریخ معاصر مواجه است.

 

 صاحب نظران می گویند اندیشه هرگز نمی میرد و هرگاه یک فکر جدید وارد ذهن شد دیگر به حالت اول بر نخواهد گشت، این امری مهم است. دیجیتالیسم نیز با اینکه مدعی آگاهی بخشیِ علمی است، اما درست مثلِ برخی از متولیان امور! انتظار دارد نوجوانان و جوانان این واقعیت مهم را نادیده بگیرند.

بنابراین هرگونه مطالعه و برنامه ریزی نسبت به:

  • جنبه های مختلف زندگی روزمره؛
  •  مراوده ی جهان حقیقی با جهان مجازی؛

الزاما باید کارشناسانه و متناسب با مقتضیات این زمان باشد؛ در غیر اینصورت سست شدن پایه های سایبان مقدس در ذهنیت نسل وب گریز ناپذیرخواهد بود.

  نسل جدید به هیچ روی باور نمی کند « حکمت بالغه ی خداوند چنین مقتضی است که پادشاهی پاک نژاد، وارثِ بالاستحقاقِ تاجِ کِی و تخت جم گردیده است!» این آگاهیِ اندیشه؛ ارمغان انقلاب اسلامی است و درک سیاسی بالای او « مبحث مهمِ افزایشِ ثروت و قدرت ایران » را به چکمه ی رضاخان و نبوغ پسرش نسبت نخواهد داد.

با این وجود؛ متولیان امور باید:

  •  دامنه ی کسب آگاهی درست را گسترده ترسازند؛
  • پیامدهای وزش توفان سهمگین برخاسته از رایانش ابری را بشناسند؛
  • برای حفظ و تداوم جهان اجتماعیِ موروثی و سنت های ریشه دار درتاریخ قدسی طرحی نو دراندازند؛

مهمترین گام ؛ بیان نحوه ی نگاه به « انسان، جهان و زندگی » و تأکید برفرهنگ معنوی و اقتضاعات زندگی فضیلت مند؛ با زبان نسل وب و قابل درک برای اوست که امری جامعه شناختی وفنی است؛ تمایز زشتی و زیبایی در «نظام لیبرال دنیوی با نظام جمعی مقدس » را خودش در جهان مجازی نظاره می کند و می تواند تشخیص دهد...

چنانکه مشهود است؛ نتیجه ی ندانم کاری در شیوه ی مواجه شدن با نسل وب؛ همراه با پرتو افکنی بر فرآیند صورت بندیِ هویتِ دیجیتال محور؛ نکات مهمی را پدیدار می کند:

  •  سکه ی رایج شدن تمسخرهمه چیز؛
  •  غفلت از جهاتِ معنویِ زندگی روزمره؛
  •  آلودگی به سموم بی حیایی و بی ادبیِ تفکر تکنیکی غربی؛

 حتی نوعی پروژه ی «بت پرستی علمی» با خطای هرچه بیشتر، در صدد ترویج « دینِ نوبت ثانی » در نسل وب است.

 به کارگیری روش های تربیتی دلبخواهانه و غیرعلمی؛ ذهن نوجوانان و جوانان را نسبت به تجربه ی بنیادی زندگی یعنی « روحانی ساختن سیاست » که در گفتمان مذهبی – سیاسی امام خمینی (ره) تجلی یافت و در تمامی جریان های این زمان اثر گذاشت؛ دچار تردید خواهد کرد.

این در حالی است که جامعه شناسیِ شناخت؛ راه کار رسیدن به زندگی فضیلت مند و عادلانه را با تأکید بر آموزه های وحیانی و الهیات سیاسی ارائه می کند. 

به قول کارل مانهایم « جامعه ای که گروه های گوناگون آن دیگر نتوانند در معنی " خدا، زندگانی، انسان" وحدت نظر داشته باشند؛ نخواهند توانست حکمی بر اساس اتفاق آراء در باره ی فهمِ معانیِ واژه های گناه و نا امیدی و رستگاری، صادر کند.( ایدئولوژی واتوپیا؛ص 53) »

 اشاره به نکات فوق از این رو حائز اهمیت است که آگاهی از رفتار پیشین برخی از مدعیان تغییر سرنوشت نسل جدید در اینترنت؛ افق دید نوجوانان و جوانان را نسبت به رخدادهای دور و نزدیک و روندهای آینده روشن تر می کند و به آنها امکان می دهد تا افکار این دایه های مهربان تر از مادر در جنگل الکترونیک را بشناسد.

 به لخاظ نظری گاهی اندیشه ی افراد را با برخی انواع پرندگان مقایسه می کنند، به عنوان مثال:

  •  کبوتران؛ افراد سلیم النفس و محافظه کارکه رفتار صلح آمیز دارند؛
  • بازها؛ کسانی که خوی تهاجمی دارند و شدیدا تند مزاج اند؛
  • لاشخورها؛ گروهی که عضو باشگاه فرصت طلبان و جیره خواران هستند؛

 نکته ی مورد نظر در اینجا، ماهیت پنهانی برخی از فرصت طلبانی است که از مواهب تحصیل و حتی مزایای کرسی تدریس درمراکزعلمی و دانشگاهی کشور برخوردار بودند ولی گول «چرب و شیرین دنیا » را خورده و با پیاده شدن از قطار انقلاب اند؛ و در صفحه ی صاف وبی بیشرمانه از تجزیه ی کشور نیز دم می زنند، معلوم است رنگ و بوی اسرارآمیز و متمایز اسکناس مشامشان را پرورده و آن را خوب شناخته اند!

 در همین راستا؛ توجه به "ماهیت پنهانی" درکاریکاتور مشهورِ «در فضای سایبر، کسی نمی داند که تو یک سگ هستی» که بسیاری از دانش ورزان از جمله (کانتونی، اینترنت، ص210، ترلو ، ارتباطات کامپیوتر واسط،ص166؛ بل، در آمدی بر فرهنگ سایبر، ص 184؛ ) آن راپسندیده اند؛ برای نوجوانان و جوانان فهیم ایرانی نیز می تواند جالب باشد.

بنا بر اصل عدل و انصاف؛ باید گفت که رأفت اسلامی و مرام و مُروَّت ایرانی؛ اجرای قانون را در مورد مصادیق « هویت لعنتی!» و نمک خوردن و نمکدان شکستن! پیچیده کرده است.

 

نتیجه گیری:

 اکنون نظرگاه های فرهنگی متفاوت بر« سکویِ اطلاعاتِ سمعی و بصری» نمایان می شوند. به نظر می رسد امر واکاوی جامعه شناسانه ی تأثیر دیدگا ه های معنوی و دینی بر زندگی روزمره، مورد غفلت قرار گرفته است.

 تُحفه ی بیگانه سازیِ عصر مدرن؛ احساس تنهایی و گم گشتگی حتی در ازدحام کلان شهرها است؛ و آدمی « هرجا که می رود تنها با خودش رو به رو شود.» درست مثل دوران پیشاتمدن که فقدانِ ظاهریِ قدرت عالی و برتر؛ انسان را سرگردان کرده بود ...

در عصر جدید شبکه ی عنکبوتیِ ویرانگرِ هالیسود ( هالیوود؛ سیلیوود ) که « جرات کرد به انسان ها تعلیم دهد چگونه خوب نباشند » درصدد است با غصب قدرت عالی و از رهگذر « دلیل تراشی ها در باب مشروعیتِ قدرت و آمریت سیاسی» فرصتِ شکل گیری هویتِ اجتماعیِ متناسب با گفتمان مذهبی- سیاسی را از نسل نوظهور بگیرد.

 در حال حاضر مهم ترین نکته ای که با اندیشه در وضع بشر پدیدار می شود عبارت است از اینکه:

« همه ی روش هایی که به وسیله ی آنها آدمی ممکن است به واقع صاحب قدرت شود ولی عظمت به کف نیاورد؛ روش هایی بد هستند. بدی نمی تواند با نور عظمت بدرخشد.»

مسئله ی اساسی این است که تعلیمِ حداقل دو سرفصل از دروس اصلی در مدرسه ی شبانه روزی فضای مجازی یعنی:

  •  چگونه می توان هرچه بیشتر بد بود؛
  • راه های گریز از تیر رس دیدار و شنیدار مصلحین اجتماعی کدامند؛

 شاکله ی رفتاری بهنجار؛ را بدل به ناهنجاری و انحراف اجتماعی و ضد فرهنگی خواهد کرد؛ این طنز تلخ صرفا بخشی از واقعیتِ کلان روالِ در حالِ وقوع است.

 هرگاه یک نسل درحفظ یا انتقال فرهنگ خود ناتوان با شد دو حالت بیشتر قابل تصور نیست:

  •  جامعه و فرهنگ فرومی ریزند؛
  •  به جهان اجتماعی دیگری تبدیل می گردند؛

بدون تردید ترتیب تبدیل به شکل زیر خواهد بود:

  • ابتدا تعارض فرهنگی
  • سپس تزلزل فرهنگی
  • بعد وقوع بحران هویت فرهنگی
  • در نهایت پدیداری تحول فرهنگی در تمام جنبه های زندگی ( اعتقادات، ارزش ها ...؛)

پیامد قطعی این فراگرد؛ به نومشرکان علم زده جرات خواهد داد تا از دره ی سلیکون برای جامعه ی ایران اسلامی؛ اصول و قواعدِ ارزشی و هنجاری بنویسند.

 اگرچه ادبیات بسیار گسترده ای در باب آرمان زدایی وجود دارد؛ اما در اینجا دردِ خود فراموشی و جابجایی در روابط اجتماعی مورد نظر می باشد؛ کلِّ مسئله، در چرایی و چگونگی ریشه دوانی این درد در مرام و منش و خلق و خوی ایرانی نهفته است.  

 مؤثرترین نسخه ی شفابخش؛ عملکرد مذهبیون و دولت و بازار در شرایط سیال و متحول اقتصادی است. نتیجه ی هر گونه تعلل و عدم اقدامِ به جا و به موقع ومناسب؛ لبیک گویی تعداد بیشتری از نوجوانان و جوانان به ندای رسولانَ دیجیتالیسم خواهد بود.

 

به جای سخن آخر

به بیان علی اصغر کاظمی« تکنولوژی و کاربرد آن در جاهای مختلف و بین مردم گوناگون معنی و مفهوم خاص خود را دارد؛» او با اشاره به رَویه و روحیه ی نمونه ای شخصیتی موسوم به « پیامبر انقلابی » می نویسد:

« پیامبران انقلابی [خود] به ایجادحقیقت کمر می بندند و نمایانگر عصر بحران های عظیم و سرخوردگی های وسیع اند؛ و از مصلحت اندیشی گریزان؛ ... ( روابط بین الملل در تئوری و عمل؛ ص 96)»

رسول دیجیتالی! که انگار پیامش پهلو به وحی مُنزل می زند و بی چون و چراست! با تکیه برویژگی های بی نظیر اینترنت؛  مکّارانه نوجوانان و جوانان را به:

  •  ایجاد هویت های اجتماعی جدید؛
  • بیان  و اشتراک سریعِ نقطه نظراتِ هجو و لغو؛

و اختصاص بخش معینی از فعالیت روزانه به وایرال اطلاعات اغلب غیر مستند؛ دعوت می کند. بدتر از همه اینکه خانواده ها هنوز موفق به منع فرزندانشان از قبول دعوت نشده اند؛ به هر حال باید گفت « آنچه در شرف آمدن است را از هم اکنون می توان بر خو اند؛ ... آینده با صد نشانه گرم گفتار است.(نیچه؛ اراده ی قدرت، ص 20 )»

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi