یکشنبه 06 آذر 1401 , 14:50




یادداشت مدیر مسئول
ریشههای درماندگی در درمان ایثارگران
ایثارگران در عین نیاز مبرم به حمایت های ضروری و جدی در زمینه های مختلف، خود ماهیتا انسان های بی توقعی بودند که اوایل حتی از درخواست نیازهای ضروری خویش نیز ابا داشتند....
فاش نیوز - اینکه وضعیت بیمه و درمان ایثارگران، خصوصا جانبازان تاکنون سامان نگرفته و گاه حتی از عموم مردم هم در این زمینه عقب هستیم را نباید به حساب دشواری کار و وضعیت خاص درمانی این قشر دردکشیده گذاشت.
بی سر و سامانی بحث درمان جانبازان و دیگر اقشار ایثارگران دو علت عمده دارد که ریشه در کجفهمی سیاستگذاران بنیاد از ابتدای شروع به کار این نهاد حمایتی دارد. شکل دهندگان سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران از ابتدا سنگ بنای بعضی امور اساسی ایثارگران را کج گذاشتند و ادامه این کجرویها باعث جفای در حق ایثارگران و حتی مردمی که احترام به این قشر معزز در باورهای عمیق آنان ریشه دارد گردیده است.
اولا از ابتدا با ساده انگاری، بجای ایفای نقش حمایتی، به دلایل عدیده، تشکیلات تصدیگری عریض و طویلی به راه افتاد که همین رویه غلط و نسنجیده شروع نابسامانی فزاینده در رسیدگی به امور این قشر بود. ایثارگران در عین نیاز مبرم به حمایتهای ضروری و جدی در زمینههای مختلف، خود ماهیتا انسانهای بیتوقعی بودند که اوایل حتی از درخواست نیازهای ضروری خویش نیز ابا داشتند. اما در پیش گرفتن سیاست حمایت تصدیگرانه از سوی بنیاد، دانسته یا ندانسته، از طرفی نوعی زیرسازی و سیاستگذاری در جهت ترغیب بیشتر به خدمتخواهی - حتی در حد بیش از نیاز واقعی - از سوی جامعه هدف و مخدومان، و از طرفی نوعی ناتوانی و بی میلی به خدمت رسانی از طرف خادمان و متصدیان را دامن می زد.
در ادامه با افزوده شدن روزافزون جامعه تحت پوشش، که افزودن به دامنه نیازها و ملزومات، و خواهی نخواهی با این دستفرمان، گسترش تشکیلات اداری و سازمانی را هم به همراه داشت، چیزی نگذشت که از همان اوایل، در اقدامی متناقض با سیاست اجرایی و اعلامی، ناچار شدند روش های منفعلانه و نسنجیده دیگری را برای محدود کردن دامنه افراد تحت پوشش و خدماتدهی به آنان را در پیش بگیرند! یکی از نتایج این رویکرد جدید و در عین حال عجولانه و سطحینگرانه همین درصدبندی غیرعلمی و غیر کارشناسی و ارائه خدمات بر اساس آن بود که تبعات سوء فراوانی تا کنون در پی داشته است. به عنوان نمونه بخش عمده ای از جانبازان نیازمند خدمات ویژه درمانی و حمایتی مثل جانبازان شیمیایی و اعصاب و روان با مشکلات فراوان روحی و جسمی و خانوادههای مظلوم آنان به حال خود رها شده اند. بحث بیتناسب و غیرمنطقی بودن درصدبندیها و خدمات قابل ارائه به هرکدام، که متناسب با نیازهای واقعی آنان نیست هم منشأ دلخوری و نارضایتی در میان ایثارگران گردیده است. این در حالیست که روحیه ایثارگری و منطق خدمترسانی منطبق با این روحیه اقتضا میکرد از ابتدا خدمت و توقع بر اساس نیاز دو طرف صورت گیرد.
یکی دیگر از بدعت های اساسی و جفاکارانه در امور ایثارگران جداسازی و ایزوله کردن آنان از مردم و جامعه، البته به بهانه رسیدگی ویژه و خدمات دهی بهتر، ولی در اصل با همان رویکرد تصدیگرانه بود که در عمل موجب بروز عوارض منفی بسیاری برای ایثارگران و ضربه به جایگاه اجتماعی و معنوی آنان در نزد مردم هم گردید.
مثلا در بحث مسکن که با همین رویکرد، و علیرغم هشدار افراد دلسوز و آینده نگر، در اقدامی نه چندان دلسوزانه و البته تنگ نظرانه، ساخت شهرک های وِیژه خانواده شهدا و جانبازان را در دستور کار قرار دادند که بزودی معلوم شد طرحی شکست خورده و دارای عوارض بسیار منفی بوده است. این طرح باعث جداسازی ایثارگران از متن مردم و بروز مشکلات و مسایل عدیده در میان ساکنان و در اداره امور این شهرکها گردید؛ نهایتا هم در اکثر موارد این شهرک ها با تغییر بافت فیزیکی و جمعیتی روبرو گردید و خودبخود در بافت عمومی شهر حل گردیدند.
اما یکی دیگر از اقدامات مبتنی بر همان سیاستگذاری های تصدیگرانه و اشتباه اولیه در جداسازی بحث درمان ایثارگران، خصوصا جانبازان اتفاق افتاد که اتفاقا به دلیل نیاز روزافزون جانبازان به این بخش از خدمات ضروری، با بالا رفتن سن و سال جانبازان وضعیت تأسفباری نیز به خود گرفته است.
اگر از ابتدا بنیاد و دولت بدون نیاز به جداسازی ایثارگران و جانبازان از بخش عمومی و مردمی، درمان آنان را به دولت که مجری و خدماترسان اصلی و عمده در کشور است و همه امکانات و لوازم آن را در اختیار دارد سپرده می شد، اینگونه دستخوش تغییر و تحولات مقطعی، سلیقه ای و دلبخواهی نبود، ایثارگران نیز الان وضعیت ثابت و قابل تحملی را مانند همه مردم داشتند و مشکلات احتمالی را هم بهتر تحمل می کردند.
در حال حاضر با اینکه وضعیت بیمه و درمان جانبازان داد آنان را درآورده، چه بسا مردم تصور می کنند اینها تافته جدا بافته اند؛ که این نتیجه همین سیاست جداسازی بیمورد در این زمینه است. این در حالیست که طبق شنیده ها سرانهی درمانی ایثارگران، حتی جانبازان از مردم عادی کمتر نیز می باشد!
اما حالا با وجود ژست ارائه خدمات وِیژه و متفاوت به آنان از سوی مسئولان امر، ایثارگران، خصوصا جانبازان دردمند شاهداند که نه تنها مشکلاتشان گاه اگر از عموم مردم بیشتر نباشد، کمتر هم نیست، بلکه امر خطیر درمانی آنان دستخوش تصمیمهای سلیقه ای و پاسکاری بین بنیاد و دستگاه های دولتی و تبانی و تعارض منافع دست اندرکاران شده است. در این زمینه بحث دارو و درمان و بیمه متصدی هزینه های آن که زیرمجموعه خود بنیاد می باشد بهترین نمونه است. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
آقا بخداشهرستان به دلیل نبودن پزشک متخصص طرف قراردادداروخانه هادارونمی دهندکه جهت ویزیت بارنج مضاعف بایدباهزینه شخصی برم مرکزاستان مرکزهم اگرروزهای منظورشده شایدتشریف داشته باشندشایدخیر
قابل توجه جانبازان ماده 38 و تبصره 1
درحق جانبازان ماده 38 و تبصره 1 اجحاف شده است!
این اجحاف و قانون شکنی توسط رئیس کمیسون پزشکی، آقای دکتر حمیدرضا متقی، پیشنهاد داده شده است و در جلسه ای،، متأسفانه به تصویب رسیده است!!!!!
نقض قانون چیست؟!
رأی از کار افتادگی کلی جانبازان، که در سال 72 صادر شده را بی اعتبار خواندند!!!!!
حدود 900 نفر ازجانبازان تهران و در سراسرکشور، این تعداد خیلی بیشتر است!
برای برگشت این احکام قانونی، باید، مراتب اعتراض را به کنیسیون ماده 90 مجلس شورای اسلامی اعلام نماییم.
در صورت لزوم به دیوان عدالت اداری، کمیسیون ماده 16 و... شکایت کنیم.
درضمن، رئیس دفتر آقای دکتر عباسپور هم در پشت پرده نقش مهم و بسزایی دراین تمرد ازقانون داشته اند!!!
اگرمقامات امنیتی، حراستی، بازرسی و... ورودکنند، حتمأ به موضوع تخلف رأی خواهند داد.
این موضوع مهم و خیلی مهم را دست کم نگیرید.
فعلأ علی الحساب تمام.
تاحصول نتیجه...
بنیاد میاندازد گردن بیمه دی و آنان می گویند که دولت و بنیاد حق بیمه جانبازان را پرداخت نمی کند و مدیران بنیاد دررسانه ها مبالغی را به عنوان بدهی به بیمه دی اعلام می کند که آن وسط آنچنان اختلاف رقم دارد که همه حیران می مانند. اگر هم بنیاد شهید و هم بیمه دی شفاف عملکرد خود را اعلام کنند جانبازان متوجه می شوند این وسط چه کسی دارد کارشکنی می کند . اما متاسفانه هر روز یکی از آنها توپ را به زمین آن دیگری می اندازد و جانبازان و ایثارگران شده اند توپ فوتبال و والیبال ، آخرش توپ تنیس و گلف...
هستند بیمه جانبازان انتظامی که زمان گرفتن وجهه فاکتور در لحظه ویا یک روز است چرا درمان از بنیاد نمیگیرند
اری هر جانبازی از یگان عزامی خود هم بیمه شوددوهم مورد حمایت اینگونه رقابت بوجود می اید وبیمه دی یکه تازی نمیکند امروز با رشد تکنولوژی کار سختی نیست میشود لابی ورانت حذف کرد ومیشود حق جانبازان مظلوم که برای امرار معاش حود مشکل دارند درمان را تسهیل بخشید ویکی از دقدقه های ذهنیشان حل کرد
مسئولین نفوذی وگاها ضد فرهنگ ایثار وشهادت صندلی های خدمت قبضه کرده اند ودوست ندارند مشکلات حل بشود
تمام برنامه های بنیاد اینگونه است واخیرا که خیلی سخت شده وحتی داروخانه ها تا بفهمند جانبازی دارو را نمیدهند خدا وند به داد دل ما برسد فعلا درمان ما گروگان بیمه دی است واین گروگانگیری چون با حمایت مسئولین بنیاد هستش حال به حالا قابل حل نیست مگر ابنکه معجزه ای اتفاق بیفتد
متاسفانه اگر شکایتی از بیمه دی هم به بنیاد ببری محکوم شاکیست وبیمه دی حاکم مظلوم است چون با سرمایه ایثارگران وبنام بنیاد رشد کرده بقول بنیاد از سرمایه خودش درمان میجرخاند
ایا واقعا اینگونه است بنیاد پول درمان واریز نمیکند بیمه دی لطف میکند از سرمایه خودش کار راه اندازی میکن پس مشکلات هستش باید صبر کرد
پس بودجه درمان کجاست چرا بموقع پرداخت نمیشود تا هم بیمه دی خوش حساب شود قراردادها لغو نشود وهم ایثارگران با خیال راحت مداوا شوند
پس نتیجه این است دستهای در کار است تا این چزخها نچرخد وایثارگران نفس راحتی نکشند بدر ود
امیدوارم فرهنگ شجاعت در فاشنیوزان تجدید واز انتقاد جانبازان نترسند چرا که هدف از انتقاد سازنده وتسهیل امور است
بیمه دی هم درآمدش به صفر میرسد!
اونوقت ببینیم بیمه دی ارزه داره صنعت بیمه شو سر پا نگهداره؟!
قطعأ ورشکست میشه...
به نام جانبازان!
به کام عزیزان!!!
بنیادشهید، فقط بایدبه خانواده معظم شهدا رسیدگی کند.
و سازمانی در مقیاسی کوچکتر از سازمان فعلی...
بهتر و بهتر هم رسیدگی میکند.
اونوقت ببینیم که سیاسیون، آیابرای ریاست بنیاد، دست و پا میشکنند؟؟؟!!!!!
همه از ریاست بنیاد فرارمیکنند!
چرا؟!
چونکه دیگه نون دونی نیست.




چه خاموش نشسته ایم!!!
که آقای دکترحمیدرضامتقی، رئیس کمیسیون پزشکی بنیادشهید،، رأی های ازکار افتادگی جانبازان ماده38 و تبصره 1 را باطل اعلام کرده است!!!!!
دکتر متقی پیشنهاد داده که جانبازان، مجددأ به کمیسیون بروند!!!!!!!!!!
آقای دکترقاضی زاده هاشمی هم، متأسفانه، پذیرفته است!!!!!
باید همگی جمع شویم و به دیوان عدالت اداری شکایت کنیم که چرا آرا 30 سال پیش را باطل و بی اعتبار میخوانند!!!!!
کمیسیون اصل 90 مجلس،، اطلاعات سپاه، وزارت اطلاعات، سازمان امنیت و در رأس همه (فرمانده معظم کل قوا) باید به این موضوع ورودکنند.
که آیا نفوذی های دشمن و ضد ایثارگر و ضدانقلاب، نقشه ای برای ایجاد نارضایتی جامعه ایثارگری را دارند!
رئیس دفتر آقای دکترعباسپور، در پشت پرده این ماجرا بصورت نامحسوس و نامریی،،، دستی بر آتش دارد!
مگر میشود؟!
و...