پنجشنبه 09 تير 1401 , 13:15




درد دلی که نباید راحت از کنارش گذشت!
درویشی شبی را در خانه کدخدا و بزرگ ده مهمان بود. درویش رو به کدخدا کرد و گفت اگر من امشب در خانه تو بمیرم چه کار می کنی؟ کدخدا گفت برای تو مراسم می گیرم و ...
جانباز۷۰ شیمیایی و قطع عضو -۴۰ سال پیش ما را چشم و چراغ کشور می نامیدند و اسممان رزمندگان اسلام سلحشور و حماسه آفرین بود. ولی الان اسممان تغییر کرده به خل وچل، قاطی کرده، قرص هاشو نخورده، دک دیونه، روانی، اعصاب روان، موجی، ضد انقلاب، ضد ولایت فقیه، طلحه و زبیر، طلبکار، پرتوقع، متمارض و دورغگو و قالتاق. در یک عنوان کلی سر بار دولت شدیم و بین بنیاد، سپاه، ستاد نیروهای مسلح، آمورش و پرورش و بیمه دی مدام ما را پاس کاری می کنند.
انگار که مسئولین خرشان از پل پیروزی گذشته است و به ریش ما می خندند و اگر اعتراضی بکنیم که جوابی نداشته باشند، مستقیم یا غیر مستقیم میگن می خواستی جبهه نری!!!!!!!!! و الخ. شما مجاهد هستید بخاطر خدا رفتید (خفه شید)، حرف نزنید، اعتراض نکنید، اجرتان از بین میره. وقتی مردیم تازه میشیم شهید و جانباز سرافراز که بعد از سال ها تحمل درد و رنج ناشی از جنگ به دوستان شهیدش پیوست؛ و ما دوباره عزیز می شویم. این عزیز شدن خرجی برای مسئولین ندارد و تازه از شر هزینه ها و اعتراضات یک نفر خلاص شدن و شاید هم خوشحال که یکی کمتر بهتر... و باز هم همین شهید را مصادره به مطلوب می کنند و استفاده ابزاری و شاید سرانجام یه خیابان یا یک کوچه را بنام وی قرار می دهند که هیچ خرجی هم ندارد. و مسئوولین دور از جون شما اگر حددت و همت کنند، سالی یک جشنواره بزرگداشت با هزینه های گزاف برای شهدا برپا می کنند که هیچ سودی هم نداره برای ملت؛ تا بیشتر کارخودشان و رفتارشان را توجیه کنند که به اصطلاح انقلابی هستند.
آهای مسئولین! چرا تا وقتی اینان روی زمین هستند کاری برایشان نمی کنید؟؟؟ یاد ندارم در این ۳۴سال مجروحیتم مسئولی به ما سر زده باشد و گره و مشکلی از کار ما را باز کرده باشد. فکر می کنم خرشان از پل گذشته و دیگر نیازی به ما ندارند.
درویشی شبی را در خانه کدخدا و بزرگ ده مهمان بود. درویش رو به کدخدا کرد و گفت اگر من امشب در خانه تو بمیرم چه کار می کنی؟ کدخدا گفت برای تو مراسم می گیرم و غسل و کفن می کنم و در قبرستان مسلمین دفن می کنم. درویش گفت هر آنچه که قراره پول کفن و ۰۰۰ بدی الان به من بده و هرقت من مردم بی غسل و کفن، هر جا شد خاکم کن.
با عرض پوزش؛ صرفا درد دل یک جانباز ۷۰ شیمیایی و قطع عضو متولد ۱۳۴۸ قم که حدودا به مدت یک سوم از ۸ سال دفاع مقدس را در جبهه ها حضور داشته است.
قرعهٔ کار به نامِ منِ دیوانه زدند
جنگِ هفتاد و دو ملت همه را عُذر بِنِه
چون ندیدند حقیقت رَهِ افسانه زدند
آتش آن نیست که از شعلهٔ او خندد شمع
آتش آن است که در خرمن پروانه زدند
و اما برادرعزیز دیگه ای مطلبی گذاشته که صبر کنیم دکترمسایل رو حل میکنه. فقط جهت اطلاع همرزمانمان عرض شودجناب آقای قاضی زاده هاشمی سال ها پیش معاونت بهداشت و درمان بنیاد جانبازان را عهده دار بود. خوب بالادستی ها بهش بی احترامی کردند و احتمالا سرش دادکشیدند. ازطرفی همیشه یه عده جانبازنما که الانم هستندبه اینا میگن جانبازان شاخص، شاخص ازنظرقالتاق بودن ازهمه طلبکار بودن. بگذریم.
چرا آقای قاضی زاده هاشمی پست های دیگری در دولت بهش پیشنهادشده بود ولی ایشون میگفتن همین مجلس برای من بهتره؛ تااینکه رئیس جمهور محترم جناب آقای رئیسی به ایشان ریاست بنیاد شهید و امور ایثارگران را پیشنهاد کردندو ایشون هم بلافاصله قبول کردند؟ ...



