شناسه خبر : 92960
سه شنبه 15 شهريور 1401 , 10:51
اشتراک گذاری در :
عکس روز

به اتهام زخمی شدن در خانه خاله!

فاش نیوز - هیچ صحنه ای قابل قیاس با صحنه کربلا نیست چه رسد که صحنه دلخراش و جگرسوزی را دلخراش تر و جگرسوزتر از کربلا وصف کنیم؛

 

خدا از هیج یک از رزمندگان اسلام بیزار نمی شود؛ بلکه حسب حدیث امام سجاد (ع) که از رسول خدا نقل فرمودند «هیچ گامی را خدا بیش از دو گام دوست نمی دارد: یکی گامی که با آن صفی (مجاهد) در راه خدای متعال بسته شود؛ و ...»  ان شاءا...  خدا گامی که رزمنده ای در شهر خود برای ثبت نام برمی دارد دوست دارد؛ تا گامی که به صف دشمن برسد و بزند، تک تک گام ها را دوست دارد؛ و حدیث قدسی «... من طلبنی .. عشقنی ...»؛

 

برادر عزیز! افتخار حضور در جبهه همیشه موجب مباهات در دل هر رزمنده بسیجی است و حسرت اینکه برگزیده نشده؛ برگزیده نشدن خودش هرگز دلیل بر خطا و انحراف نیست و همواره راضی ایم به رضای خدا.

ولی در خصوص نداشتن درصد و حضور در مناطق آلوده شیمیایی و صحنه هایی که  در 14 سالگی  دیده ای،  چنان بر روح و روان نوجوان 14 ساله تاثیر مخربی می گذارد که تا پایان عمر درد و آزار و اذیت نا محسوس و محسوس آن بر وی و خانواده وی و کارآیی وی تداوم خواهد یافت و روزبه‌روز حادتر هم می شود و متاسفانه کاغذ(صورت سانحه و کارت) بر واقعیت ها در خصوص بسیجیان ارجعیت دارد. در حالیکه در ارتش های بروز دنیا، مثلا آمریکا وآلمان و... سربازی که حتی چند سال بعد دچار اختلال جسمی یا روانی می شود، اول بررسی می شود که این اختلال نتیجه حضور در منطقه عملیاتی نبوده باشد.

ولی در ایران فقط کاغذ صورت سانحه و ...؛ حتی اگر ترکش و گلوله صدام بعثی در بدن داشته باشی و کاغذ صورت‌سانحه نداشته باشی، نه تنها جانباز نیستی! بلکه احتمال دارد که متهم به زخمی شدن در خانه خاله؛  ... هم بشوی - خدا به شما خیر و برکت و صبر و سلامتی و کامروایی و شادکامی بی حد عطا فرماید ان شاءا...

| وحید نادر شاگرد اتوبوس

اینستاگرام
هزار رحمت به تیر و ترکش منزل عمه جان و شیر بیشه دلاوران شوهر عمه ضد زره ...
در مورد شیمیایی شدن اسپرومتری را باید فوت کنی تا درصد ت مشخص شود درصد از کارافتادگی شش ها را مشخص میکند
ما لاتهای جبهه بوده ایم نه کلاهخودی نه پوتینی سنگرما هوای آزاد با اصرار زیاد روی سنگر میخوابیدیم فقط عملیاتها را بوده ایم پدافندی بقول عربه ماکو.در ضمن اگر شیمیایی زخمی موج انفجار ووووو میشدیم خود در مانی در همانچا میکردیم بزوربا التماس تا قرارگاه برای درمان الکی میرفتم با هزار مسخره کردن.بستری و مراجعه به بیمارستان را یک نوع کوچکی فرض میکردیم و ترس و گریختن از جبهه.فقط در اختیار خدا بودیم ما برای گواهی گرفتن و استفاده های اینچنانی و انچنانی به جبهه نیامده بودیم خدا باید تایید کند .اخرهای جنگ هم که مشخص شد چه خبر ست الفرار گذاشتن ...من موقعی که مجروح شدم که خود داستانی دارد امبولانس نبود ووووودر سه بیمارستان بستری شدم فقط بیمارستان شوش مدرک پزسکی بمن داد پایگاه چهارم شکاری و پانصد هشتاد ارتش ماکو جواب سر بالا دادند .صورت سانحه را هم برات در جبهه شوش ودیگر مناطق عملیانی میگن البته بعدا. خود حدیث مفصل دارد
یک مدت به این گروه از بسیجیان دلاور را نیروی آزاد ؛ تکور ؛ و.. میگفتند که شب عملیات و یا صبح روز اولین مرحله عملیات پیدایشون میشد و نه برگ اعزامی و نه پلاک شناسایی و ... اسلحه را هم از دشمن غنیمت میگرفتند و معمولا چند روز بعد از آخرین پاتک دشمن و آرام شدن نسبی اوضاع ؛ ناپدید میشدند؛ البته یک سری بسیجی دوره دیده متخصص مانند ش م ر و.. ؛ که چند روز قبل از عملیات تلفنی دعوت میشدند خدا خیرشان دهد
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi