شناسه خبر : 98781
چهارشنبه 24 اسفند 1401 , 16:30
اشتراک گذاری در :
عکس روز

محرم این دردها نیست به غیراز خدا!

با همان وضعیت مجروحیت کتکمان می زدند. بعد از اینکه به بیمارستان دشمن اعزام و عمل جراحی شدیم، بعد چند روز به استخبارات بردند و کتک و شکنجه و...

فاش نیوز - آقایان محترم جمعیت جانبازان، مرکز پژوهش ها و همه کسانی که دستتان به تریبونی می رسد، چرا از آوردن نام "آزادگان دفاع مقدس" که اکثریتشان مجروح جنگی یعنی جانباز هم هستند طفره می روید؟ نکنه خدای نکرده فراموششان کردید. چند سالیست که سخنرانان و نویسندگان و مسئولان وقتی از جامعه ایثارگری نام می برند به واژه های "شهدا و جانبازان و ایثارگران"بسنده می کنند. گویی تعمدا از"آزادگان دفاع مقدس"نامی نمی برند.

سال۱۴۰۱ تمام شد، یعنی۳۴سال از پایان جنگ گذشت، یک سوم قرن؛ و در این مدت ادوار مجلس مصوباتی گذراندند که جنبه اجرایی نداشته یا اراده ای بر اجرای آنها وجود نداشته. البته مواد این مصوبات را طوری نگاشته اند که مفری برای مجریان وجود داشته باشد و بهانه خوبی جهت ترک فعل.

یک حقوقدان ساده ای که تازه لیسانس حقوق گرفته اگر مواد قانون جامع خدمت رسانی به ایثارگران را ببیند و کمی تعمق کند می بیند جمله جمله این قانون و مواد آن باهم درتعارض هستند. آن وقت مرکز پژوهش های مجلس مدعی‌ست که ما فلانیم و فلان کار را می کنیم و دیگران گوش نمی کنند. بنده بیسواد از همین موادقانون جامع خدمت رسانی به ایثارگران چندین مورد نشانتان می دهم که مشخص است نه مجلس توجه داشته، نه نمایندگانی که تصویب کردند و نه مرکزپژوهش ها اصلا نگاهی نینداخته. و بنیادشهید و امور ایثارگران را بهتر است "مرکزخدمت رسانی به کارکنان بنیادشهید و امور ایثارگران" بنامیم. بودجه بنیاد هرساله افزایش داشته اما خدماتش کمتر از قبل می شو؛ تازه آن خدمات هم شامل تعدادی مشخص و محدودازخانواده معزز شهدا و جانبازان می شود. آزادگان را اصلا جزو جامعه هدف خود نمی دانند.

سال های سال زبان به کام گرفتیم و گفتیم تحریم هستیم؛ و باز گفتیم صدایمان بلند نشود که اغیار بهانه دستشان بیفتد، و انگارمسئولان کشوری و مجلس و بنیاد خوب دستاویزی دستشان افتاده. تامی خواهیم حرفی بزنیم، مسئولی که خیلی حرمت رعایت می کند می گوید: هیس! شما که به خاطر خدا رفتید؛ حالا هم می بینید چه اوضاعی داریم. باشه باشه؛ پیگیری می کنیم؛ و تمام.

برای کمیسیون های پزشکی که استان به استان تشکیل می شود، از جانبازان بپرسید. دعوت می کنند و می گویند این مدارک را آماده کنید و فلان روز به کمیسیون بیاورید. سی سال قبل از اسارت صدام آزاد شدیم، نمی دانستیم کمیسیون پزشکی چی هست. رفتیم و همانطور گفتند فلان درصد. درحالی که گلوله ها و ترکش های جنگ دربدن هامان بود، موج انفجار دیده نمی شود و کمیسیون پزشکی مصداق می خواهد. یکی نیست به پزشکان کمیسیون بگوید جانبازی که اینهمه ترکش خورده مگرمی شود دچار موج های انفجار نشده باشد؟

در منطقه ای ازجبهه مثلا سال۱۳۶۲ منطقه پنجوین که بارها بمباران شیمیایی شد، فرماندهان هشدار ندادند یا واقعا نمی دانستند که اینجا آلوده است و تازگی بمباران شیمیایی شده، پیکرهای شهدا با جنازه های دشمنان بعثی مخلوط، در مکانی افتاده بودند، در شناسایی ها مکانش را یافتیم و سعی کردیم لااقل پیکرهای شهدا را بیاوریم عقب و شناسایی کنیم. دشمن زیر پیکرها نارنجک جاسازی کرده بود. به محض اینکه تکانشان دادیم، انفجار صورت گرفت و پیکرها تکه تکه شدند و خودمان هم موج انفجار، هم شیمیایی شدیم اما نمی دانستیم که دچارآلودگی شدیم. مدت ها بعد مشکلات ریه و سوزش و آب ریزش های مداوم چشم گریبان‌گیرمان شد؛ اما قدرت جوانی و بی‌خیالی و اینکه سرفه ها و سوزش چشم ها بخاطر سرماخوردگی هست، اهمیت ندادیم. درعملیات های بعدی هم شرکت کردیم و دچار موج های مکرر انفجار و اصابت ترکش و گلوله شدیم.

با مجروحیت شدید در حالی که شکم پاره شده و بدنمان سوراخ سوراخ شده و خونریزی شدید و طولانی، از هوش رفته و به اسارت دشمن درآمدیم. با همان وضعیت مجروحیت کتکمان می زدند. بعد از اینکه به بیمارستان دشمن اعزام و عمل جراحی شدیم، بعد چند روز به استخبارات بردند و کتک و شکنجه و...، سال ها با مجروحیت و بیماری های مختلف در اسارت بسر بردیم و با همان حال شکنجه هم می شدیم؛ نه غذایی نه درمان لازم نه.......،

سال های بعد که آزاد شدیم و برگشتیم، نمی دانستیم کمیسیون پزشکی چیست و چه مدارکی لازم است. پزشکان کمیسیون که می دیدند دو دست و دو پایمان سالم است، می گفتند: تو که طوریت نیست؛ و درد اینگونه قضاوت پزشکی و پزشکان کمیسیون از درد و رنج مجروحیت ها و دوران اسارت بدتر بود.

حالا هم دعوت می کنند کمیسیون پزشکی، با چه زحمت و درد و رنجی مدارک پزشکی مثل سی تی اسکن ریه و عکس ترکش ها و گلوله ها و تاییدپزشکان متخصص و فوق تخصص در مورد وضعیت گوارش و روده و اعصاب و روان که تمام این۳۱سال تحت نظرشان دارو مصرف کردیم، وضعیت بینایی وشنوایی و...، امادرکمیسیون اصلاتوجهی به مدارک و حرف هایمان نمی کنند. گویی برای خالی نبودن عریضه یا اذیت کردن ما این مدارک را می خواستند، و رای صادرمی کردند. خدا شاهد است هیچ توقع و انتظاری خارج از قانون کمیسیون نداشته و نداریم. فقط انتظار داریم لااقل یک معاینه اجمالی انجام داده و یک نگاه اجمالی به مدارک بیندازند.

معاونت بهداشت و درمان هم  انگار همه کار می کنند، الا توجه به وضعیت جانبازآزاده که سال ها کنج خانه افتاده و کسی حالش را نمی پرسد. واقعا وظیفه ذاتی بنیاد و معاونت بهداشت و درمان در قبال جانبازان بالای۵۰ درصد چیست؟  سال هاست در مهر و آبان و آذر تقاضای واکسن آنفولانزا می کنیم اما در بهمن ماه پیامک می دهند که به فلان مرکز درمانی برای واکسن آنفولانزا مراجعه کنید. خب اگر در آن وضعیت کرونا قادربه بیرون آمدن بودیم که از شما تقاضا نمی کردیم. قبل ازکرونا هم همین داستان بود. باور کنید تابه حال بنیاد هیچ واکسن آنفولانزا به ما تزریق نکرده است. پرونده پزشکی ما را ببینید  وجدانا قضاوت کنید.

در بحث مسکن هم تابهمن ۱۳۸۹مستاجر بودم، و سرانجام ۲۵میلیون وام خرید مسکن(که برای مسکن مهر هم ۲۵ میلیون بدون اینکه ایثارگر باشند هم می دادند) تعلق گرفت و همانقدر هم  وام ۱۸درصد اقوام و دوستان فراهم کردند و یک آپارتمان در پایین شهر گرفتیم، فاقد آسانسور؛ و سال ها قسط  و قرض پرداخت نمودیم.

نمی دانیم در سی و اندی پس از پایان جنگ، بنیاد چطور عملکردی داشته که هنوز مشکل اشتغال فرزندان ایثارگران حل نشده؟! خودم با ۵ فرزند، با تحصیلات دانشگاهی، هیچ‌کدام با کمک بنیاد استخدام نشدند. ووو... همه این حرف ها مشتی‌ست ازخروار؛ و حالا قضاوت کنید که بنیاد درتوجه به"فرهنگ ایثار و جهاد و شهادت" چقدر قادر است ایفای نقش کند؛ درحالی که مصادیق زنده ایثار و جهاد و شهادت یعنی جانبازان و آزادگان را درک نمی کند. ا...اعلم.

|| سیدرضا حسینی نژاد

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi