چهارشنبه 12 بهمن 1401 , 14:36
رونمایی از مستند«عاشقی با خدا» در یزد
مستند کوتاه عاشقی با خدا که روایت کننده بخشی از زندگی شهید محمدحسین ذاکری زارچ است با حضور مادر این شهید در محل سینما تک رونمایی شد.
مستند ۲۲ دقیقه‌ای عاشقی با خدا به کارگردانی حامد غنی با هدف زنده نگه‌داشتن یاد و خاطره شهدا و با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری تهیه‌شده است.
محمدحسین در دوازدهمین روز از اولین ماه سال ۱۳۴۱ چشم خانواده ذاکری را روشن کرد و در شهر زارچ متولد شد و در دوران کودکی همراه با خانواده به تهران مهاجرت کرد. شاید نام خانوادگی ذاکری این شهید به این سبب باشد که پدر و اجداد او همه از ذاکرین اباعبدالله الحسین (ع)، خادمین مسجد صاحب‌الزمان (عج) زارچ و برگزارکنندگان جلسات مذهبی و قرائت قرآن بودند.
شهید ذاکری هنرمندی با استعداد بود که دوران تحصیل متوسطه را در رشته فنی تأسیسات ساختمان در هنرستان آزادی فلسطین گذراند و مهارت خاصی در طراحی و نقشه‌کشی ساختمان پیدا کرد و بعدها به همراه چند تن از دوستان خود یک شرکت ساختمانی تشکیل داد. در دوران پایان تحصیل او که مصادف با مبارزات مردم علیه حکومت شاهنشاهی بود به فعالیت‌های انقلابی مشغول شد.
برپایی جلسات قرائت، ترجمه، تجوید و ترتیل خوانی قرآن و آموزش احکام، برای پارچی‌های مقیم تهران از دیگر اقدامات این شهید که هنوز هم پس از گذشت سی‌وچند سال از شهادت او، هنوز این دوره و جلسات در تهران برپا می‌شود.
پس از پیروزی انقلاب وی همراه چند تن از دوستان مبارزاتی خود در سازمان عقیدتی سیاسی شهربانی جمهوری اسلامی مشغول خدمت شد و بارها همراه با مسئولین برای سرکشی و تهیه فیلم و عکس به جبهه اعزام شد و به این حضورها علاقه زیادی نشان می‌داد و حتی از مرخصی‌های کاری خود برای حضور در جبهه از طریق سپاه، بسیج و سایر نهادها استفاده می‌کرد.
محمدحسین آماده سفر شده بود تا بنا به سفارش برخی مسئولین جهت ارتقا و کسب درجات بالاتر در تحصیل، راهی خارج از کشور شود؛ اما قبل از رفتن به این سفر برای گذراندن دوران احتیاط عازم خدمت مقدس سربازی در قالب گردان قدس لشکر 21 حمزه سیدالشهدا شد و هرگز بازنگشت.
شهید ذاکری در سحرگاه ۲۶ تیرماه سال ۶۳ هنگامی‌که برای بازدید و شناسایی منطقه جنگی شرهانی واقع در خاک عراق رفته بود، مورد هدف تیک تیراندازهای عراقی قرار گرفت و یک گلوله در سینه‌اش جا خوش کرد. خونریزی زیاد او را در هنگامه اذان و اقامه نماز راهی آسمان‌ها کرد.
محمدحسین در یکی از یادداشت‌های خود درباره نیت خود از حضور در جبهه چنین می‌نویسد: «با نیت شناخت خدا، تحکیم ایمان، زیارت امام زمان (عج)، دفاع از حریم اسلام و دفع هرگونه تجاوز بیگانگان از کشور، راهی جبهه شدم».
