فاش نیوز - چایخانه اهواز و رختشویخانه در دوران دفاع مقدس محل حضور زنانی بود که برای پشتیبانی از جبههها کار شست و شوی لباس رزمندهها را برعهده داشتند.
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، دفاع مقدس جلوهای بی نظیر از همدلی همراهی همه اقشار مردم برای یک هدف مقدس و یک همت جمعی است که همه مردم سرزمینمان را پای سفرهای بزرگ به نام جهاد نشانده و آثار و برکات آن نه تنها در روزهای جنگ و جهاد بلکه تا سالها و بلکه دههها قابل بحث و بررسی است.
این حضور اقشار مختلف از روستایی و شهریف از دانش آموز و کارگر و طلبه و دکتر، از زنان و مردان و نوجوانان، در پشت صحنه تا خط مقدم جبهه چنان با عظمت و گسترده است که سالها زمان لازم است تا از منظر مختلف و از زوایای گوناگون در قالبهای هنری، فرهنگی، اجتماعی و علمی به آن پرداخته شود. بخش کمتر گفته شده و شاید مغفول مانده از دفاع مقدس حضور زنان و دختران جوانی بود که در روزهای ابتدایی جنگ در قالب مدافعان شهرهای مورد هجوم واقع شده خود را نشان داد و در سالهای بعدی در قالب حضور امدادگران زن، خبرنگاران و عکاسان، و زنان پشتیبانی کننده جبهه نوع دیگری از فعالیتها را شامل شد. این حضور در کنار پشتیبانی معنوی همه رزمندگانی است که همسران و مادران انان حامی و مشوق آنان برای شرکت در جبهههای دفاع مقدس بودند و بعد معنوی این حماسه پرشور را بی آنکه در قاب دوربین عکس و تصویری ثبت شود رقم زدند.
به جز خانههایی که پایگاه حضور بانوان انقلابی برای تربیت فرزندان انقلابی و گاه محل پشتیبانی از جنگ بود، مساجد و برخی مناطق دیگر در این برهه حساس یادآور حضور ویژه زنان در دفاع مقدس هستند. رختشوی خانه اندیمشک و چایخانه اهواز که بعدها این مکان نیز به رختشوی خانه تغییر نام داد ۲ محلی که بودند که زنانی از اندیمشک و همسران تعدادی از فرماندهان و نیز زنان انقلابی اهواز آن را اداره میکردند. رختشوی خانه اندیمشک در حقیقت محلی واقع در بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک بود.
چایخانه مکان معروفی در ساحل رودخانه کارون در شهر اهواز بوده است که در روزهای دفاع مقدس با همکاری مادر و خواهران شهید علم الهدی و مدیریت مرحوم «حاج قاسم عادلیان» به مرکزی برای پشتیبانی از جبهههای نبرد تبدیل میشود. در روزهای آغازین جنگ، کمکهای مردمی به جنگزدگان در این مکان جمع شده و با همکاری زنان مقاوم شهر و همراهی برخی افراد که مأموریتی به آنجا میآمدند، بسته بندی و توزیع میشده است. لباس، پوتین، پتو و ملحفههای رزمندگان، مجروحان و شهدا به این مکان آورده میشده و این خانمها در کمترین زمان کار شست و شو، دوخت و دوز و رفوگری و واکس زدن اینها را انجام و سالم و تمیز تحویل میدادند.
میلاد کریمی از فعالان فرهنگی خوزستان درباره چایخانه اهواز میگوید: کریمی با اشاره به اینکه در چایخانه براساس نوع توانایی و سن خانمها، کارها دستهبندی میشده است، ادامه میدهد: در پایگاه شهید علم الهدی چند گروه از بانوان در بخشهای مختلف فعالیت میکردند. این بخشها به ابتکار خانم موحدی مهر (فرمانده پایگاه) اسمهای جالبی پیدا کرده بودند. «نیروی زمینی» شامل زنانی بودند که لباسهایی را که نیاز به رفو داشت، ترمیم میکردند. به عبارت دیگر، بخش خیاطی با این گروه بود. «نیروی دریایی» شامل کسانی بود که لباسهای خونی رزمندگان را میشستند. «نیروی هوایی» نیز آن دسته از بانوانی بودند که لباسها را در پشتبامها پهن میکردند.
نکته عجیب و تکان دهنده در کار این بانوان مجاهد این است که بیش از ۳۰۰ قطعه از تکههای بدن شهدا که در لابه لای لباسها مانده بوده را با اندوه بسیار جدا کرده و پس از غسل دادن و برپایی مراسم روضه خوانی در گوشهای از چایخانه که پیش از این مشخص شده بود، دفن میکردند. گاهی این خانمها در چایخانه خبر شهادت عزیزانشان را میشنیدند و برخی از این خانمها به دلیل شست و شو و دست زدن به لباسها و پتوهای آلوده به مواد شیمیایی، مصدوم و حتی شهید شده اند. با تمام این شرایط بانوان هر روز بیش از پیش به فعالیت هایشان ادامه میدادند.
کتاب «نان سالهای جنگ» و «ماهم جنگیدیم» تنها ۲ بخش از صدها پازل حضور متفاوت زنان در دفاع مقدس هستند که اولی به ماجرای پخت نان در روستای خزو نیشابور برای جبهههای دفاع مقدس میپردازد که عمده کار آن با زنان بوده است و دومی به جهاد زنان ملاردی از پشتیبانی دفاع مقدس از کار پخت و پز گرفته تا دوخت لباس و بسته بندی مواد غذایی و ... اشاره دارد. کتاب معروف حوض خون که رهبر انقلاب بر آن تقریظ نوشته و بارها در سخنرانیهای خود از آن یاد کردهاند و نیز کتاب «چایخانه» که ماجراهای اتفاق افتاده در رختشوی خانه اهواز پرداخته است نیز ۲ کتابی هستند روایتی دیگر از اثرگذاری زنان در جبههها را روایت میکنند.