جانباز ۷۰ درصد صادق لو می گفت: کربلای چهار مجروح شدم و بیش از سه ماه مادرم در بیمارستان مثل پروانه دورم می چرخید.
یک روز صبح زود رفت و غروب آمد. من تعجب کردم اما او خم به ابرو نیاورد
و بعد از سه ماه که سراغ برادرانم را گرفتم فهمیدم هر دو برادرم در کربلای پنج و بعد از مجروحیت من شهید شدند
و مادرم آن روز رفته بود برای غسل، کفن و دفن آنها به دست خودش.