شناسه خبر : 95871
شنبه 12 آذر 1401 , 10:33
اشتراک گذاری در :
عکس روز

به نام آزادی، به کام....؟

تشییع شهدای حوادث اخیر، جهت‌گیری حقیقی ملت ایران را نشان می‌دهد.مردم می‌گویند، جوان ما را به شهادت می‌رسانید، ما همه پشت این جوانیم!

به نام آزادی، به کام....؟

 فاطمه سادات مرتضوی نائب دبیر سیاسی شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی( عضو دفتر تحکیم وحدت) در یادداشتی نوشت: از ابتدا تا زمان انقلاب اسلامی و تاکنون بحث "آزادی" در ایران، از سری مسائل بحث بر‌انگیز و مهم بوده است.

به عنوان یک مسئله‌ ریشه‌ای "آزادی" از اصلی‌ترین حقوق هر فرد در هر اجتماعی است؛ اما اسلام و انقلاب اسلامی از زوایای قابل‌تامل و خاص دیگری به بیان این مسئله می پردازد.

در مورد آزادی؛ این بیان امیرالمؤمنین (علیه السّلام) در نهج‌البلاغه، هزارسال قبل‌از طرح مسئله‌ی آزادی در کشورهای غربی مثل فرانسه یا جاهای دیگر است که می‌فرماید: لا تَکُن‌ عَبدَ غَیرِکَ‌ وَ قَد جَعَلَکَ اللهُ حُرّا؛ از این روشن‌تر دیگر چه می‌شود؟ یعنی انسانها حُرّند، آزادند؛ آزادی شامل همه‌ انواع آزادی می‌شود. یا آن جمله‌ی دیگری که معروف است: استعبدتم النّاس و قد خلقهم الله احرارا؛ این خطاب به بعضی از فرمان‌داران آن دوره است که «استعبدتم النّاس»؛ شماها می‌خواهید با مردم مثل برده رفتار بکنید در حالی که خداوند متعال آن‌ها را آزاد آفریده؟ این‌ها معارف اسلامی است.

یک عدّه‌ای به خطا تصوّر می‌کنند که این مفاهیم رایج مثل عدالت اجتماعی و آزادی و مانند این‌ها از غرب به عالَم اسلام آمده است، یا متفکّرین اسلامی این‌ها را از غربی‌ها یاد گرفته‌اند؛ این کاملاً اشتباه است. غرب سه چهار قرن بیشتر نیست که با این مفاهیم آشنا شده؛ از بعد از رنسانس با این مفاهیم آشنا شده‌است؛ در حالی‌که اسلام ۱۴۰۰ سال قبل‌از این، این مفاهیم را به طور روشن در قرآن بیان کرده‌است؛ با این‌تفاوت که غربی‌ها که اینها را مطرح کرده‌اند، هیچ وقت صادقانه به آن عمل نکرده‌اند؛نه به آزادی عمل کردند، نه به عدالت اجتماعی عمل کردند،آن‌ها گفتند و عمل نکردند؛ این مفاهیم در اسلام بود و در زمان پیغمبر عمل شد. 
آزادی در انقلاب اسلامی هم از اسلام ناب محمدی نشئت می‌گیرد و این یعنی ترسیم اهداف انقلاب اسلامی برای رسیدن به حیات طیبه..! 

"حیات طیّبه یعنی چه؟ یعنی همه‌ این چیزهایی که بشر برای بِه‌زیستی خود، برای سعادت خود به آن‌ها احتیاج دارد. مثلاً عزّت ملّی جزو حیات طیّبه است؛ ملّت ذلیل، توسری‌خور، حیات طیّبه ندارد. استقلال، وابسته نبودن به بیگانگان و به دیگران جزو حیات طیّبه است. حیات طیّبه را فقط در عبادات و در کتاب‌های دعا که نباید جستجو کرد؛ واقعیّات زندگی این‌ها است. حیات طیّبه‌ی یک ملّت، از جمله این است که این ملّت، عزیز زندگی کند، سربلند زندگی کند، وابسته نباشد، مستقل زندگی کند. حالا کتاب می‌نویسند برای ردّ استقلال! انسان واقعاً تعجّب می‌کند که چطور، افرادی رویشان می‌ شود این حرف‌ها را امروز بزنند. دزدی می‌آید سر گردنه، جلو کاروان را میگیرد، بِزور از آنها مطالبه‌ هست و نیستشان را می‌کند؛ یک نفر هم بگوید بله، امروز مصلحت این است که ما برویم جزو ایشان؛ هرچه میفرمایند عمل کنیم! این حرف زدن در نفی استقلال، یک چنین چیزی است. عرض کردیم استقلال، آزادی در ابعاد یک ملّت است. از آزادی به اسم دفاع می‌کنند، استقلال را می‌کوبند.

استقلال یعنی آزادی؛ منتها نه آزادی یک شخص، آزادی یک ملّت از تحمیل‌ها، از توسری‌زدن‌ها، از عقب نگه‌داشتن‌ها، از استثمارها، از تسمه از گرده‌ی ملّت‌ها کشیدن‌ها؛ یک ملّت، از این چیزها که آزاد شد می‌شود مستقل."

(بخشی از بیانات امام خامنه‌ای-سال 94) 

اما این روزها آنچه می‌بینیم بیشتر مشابه این است که کسانی‌که آزادی می‌خواهند اگر چنانچه استقلال را نفی کنند، با آزادی عقیده تا ریشه ولی بصورت غیر مستقیم مخالفند؛ اما دریغ از آن که به قول فرانکلین، آنان‌که آزادی را فدای امنیت می‌کنند،نه شایستگی آزادی را دارند و نه لیاقت امنیت را!

بی تردید کسی که با قانون و دین قانون کشور خود مبارزه می‌کند، آزادی خواه نیست. کسی که با بی‌رحمی به مدافعان امنیت کشور ( همان‌که در زمان نیاز،دزدی، قتل و از دست دادن،کنار مردم ایستاده، همان نیرویی‌که شب‌ها‌ی طولانی در گرما و سرمای شدید، مرزها را نگاهبانی می‌کند، همان بسیجی که در گرما،سرما،سیل، زلزله درصف اول راهی کمک‌رسانی به هم نوع می‌شود) و خانواده آن‌ها را عزادار می‌کند و ذره‌ای پشیمانی در چشمانش دیده نمی‌شود و در ادامه با بی رحمی و ناجوانمردانه امنیت را از خانواده‌ این مدافعان صف اول سلب می‌کند، احتمالا قریب به نود و نه درصد این موارد نیز اقدام به ضبط فیلم و انتشار آن در فضای مجازی می‌کند؛ تماما مشابه داعش!

به راستی انگار که با داعش مسابقه گذاشته‌اند که کدامیک بی‌رحمی بیشتری دارند!؟ 
با همه‌ وجود هم پس ازآن خوشحال‌اند و ذره‌ای عذاب وجدان ندارند!

این عده‌ کم ولی با پوشش رسانه ای بالا به راستی کدام سمت ایستاده‌اند؟

نه رهبری، نه ایدوئولوژی مستدلی! آن هم در قرن بیست و یک!

تنها حامی شان شده‌است رژیم کودک‌کش و غاصب اسرائیل که حتی ملیت خاصی را هم شامل نمی‌شود! 

آیا حامی جوان ایرانی باید احزاب تجزیه‌طلب باشند یا مجاهدین خلقی که هم وطنان شمارا در کمتراز چهل سال پیش،در همین خاک سلاخی کردند؟ 

با اسامی نسل xوy وz ذهن‌ها را از مسئله‌ اصلی دور می‌کنند...

به راستی با پیشرفت جوامع شرق و غرب و تکنولوژی، چرا یکبار به پای میز مناظره، نه! کرسی آزادی‌اندیشی (اصلا هرچه شما اسم‌اش را می‌گذارید ) نمی‌نشینید؟

هریک‌از ایدئولوژیست‌هایتان، اساتیدتان را به پای میزمناظره دعوت کردیم، با بهانه ها‌ی واهی از صحبت‌کردن سرباز زدند!

اگر خیلی به آرمان‌های خود ایمان دارید، ما اینجا ایستاده ایم و شمارا دعوت می‌کنیم به دنیای آزادی بیان حقیقی، باید شنیده شود، البته این امر باید دوطرفه باشد....

ما برای آرمان‌هایمان، آرمان‌های اسلام ناب و انقلاب اسلامی، آرمان‌ها دادیم،عجمیان دادیم، گلوی پاره پاره دادیم، زوار حرم شاهچراغ دادیم.... 

چه آرتین هایی که یتیم نشدند...اما شما چه کردید؟ 

با کشته سازی دروغین علیه جمهوری اسلامی تاختید و تاختید... 

مردم کوچه و بازار را که رضایتی به اعتصاب نداشتند؛ با زور و ارعاب و وحشت مجبور به اعتصاب نصفه و نیمه‌ی اجباری کردید...مگر شما ابتدای این بحث مخالف اجبار نبودید،پس چرا الان با این حجم از تناقض در وسط گود ایستاده‌اید؟ 

اما می بینیم که همین تشییع شهدای حوادث اخیر، جهت‌گیری حقیقی ملت ایران را نشان می‌دهد.مردم می‌گویند، جوان ما را به شهادت می‌رسانید، ما همه پشت این جوانیم!

 

منبع: خبرگزاری فارس
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi