شناسه خبر : 97871
شنبه 15 بهمن 1401 , 20:30
اشتراک گذاری در :
عکس روز

برای مادری که از دست رفت؛

شیر؛ شیربرنج و عاطفه‌ی مادرانه

به یاد مادری نمونه و آسمانی و به پاس قدردانی از عاطفه‌ی مادرانه‌ی انسانی والا و فراموش‌نشدنی... زنده یاد سرکار خانم سامانی!...

فاش نیوز- به یاد مادری نمونه و آسمانی و به پاس قدردانی از عاطفه‌ی مادرانه‌ی انسانی والا و فراموش‌نشدنی... زنده یاد سرکار خانم سامانی!
واقعا خدابیامرز چه نخودچی، کشمش‌هایی می‌آورد؛ گاه گداری هم شکلات و میوه...؛ آن اوایل یه پیراهن برای من آورده بود. خدایی خیلی اندازه بود و بهم می‌آمد؛... خدا رحمتش کند.

مطلب ذیل در رثای این بانوست:

آدمی‌زاده به دلیل آگاهی از اثر تداوم عاطفه و مهربانی و عشق است که به انسانیت و اشرف مخلوقات بودن افتخار می‌کند!

پس از سقوط حکومت ناروای طاغوت و خدشه‌دار شدن قدرت و ابهت امریکا در منطقه‌ی خلیج فارس، این کشور تهاجم نیروهای عراقی به خاک ایران را طراحی کرد و  جنگی نابرابر درگرفت. ...

کریم نبوی، استارکی، دخانچی سه شیرمرد ایرانی از خیل عظیمِ مردان غیرتمندی بودند که گردن خود را در مقابل گلوله و ترکش خمپاره‌های دشمن برافراشتند تا مبادا پای اغیار به کشور باز شود و نکند که در سرزمین دلاورخیز ایران حتی یک طفل شیرخوار در آغوش مادر از هول و ولای سربازان دشمن زهره ترک شود! ...

بنابراین پس از پیمانی مقدس؛ فریاد برآوردند:

اگر کُشت خواهد تو را روزگار

چه نیکوتر از مرگ در کارزار

 از تبعات این غیرت و شأن و شرف؛ قطع نخاع شدن از گردن و تحمل پیامدهای آن بود که به هیچ عنوان به گفت نیاید!  آفرین به همت و صبر تحمل این جانبازان شهید که در هنگامه‌ی این آزمون بسیار بسیار سخت؛ بر سر دشمن دون و بدسگال با نهایت قدرت و تندی  تَشَر زده بودند که:

چو ایران نباشد تن من مباد

بدین بوم و بر زنده یک تن مباد

همه روی یکسر به جنگ آوریم

جهان بر بداندیش تنگ آوریم

اگز سر به سر تن به کشتن دهیم

از آن به که کشور به دشمن دهیم

 تاریخ همواره قدردان آنها خواهد بود؛ همچنین قدردان کسانی که شأن و شرف و ارزش کار آنها را فهمیدند؛ از جمله‌ی این انسان‌های فهیم و ماندگار «مرحوم مغفور سرکار خانم سامانی» بود که نماینده‌ی روحِ خانواده و فرهنگ ایرانی و اسلامی است!

جانبازان بستری در آسایشگاه حضرت امام(ره) مشاهده می‌کردند که چگونه این مادر مهربان؛ پیوند انسانی و "نامرئی" و ظریف مهرورزی و عاطفه و عشق مادرانه را در چهار دهه‌ی تمام و در سرکشی و احوالپرسی مرتب هفتگی! از رهگذر هنر انسان بودن" ظاهر" کرد و به نمایش گذاشت!


.... « کریم نبوی قطع نخاع از گردن بود. نمی‌توانست خودش غذا بخورد. زنگ زد:

خانم سامانی! هوس شیربرنج کردم...

آقای استارکی و آقای دخانچی که آنها هم هر دو قطع نخاع از گردن بودند. دلشان جگر کبابی می‌خواست. به پسرم که تازه از سربازی آمده بود، گفتم بهمن جان! برو چند سیخ جگر بگیر ...، جگرها را گرفتم زیر چادرم؛ آمدم تو اتاق و برایشان لقمه گرفتم... نمی‌توان تصور کرد با چه اشتهایی می‌خوردند! خیلی خوشحال بودم که توانستم حداقل چیزی که این بچه‌ها می‌خواستند برایشان فراهم کنم. ...»


 در روزگاری که «هیچ‌کس به فکر لقمه ساختن نیست» این خوشحال بودن در واقع تفسیر عینی از کلام سخنگوی وجدان ایرانی است. یعنی مرغ باغ ملکوت بودن و آگاهی از قفس چند روزه‌ی ساخته شده از بدن ...

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک/چند روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم

تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی/ یکدم آرام نگیرم نفسی دم نزنم

شمس تبریز اگر روی به من ننمایی/ الله این قالب مردار بهم درشکنم


به‌راستی «چه شکوهمند است که آدمی خود، طباخ غذاهای خویش باشد. ...»

روح «خانم سامانی» و همه ی مادرانِ به شهدا پیوسته شاد باد با صلوات بر محمد و آل محمد(ص)

 

* دکتر جانباز سیدمهدی حسینی

اینستاگرام
سلام وعرض ادب از برادر جانباز جناب اقای دکتر حسینی .از اینکه قدردان مادر معنوی جانبازان خانم سامانی بودید روح این مادر اسمانی شاد
سلام و درود خدا بر مسلم عزیز و مهربان، مجاهد حقیقی و خار چشم برخی که ادای مجاهد بودن را در می آورند! خودت خوب میدونی که...
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi