شنبه 22 مرداد 1401 , 12:27




دو فرزندشهید گرفتار!
زهرا محمدرضایی فرزند شهید- من استخدام سرایدار آموزش وپرورش شهرری ناحیه یک شدم. از روز اول اذیت من را فرستادند مدرسه هنرستان پسرانه تا ساعت دو محصل بزرگ سال درب ورودی بچه ها جمع میشوند در خروج. سر وصدا فحش وغیره چون که فرزند شهید هستم. خیلی سختی می کشم. به مدیر ناحیه گفتم با شوهرم جوابی ندادند بعد گفت الان جور نیست. فصل تابستان. به قول خودشان عمل نمیکنند. چه کار کنم؟ آیا درست است؟
فرزند شهید یعنی این ۰۰۰ کاشکی دانشی آمریکایی و غیره زمان جنگ وارد ایران میشدند از یک کیلو چقدر کره در میآید ۰۰۰چرا این همه اذیت ۰۰۰درد شان چیست ۰۰۰ شوهرم ناجا و فرزندشهید است چندین بار درگیری لفظی شده ۰۰۰ اگر جا باریکی بکشدجهت اطلاع ۰۰۰۰من را بدهند دخترانه چون که اول استخدام هستم ۰۰۰۰ شوهرم ازشون ترسی ندارد ۰۰۰ کاش دادیم جهت انتقال جواب ندادند ۰۰۰۰هر دو ما فرزند شهید این انقلاب میگن شهید قدیمی شده پشت سر ولی ۰۰۰۰حسودی دارند ۰۰۰ مسئولین محترم تجدید نظر فرمایید ۰۰۰۰
تا دو درگیر رب مدرسه هستم بعدا تا چهار بعدازظهر چند میروند آن وقت در را میبندیم ۰۰۰ اضافه کاری هم ارسال به اداره اسم من را نمی دهند ۰۰ میگن شما خدماتی هستی ۰۰۰۰کاشکی ما هم مثل بقیه بودیم از شش سالگی سر خور الان هم اینجا ۰۰۰ شانس داشتیم چرا یا جانباز یا اسیر میشد بابامون ۰۰۰۰ مسئولین محترم دولت تقاضایی کمک دارم ۰۰۰شوهرم اعصاب ندارد با چهار پسر کوچک و بزرگ گرفتار نشویم ۰۰۰۰۰اشتباه کردیم استخدام شدم ۰۰۰
به اداره میریم جواب نمیدهند کاش دادیم نتیجه ندادند ۰۰ ثانیا امتیازه حقوق فرزندشهید میدهند تو فیش ولی از جایی حقوق را کم کردن چه فایده فرزندشهید امتیازه من ۰۰۰ پنج میلیون ودوست تومان با افزایش حقوق دولت ۰۰۰فقط وفقط عمرمون با بدبختی هردو ما ما هم دوست داشتیم بابامون بود بگیم.
بابا دوستان داریم عیدتان مبارک ۰۰۰ ضربه سختی خوردیم ۰۰۰ از بنیاد شهید چیزی دریافت نکردیم ۰۰ الان هم مستاجر ۰۰۰ هر چه کار اجاره خانه بدبختی هزاران مشکل مسولین محترم فکری کنید۰۰۰۰۰خسته شدیم ۰۰۰ فقط وفقط از خداوند مرگ با گرانی ومشکلات الان۰۰منتظرجوابم ۰۰۰۰
اولا گقتند باید بروی مرکز استان. رفتیم اداره کل بنیاد استان،چندین نفر پاسخگو بودند و ظاهر امر بسیار حساب شده و منظم می نمود،نامه را که خواند فرمود این نامه باید در سه فرم جدا نوشته شود چون درخواست شما مراجع متفاوتی دارد.
نزدیک به دو ساعت معطل شدیم.
پس از چند ساعت پیامک های رگباری بود که می رسید ، درخواست شما با شماره فلان ثبت شد...به واحد مربوطه ارجاع شد و ....
پس از کمتر از یک هفته دوباره پیامک ها شروع شد که مورد شما بررسی شد و با شماره ۱۱۱ تماس بگیرید!!!
اما داستان ۱۱۱ خیلی جالبه: یا می فرماید به علت مشغول بودن تمام اپراتورها بعدا تماس بگیرید و یا اینکه : جهت شکایت از روند بررسی به سایت ۱۱۱ مراجعه نمایید!!! یعنی هیچ کس پاسخگو نیست و هیچ قسمتی مربوط به پیگیری درخواست ها وجود ندارد...
...آخه این چه کاریه دولت محترم، مگر ما بچه هستیم که الکی بهمون قول بدین بعد کلا جوابمون رو ندین؟؟
...بیمه دی هم که داستانش مثنوی هفتاد من است، به علت بدحسابی بیمه تقریبا اکثر مراکز لغو قرار داد کرده اند، بیمه دی می فرماید بنیاد به ما پول نمیده و بنیاد هم می فرماید دولت پول نمیده!!!
پیدا کنید پرتغال فروش را
فقط ما مانده ایم با زخم و کنایه اطرافیان و آشنایان مبنی بر خوردن کل بودجه کشور!!!
جناب رییسی عزیز: ما ز یاران چشم یاری داشتیم!!!
فردا همسرم جراحی دارد و بیمارستان ۵۰ م پول می خواهد که ندارم و تازه اگر بتوانم قرض و قوله کنم ، بیمه دی در سال ۱۴۰۱ حتی یک ریال از تعهدات خود را به ما پرداخت نکرده و ....
از طلا گشتن پشیمان گشته ایم
مرحمت فرموده ما را مس کنید
امروز ۲۶ مرداد ماه جهت یک جراحی تشخیصی معمولی به دستور پزشک به بیمارستان تامین اجتماعی مراجعه نمودم،آخر برج و جیب تهی از حقوق بازنشستگی...
صبح که پذیرش شدیم، قبض صندوق صادر شد و باید مبلغ ۱/۵۰۰/۰۰۰ تومان واریز می کردم.
...مگر بیمارستان دولتی نیست؟
...چرا دولتیه!!
مگر بیمه قرار داد ندارید؟
چرا داریم اما اگر بیمه کارکنان دولت نداشتی باید ۲ میلیون پرداخت می کردی!!!!
...پس بیمه مکمل چی؟؟
..بیمه دی؟؟ ما قرارداد نداریم، بیمه دی اعتبار نداره!!!
کمتر از ۳۰۰هزار تومان در حسابم داشتم.
خیس عرق شده بودم، خدایا چکار کنم؟؟
صندوق دار متوجه شد و پرسید: آقا شما جانباز هستید؟
گفتم: ...بله
گفت: خودم یک میلیون می ریزم تا پرونده کامل بشه بعدا برامون بیار، شماها خیلی گردن ما حق دارید...
غیر از تشکر همراه با شرمساری چیزی نداشتم...
همسرم را بستری نمودم و از جایی یک میلیون تهیه کردم و برگشتم و از صندوق دار کلی تشکر، اما باز اصرار زیاد پولش رو پس دادم!!!
...زمان ترخیص رسید و دوباره ترس و لرز تمام وجودم را گرفت: میدانستم که دستکم ۶۰۰ هزار تومان دیگر باید پرداخت کنم ....اما اینبار خدا به دادم رسید و سیستم ترخیص بهم ریخته بود، با نامه دستی بیمارم را به خانه آوردم تا فردا جهت گرفتن مدارک و فاکتورها برای بیمه دی مراجعه کنم، اسنادی که فقط بنیاد تحویل می گیرد اما پرداختی در کار نیست...
در راه به این فکر می کردم که طبق قانون جامع خدمات رسانی ایثارگران: کلیه هزینه های درمانی جانباز و خانواده بصورت صدرصد رایگان و باید توسط دولت تامین شود!!!
انشالله کسانی که باعث می شوند که یک جانباز اینگونه خجالت زده شود؛ در پیشگاه خداوند بزرگ خجل و شرمنده شوند.



