اهداف این تشکلها معمولا در اساسنامه آنان پیشبینی شده و از حقوق گروههای مدنظر خود دفاع میکنند. تشکلهایی که به هر نحو برای قسمتی از هزینهکرد خود از بودجه و امکانات و امتیازات دولتی، حتی ناچیز استفاده میکنند، در دفاع از جامعه هدف خود متاثر ازفشارها و ملاحظات مقامات فوق گردیده و در راستای عمل به وظایف خود موفقیت ناچیزی به دست میآورند و آنطور که شایسته جامعه هدف خود باشند عمل نکرده و در جلب رضایت آنان و پیشبرد اهداف مورد نظر اغلب ناکام میمانند.
بعضا تشکلهایی از مکانها و امکانات دولتی استفاده کرده و در جلسات مسئولین رده بالای آن سازمان (با پذیرایی و تشریفات) شرکت نموده و در آخر جلسات هم کادوی نفیسی از طرف مسئول مربوطه به نمایندگان آن تشکلها اهدا می گردد؛ که اغلب قدرت چانهزنی برای استیفای حقوق جامعه مدنظر را تضعیف و یا حتی خنثی میکند.
بعضا برخی اعضای تشکلها سالیان طولانی به عنوان عضو هیئتمدیره، بازرس یا مدیرعامل بوده و گاهی مانع ورود اعضای جدید -خصوصا در سمت بازرس- که اغلب تحصیل کرده، دارای مدارج علمی بالا، سوابق اجرایی دولتی و تعهد هستند، می شوند و گاهی مانع ورود آنان برای انجام کار در این تشکلها شده و حتی افراد شایسته را نیز دلسرد میکنند. لذا نمیتوان انتظاری جز بروز مستمر مشکلات و معضلات مربوط به ایثارگران و نهایتاً تجمعات اعتراضی آنان داشت؛ معضلاتی که قاعدتا" باید پیش از وقوع، با دوراندیشی و تعامل تشکلها و بنیاد حل و فصل گردد. این گونه اعتراضات بعضاً به خشونت کشیده می شود و تبعاتی همچون سوء اجتماعی و تنزل شأن ایثارگری و نیز سوء استفاده فرصتطلب و دشمنان را به دنبال دارد.
سوالی که شاید کمتر به ذهن خطور می کند این است که گذشته از تقصیرها و قصور بنیاد در انجام وظایف خود، تشکلهای متعدد ایثارگری تا چه حد در انجام وظایف ذاتی و اساسنامهای خود تلاش و تعامل با دستگاههای متولی ایثارگران و از همه مهمتر پیشگیری از بروز مشکلات (از جمله در خصوص خودرو جانبازان) نقش داشتهاند.
البته نقد عملکرد تشکلهای مردمنهاد و ... به معنای نادیده گرفتن خدمات و پیگیری های انجام شده توسط آنان (که بعصا نیز موجب حل مشکل شده) نیست.
در اینجا بویژه در خصوص بحث واردات خودروی جانبازان تأکید می گردد معضلات و شبهات به وجود آمده نقش و عملکرد تشکلها میبایست به صورت منصفانه ارزیابی گردد.
به رغم وجود انبوه تشکلها و جلسات تشکیل شده توسط آنان (برخی تشکلهای ۱۵ ساله با متوسط هفتهای دو جلسه و نزدیک به هزار جلسه از بدو تاسیس) مشکلات و اعتراضات ایثارگری سیر صعودی داشته است.
در خصوص عدم تدوین آییننامه اجرایی ماده ۴۵ قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران از سوی بنیاد، تشکلها میتوانستند نقش موثری در پیگیری و تعامل با بنیاد در تدوین آن داشته باشند؛ تا ایثارگرانی که به صورت ناقص یا جزئی از تسهیلات ماده ۴۵ قانون جامع خدماترسانی به ایثارگران استفاده کردهاند، از مزایای واردات خودرو محروم نشوند. آییننامهای که میتوانست ابهامات مندرج در ماده ۴۵ قانون فوقالذکر(خودرو اتوماتیک مناسب، تعیین نوع و مشخصات، نوع تسهیلات اعطایی اعم از وام و بلاعوض) را برطرف نماید.
در خاتمه پیشنهاد میشود تشکلهای ایثارگری نسبت به تقویت بخش حقوقی و قضایی تشکیلات خود اقدام نموده و ضمن پرهیز از انحصارگرایی و تکروی، با استفاده از حقوقدانان ایثارگر و آشنا به قوانین، با معاونت حقوقی بنیاد مشارکت و تعامل فعالتری داشته باشند.
و السلام
|| حمیدرضا زارعیان