تاریخ : 1402,دوشنبه 28 اسفند13:33
کد خبر : 109337 - سرویس خبری : زنگ خاطره

روزه‌داری در مأموریت



مریم عرفانیان
فاش نیوز - ماه مبارک رمضان بود و هوا بسیار گرم. یک روز با محمود به تایباد که منطقة پرخطری است رفتیم. چند نفر از دوستان گفتند: «شما نمی‌خواد روزه بگیرین. شرایط منطقه طوریه که اگه روزه بگیرین نمی‌تونید دوام بیارین.»
رو به محمود پرسیدم: «حالا چه کارکنیم؟»
با قیافه‌ای خونسرد جواب داد: «من که روزه می‌گیرم.»
دوباره پرسیدم: «چه طوری؟»
- با روحانی محله‌مون درباره این موضوع صحبت کردم و گفتم کارم در کمیته هست و مدام می‌رم مأموریت. اون هم گفت: «شما مثل راننده‌ها هستین و می‌تونین روزه بگیرین.»
با این حرف دیگر جای سؤال برایم باقی نگذاشت. 
محمود خیلی به روزه گرفتن اعتقاد داشت و تمام ماه مبارک را با همان وضعیت روزه گرفت...
بر اساس خاطره‌ای از شهید محمود پایدار کاظم‌آبادی
راوی: جواد تقوی رمضانی، دوست شهید
 
|| مریم عرفانیان

منبع : کیهان