تاریخ : 1402,یکشنبه 11 تير13:59
کد خبر : 101500 - سرویس خبری : زنگ خاطره

شبِ دامادی



فاش نیوز - در شب دامادی علیرضا همة دوستان جمع شدیم و او را روی دست بلند کردیم و دور تا دور مجلس چرخاندیم. به او گفتم:
- «حتماً خیلی خوشحالی که امشب شب دامادی‌ات هست؟»
علیرضا بی‌هیچ فکری بلافاصله جواب داد:
- «من وقتی خوشحالم که در جبهه شهید شوم، پیکرم رو به روستا بیاورند و مردم مرا روی دست‌هایشان تا مزارم تشییع کنند.»
خاطره‌ای از شهید علیرضا خالقی
راوی: علی خالقی، دوست شهید

 

* مریم عرفانیان


منبع : کیهان