10 فروردين 1403 / ۱۹ رمضان ۱۴۴۵
شناسه خبر : 95915
یکشنبه 13 آذر 1401 , 14:13
یکشنبه 13 آذر 1401 , 14:13
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
دلنوشته ای برای برادرم حمزه
رمضان مرتضی آخوندی
گلزار شهدای تبریز قدم میزدم...
سید علیرضا آلداود
پاک بودن دامان نظام از تخلفات برخی نامزدان و منتخبان
امانالله دهقان فرد
تعاون و اقتصاد جمهوری اسلامی
محسن ناطق
کفّار افرادى بىتفاوت و بهانهگیر هستند!
احمدرضا بهمنیار
متن ها و مکث ها
سید مهدی حسینی
نگاهی به معایب و محاسن تک فرزندی و چند فرزندی
سعیده نام آور
بهارِ دوستی، خانه ای درخورد دیجیتالیسم
سید مهدی حسینی
نکاتی پیرامون قبل و بعد از انتخابات
امانالله دهقان فرد
بازگشت قدرت به صحن منَشاء تحولات بزرگ
سیدمحمدرضا میرشمسی
منافع ملی، بزرگی و مجازی سازی
سید مهدی حسینی
ادبیات ایثار و شهادت
عیدانه ای برای مجاهدان بی مثال وطن
شهیدگمنام
مثل شهدا
مجتبی رحماندوست
قهرمان را باید مثل یک قهرمان تشییع کرد!
زهرا خراسانی
گزارش و گفت و گو
شوخی عجیب و شوک آور یک جانباز پس از مرگش در مراسم ختم
یک جانباز ارتش ایرلند قبل از مرگ خود، صدایش را ضبط نمود تا در طول مراسم خاکسپاری اش موجب خنده بستگانش شود.
هنگام خاکسپاری یک مرده ،ناگهان از داخل تابوت صدای مردی از تابوت بیرون آمد: «هی! بذار بیام بیرون هی! اینجا خیلی تاریک است! هی! من اینجا میمیرم! " این صدا با ضربه زدن بر روی درب تابوت همراه بود. او با این ضبط ، موجب شاد کردن اقوام اش شد.
این مردی که به شدت بیمار بود ، اندکی قبل از مرگش، این صدا را ضبط کرده بود.
منبع: منیبان
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
روایتی از نماز خونآلود یک رزمنده امدادگر
عبدالحسین قاهری
مثل گندم درویمان کردند
علی کرمی
روایتی از فوتبال پیرمردها مقابل دشمن بعثی
محمدعلی نوریان
معرفی کتاب