تاریخ : 1402,چهارشنبه 06 دي14:54
کد خبر : 107000 - سرویس خبری : مقاله و یادداشت

شب‌های بلند غزه



ابوالقاسم محمدزاده
فاش نیوز - شب‌های غزه، هرشب بلند است. خورشید طلوع نمی‌کند. بهار خیلی وقت است که از آنجا رفته؛ و پاییز سرزده به باغ های زیتون و مزارع آنجا آمده است.
 آخر وقتی بمب‌های چند تنی اهدائی آمریکا برسر مردمش می‌ریخت، بهار از آنجا رفته بود.
بمب که فرو آمد، باغ‌ها و مزارع سوخت و درخت‌های زیتونی که سال‌ها  سرسبز ایستاده بودند قامت خم کردند، درختان! نه به خاطر بمب‌هایی که ارتش کودک‌کش بر سرشان می‌ریخت، بلکه در مقابل استقامت زن‌ها و کودکان، مردها و نوجوانان غزه‌ای که این‌ همه استقامت و پایداری را تاب آورده‌اند، سرشان خم می‌شد 
درخت‌های زیتون سر تعظیم فرود آوردند. در مقابل این ‌همه ایستادگی. 
 تیر و ترکش و تبر که سال‌هاست به جانشان افتاده. شکستن شاخه‌هایشان که چیز تازه‌ای نیست‌، زیتون‌ها در مقابل تبر ایستادند و کودک و جوان و پیر در مقابل متجاوزانی که چون مهمان‌های ناخوانده‌ای از هر طرف دنیا آمدند و همچو انگلی آنجا لانه گزیدند.
شب‌های غزه هر شب بلند است و ساکنانش نمی‌داند طلوع صبح را خواهند دید یا نه؟ 
شب‌ها بلند است و صبح نمی‌شود. آخر صدای بیدارباش! انفجار است و چشم که برهم می‌گذارند امیدی به دیدن طلوع دوباره خورشید ندارند. 
شاید کودکان! شب‌های طولانی را میان آوارهای خانه‌ها بیتوته کرده‌اند و اناری برای دانه کردن ندارند. نمی‌دانم چرا خورشید که طلوع می‌کند، دست‌های بچه‌ها اناری است. مگر هر شب یلداست؟ 
* ابوالقاسم محمدزاده

منبع : کیهان