چهارشنبه 23 شهريور 1401 , 17:10




کاروان لبیک یا حسین اربعین ۱۴۰۱ (۶)
اینجا کربلا، عمود ۲۸۵ /تصاویر
شب از شدت گرما نمیشود خوابید و نگاه های خواب و بیدار زائران حسین (ع) است که چشمانتظاری دیدار یار بیخوابشان کرده شاید.... نه خستگی و گرما و هیچ چیز دیگر.......
فاش نیوز - از ابتدای صبح که برای نماز صبح بیدار می شوی، میبینی که خیلی ها مسیر عاشقانه خود را با خواندن نماز شب آغاز کرده اند...
شببیداریهای ناشی از گرما و بعضاً صدای ترددها، زائران را مقربتر می کند... حرکت آنانی که استراحت کردهاند و به راه می افتند و مسافرانی که خسته از راه، با پاهایی خسته و چهره هایی رنجور فرا میرسند.
شب از شدت گرما نمیشود خوابید و نگاه های خواب و بیدار زائران حسین (ع) است که چشمانتظاری دیدار یار بیخوابشان کرده شاید.... نه خستگی و گرما و هیچ چیز دیگر...
هر چند پذیرایی میزبانان عراقی در موکب ها و پذیرایی کاروانیان به بهترین حالت ممکن است... اما گویی همچون اسرای کربلا بسیار رنج دیده اند... آسایش و راحتی ای در کار نیست...
از همان ابتدای صبح پذیرایی از زائران در حال انجام است و زائران در حال عبور را می بینی که با حلیم حضرتی امام رضا (ع) و چای و دمنوش پذیرایی می شوند.
زائران کاروان جانبازان نیز به کمک مسئولین کاروان به عنوان صبحانه پذیرایی می شوند.
قرار است کاروان جانبازان با فروکش کردن گرما و نزدیک شدن غروب خورشید، کوله ها را بر دوش بگذارند و وارد سیل خروشان جمعیت شوند و بیتاب و هروله کنان حرکت خود را از عمود ۲۸۵ سوی دیار عاشقان آغاز کنند.
ویلچرهایی که نور می برند و به سمت دریای نور می روند
جانبازان و خانواده هایشان قرار است پس از استراحت تا نزدیکیهای غروب، از عمود ۲۸۵ به سمت کربلا حرکت کنند.
اتفاق جالب و زیبایی حال همه جانبازان را عوض میکند.
۱۵ جانباز نخاعی باشگاه بقیةالله که به طور مجزا برای حضور در راهپیمایی اربعین آمده اند، پس از طی مسیر، صبحهنگام برای استراحت در موکب امام رضا (ع) مستقر می شوند و دیدارها تازه می شود.
با غروب خورشید، کاروان لبیک یاحسین آماده حرکت می شود و ویلچرهای جانبازان نخاعی و قطع عضو با پرچم هایی که پشت هرکدام نصب شده است لب جاده به صف می شوند...
حرکت که آغاز می شود... چراغ های وسط جاده گاه و بیگاه خاموش می شود و ستون کاروان جانبازان که همه پیراهن مشکی بر تن دارند، با تاریکی گرگ و میش جاده درمی آمیزد...
دست هایی عاشق که به عشق ارباب چرخ می زنند و دست هایی که عاشقانه این چرخ ها را هل می دهند...
کاروانیان با شور و حال و حس معنوی خاصی حرکت می کنند و بعضا گفت و شنودهای زیبا و صمیمانه ای بینشان رد و بدل می شود.
صدای دلنواز اذان مغرب به افق نجف و کربلا که بلند می شود، برای اقامه نماز مقابل یکی از موکب ها می ایستیم و به عصرانه ای شامل کوفته و سبزی و نان تازه دعوت می شویم.
سپس حرکت از سر گرفته می شود و جانبازان در یک ردیف و منظم در میان موج خروشان جمعیت گویی به سمت بی نهایت عشق موجزنان جریان می یابد.
کاروان در یکی از موکب های بین راه - درست مثل سال گذشته - با دعوت بزرگ یک قبیله عراقی به منظور پذیرایی توقف میکند.
کاروان دعوت به شام و پذیرایی شده است و پذیرایی چیزی کم ندارد!
آب گوارا و چای شیرین عراقی و بیسکوییتی برای ته بندی و سپس شامی نسبتا مفصل و درخور در آن شرایط.
بعد از نوحه سرایی کوتاه مداح کاروان (حاج ناصر موذن) زمان استراحتی داده میشود تا ساعتی خستگی از تن بدر کرده و مجددا حرکت کنیم.
تا خود صبح و فقط با استراحتی کوتاه، در حد فرستادن ۱۴ صلوات در عمودهای دارای عدد ۱۴، به نیت ۱۴ معصوم که روال همیشگی کاروان لبیک یاحسین است، و پذیرایی در حد صرف چای و آب و آش، به عمود ۷۵۷ و بیت العباس میرسیم.
جانبازان شوق بسیار برای زودتر رسیدن دارند اما دیگر رمقی در پاهای آبله زده همراهان نمانده است...
پس از اقامه نماز صبح، همه به استراحت میپردازند.
چیزی نمی گذرد که با طلوع آفتاب گرما بیداد می کند و امکان استراحت را هم از زائران میگیرد.
استحمام و سرویس و استراحت به سختی انجام میشود اما آنچه زیباست برخورد خوب موکبداران، تهیه آب خنک و رسیدگی به زائران برای صرف ناهار است.
تحمل این سختیها فقط و فقط به عشق زیارت سیدالشهدا مقدور است... امسال کربلا حقیقتا عاشوراییست.
عکس و گزارش از شهید گمنام



