جانباز وظیفه بگیر- خدمت همه ی کارکنان پایگاه خبری فاش نیوز
بنده ناچیز جانباز وظیفه بگیر ساتا هستم. اینکه بنیاد بسیاری از خدمات را الکترونیکی کرده، جای تقدیر و تشکر دارد که هم کارکنان بنیاد و هم ایثارگران زحمتشان کمتر می شود. موضوعی که می خواهم عرض کنم، مربوط به ساتا هست که تاکنون جایی ندیدم به آن پرداخته باشند. وظیفه بگیران ساتا مظلوم واقع شده اند. به این دلیل که چون تحت پوشش ساتا هستند دیگر عملاʺ از حوزه کاری بنیاد خارج شده اند و بنیاد تقریبا خدمات یا تسهیلاتی به وظیفه بگیران ساتا ارائه نمی دهد.
 هرگاه از بنیاد تقاضایی گردد با این استدلال که شما وظیفه بگیر ساتا هستی و آنها باید به شما خدمات ارائه دهند، ایثارگر را به آنجا حواله می دهند و این تقریبا قانونی هم هست.
اما بشنوید از ساتا:
ساتا از طریق سایت بازنشستگان و نرم افزار ساتا با مخاطبان خودش در ارتباط است. هم در سایت و هم در نرم افزار ساتا امکان درج مواردی نظیر درخواست وام و تسهیلات به طور کامل مسدود است. این مسدودی سال هاست که جاری است.
لذا ازاین طریق امکان ثبت درخواست وام(هرنوع وامی که نام ببرید) وجود ندارد.
به دفاتر الکترونیک ساتا مراجعه می کنید، با خوشرویی تمام می گویند که موضوع ثبت نام وام به طور کل از حوزه اختیارات دفاتر الکترونیک ساتا خارج است.
می پرسیم چه باید کرد؟ می گویند به خود ساتا مراجعه نمایید.
 

با امیدواری به ساتا مراجعه می کنیم:
وقتی به ساتای استان(...)مراجعه کردیم، گفتند به فلانی مربوط است؛ خدمتش شرفیاب شدیم. کارت ملی وشناسایی مطالبه کردند و تقدیم شد. روی رایانه ش مشخصات ما را باز کردند وگفتند: عجب تا حالا هیچ وامی نگرفتین؟! ما هم با قیافه مظلوم و حق به جانبی عرض کردیم: نه والله قربان. دستمان به جایی نمی رسد و بعد سال ها با راهنمایی دیگران خدمت جنابعالی رسیدیم.
ایشان با بزرگواری سری از باب تاسف تکان دادند و گفتند ایرادی نیست. درستش می کنم(برق خوشحالی در چشمانمان فوران کرد!!)
آن بزرگوار فرمودند: هفته آینده تشریف بیارین معرفی کنم برای 30 میلیون وام قرض الحسنه (داشتم پر درمی آوردم از این همه خوش شانسی ولطف آن مرد بزرگ!!)...
در حال خوش خودمان بودیم که چیزی یاداشت کردند و گفتند اسمتان هم نوشتیم تا وام ازدواجی فرزندتان هم پرداخت شود. فقط خوشحالی مارا درآن لحظات تصورکنید...(فرزندم سال گذشته ازدواج کردند ووامی به ایشان ندادند)

 خلاصه با کلی تشکر و دعای خیر ساتا را ترک کردیم. یک هفته گذشت و برگشتیم نزد همان مرد شریف در ساتا ولی ایشان نبودند. یک آقای دیگر جایش لم داده بود.
با احترام خاصی این موارد را برای ایشان توضیح دادیم. لبخندی زد وگفت: وام چی؟ کی گفته؟چه وامی؟ خلاصه هرچه توضیح دادیم که یک آقایی هفته قبل فرمودند و...گوششان بدهکار نبود وآخرش هم با خنده گفتند: آن آقا سرباز بوده. یک حرفای مفتی گفته اند. شما باید باور می کردین؟!!! با این جملات دنیا بر سرم آوار شد!! نه فقط برای وام بلکه برای تمسخری که به ما شده بود!
کلی دلگیر شدم. حرفی نداشتم بگویم. ظاهرا" آن آقا که وعده سر خرمن به ما داده بود، سرباز بودن یا سرباز هم نبودن ولی برای رد کردن ما رخت مقدس سربازی به تنش کردند.

سرافکنده از ساتا بیرون آمدیم... نه وام گرفتیم و نه به آرزوهایی که برای آن وام کرده بودیم، رسیدیم...ولی مسخره که شدیم و جای شکرش باقی...!!
(فاش نیوز عزیز: این یک واقعیت هست و داستان سرایی نیست وحاضرم رودر رو با آن عزیزان ساتا این مطالب را بیان کنم).
بااحترام :پیشکسوت سال های جهاد وشهادت ؛ وامانده از قافله ی شهداء