22 مرداد 1401 / ۱۴ محرم ۱۴۴۴
شناسه خبر : 91251
دوشنبه 13 تير 1401 , 11:10
دوشنبه 13 تير 1401 , 11:10


سردار حسین همدانی خار چشم منافقین و خائنان
حمیدرضا مرادی
خیمه گاه حضرت عشق؛ پر کردن انبان اندیشه
سید مهدی حسینی
حرمت اهل قلم را پاس بداریم!
حمیدرضا مرادی
آیا ما به خیمه نایب امامان میرویم؟!
علیرضا ضابطی
چیزی جز زیبایی ندیدم یعنی چه؟
محمدرضا سابقی
جنیفر لوپز، حجاب و زن ایرانی
مرتضی قنبری وفا
مرد خانه؛« زن بهنجار»/فمینیسم ایرانی
سید مهدی حسینی
جانبازی که اسطوره صبر و استقامت است!
حمیدرضا مرادی
غدیرانه؛ اندیشه به قانون سرمدی
سید مهدی حسینی
یادداشتی بر فیلم اخراجی های یک
علیرضا ضابطی
عیدغدیر، حساس ترین عید مسلمین
سید جواد فشارکی

وقتی معصومه ای از معصومه می گوید!
معصومه اسلامی
چونان چمران
بهروز ساقی
شهادت؛ بابی که بر مابسته شد!
یعقوب محمدزاده پرمهر

هنوز منتظر
ابوالقاسم محمدزاده
مادر بود و تاب دوری و مسافرتهای کوتاه امیرعلی اش را نداشت. وقتی مسافرت میرفت، چشم به راهش بود که بیاید و زنگ در خانه را بزند. اونوقت باشنیدن صدای قدمها و صدای گرمش به آرمش برسد. اما اون روزی که اجازه داد به جنگ برود فرق میکرد.
با شروع جنگ در سوریه، امیر علی آروم و قرار نداشت و گفته بود:
- مادر! از بین سه تا فرزندی که خدا بهت داده، نمیخوای یکی رو فدای حضرت زینب(س) کنی؟
در مقابل امیرعلی آرام و سر به زیر و حرفی که زده بود، چارهای نداشت جز سکوت و امیرعلیاش رفت. رفته بود تا جسارتی به حریم اهلالبیت نشود و خان طومان شد سکوی پروازش.
حالا مادر سالهاست که منتظره پسرش؛ امیرعلی محمدیان برگرده و زنگ در خانه رو بزند و با صدای قدمهاش اونو از چشم انتظاری درآره...
موضوع: شهید مدافع حرم امیرعلی محمدیان
منبع: کیهان
نظری بگذارید



تلخ و شیرین محرم در آسایشگاه ۴ نهروان
علیرضا ضابطی
روایتی تازه از آخرین نبرد (بخش دوم)
حسین کلبعلی
روایتی تازه از آخرین نبرد(بخش نخست)
حسین کلبعلی
خاطرات جانسوز بچهمحلهای خوشغیرت!
رضاامیریان فارسانی
...و من هنوز کم نیاورده ام!
غلامرضا کریمی